واژه نامه بلاکچین
15 تیر 1401 1401-04-15 11:55واژه نامه بلاکچین
واژه نامه بلاکچین
There are currently 524 names in this directory
#
1hr (نمودار یا تایم فریم ۱ ساعته):
در تحلیل تکنیکال به کار میرود. در این تایم فریم، کندل ها ۱ ساعته هستند و پس از پایان این یک ساعت، کندل بسته شده و کندل جدید باز میشود. میتوان با استفاده از این نمودار روند کوتاه مدت رمز ارز را بررسی و ترید کرد.
2FA / Two-Factor Authentication (احراز هویت دو عاملی):
احراز هویت دو عاملی یا دو مرحلهای که با علامت اختصاری 2FA شناخته میشود، روشی برای دسترسی به حساب آنلاین و یا حتی سیستم کامپیوتر است، که نیازمند وارد کردن دو شکل مختلف از اطلاعات است. 2FA در بیشتر صرافیهای رمز ارز وجود دارد که شما میتوانید در کنار یک پسورد امن، این امکان اضافی را نیز فعال کنید، تا بتوانید وارد حساب خود شوید. محبوبترین روش برای احراز هویت دو عاملی در صرافیهای کریپتو، Google Authenticator است. هر زمان که میخواهید وارد اکانت صرافی شوید، علاوه بر وارد کردن پسورد اصلی خود، یک کد نیز به این برنامه ارسال میشود، که باید آن را نیز وارد کنید. این کار باعث امنیت بیشتر حساب شما میشود.
51% Attack (حمله ۵۱ درصدی):
اگر بیش از نیمی از توان رایانه یا هش ریت ماینینگ شبکه توسط یک فرد یا یک گروه اداره شود، حمله ۵۱ درصدی درحال انجام است. این موضوع بدان معنا است که هویت یا نهاد مورد نظر، کنترل کامل شبکه را در دست دارد و میتواند با کنترل عملیات ماینینگ، متوقف کردن یا تغییر دادن تراکنش ها و دوبار خرج کردن کوین ها بر ارز دیجیتال تاثیر منفی بگذارد.
A
Address (آدرس):
مکانی است که ارز دیجیتال را میتوان به آنجا ارسال کرد و یا از آنجا به آدرس دیگر فرستاد. آدرس از مجموعه ای از حروف و اعداد تشکیل شده است. آدرس ارز دیجیتال را میتوان به صورت متن یا کد QR با افرادی که میخواهند برای شما ارز دیجیتال ارسال کنند، به اشتراک گذاشت.
Airdrop (ایردراپ):
ایردراپ به عملی میگویند که مقدار مشخصی ارز دیجیتال یا توکن را به طور رایگان بین مخاطبان توزیع میکند. ایردراپ معمولا توسط تیم یک ارز دیجیتال انجام میشود تا کاربران را به استفاده و افزایش محبوبیت کوین یا توکن تشویق کند. اکثر کمپین های Airdrop با سازوکاری نظیر دریافت کوین یا توکن در ازای انجام کارهای ساده مانند به اشتراک گذاری اخبار، مطلع کردن دوستان یا دانلود برنامه اجرا میشوند.
Algorithm (الگوریتم):
فرآیند یا مجموعهای از قوانین، که باید در عملیات محاسباتی یا حل مشکل رعایت شوند. الگوریتم معمولا توسط رایانه صورت میگیرد؛ البته افراد نیز باید مراحل الگوریتمی را رعایت کنند.
All-Time-High /ATH (بیشترین مقدار ثبت شده):
به بالاترین مقدار ثبت شده از نظر قیمت یا ارزش بازار ارز دیجیتال طی عمر آن رمزارز گفته میشود.
All-Time-Low /ATL (کمترین مقدار ثبت شده):
به کمترین مقدار ثبت شده از نظر قیمت یا ارزش بازار ارز دیجیتال طی عمر خود میگویند. برای مثال، پایینترین قیمت ثبت شده برای بیت کوین از زمان شروع معاملات آن ۶۷.۸۱ دلارو در سال ۲۰۱۳ ثبت شده است.
Altcoin (آلتکوین):
از آنجایی که بیت کوین اولین ارز دیجیتال است، به سایر کوینها آلتکوین یا کوین جایگزین میگویند. Altcoinها انواع مختلفی دارند و بزرگ ترین آلت کوین نیز اتریوم است. آلتکوین ها ممکن است شبکههای مختلفی داشته باشند و حتی زیرساخت آنها بلاک چین نباشد.
AMM (بازار ساز خودکار):
بازارساز خودکار یا AMM، نوعی از صرافیهای غیرمتمرکز است که از فرمولهای ریاضی برای تعیین قیمت یک توکن استفاده میکنند. این صرافیها همانند صرافیهای عادی دارای جفت ارزهای مختلفی نظیر ETH/DAI هستند. در واقع این بازار سازها صرافیهای غیرمتمرکزی هستند که در آنها، فرد با قرارداد هوشمند معامله انجام میدهد، نه با افراد دیگر.
Anarcho-capitalism (آنارکو کاپیتالیسم یا آنارشیسم بازار):
فلسفه سیاسی و مکتب فکری که به حذف دولتهای متمرکز به منظور خود مالکیتی، تملک خصوصی و بازار آزاد معتقد است. بسیاری از طرفداران اولیه بیت کوین از اعضای آنارکو کاپیتالیسم بوده و معتقد بودند که این مکتب، قدرت و کنترل را به عموم مردم باز خواهد گرداند.
Anti-Money Laundering (AML) (ضد پولشویی):
مجموعه قوانین بینالمللی که برای حذف سازمانهای مجرمانه یا کسانی ایجاد شده است که از طریق ارز دیجیتال اقدام به پولشویی میکنند. صرافیهای متمرکز ارزهای دیجیتال به منظور جلوگیری از پولشویی و اقدامات مجرمانه، از افراد درخواست احراز هویت (KYC) میکنند که در این مرحله، اطلاعاتی نظیر آدرس منزل، شماره تلفن، عکس سلفی و غیره دریافت میشود. قوانین ضد پولشویی از دهه ۱۹۸۰ میلادی، برای جلوگیری از پولشویی دلالان مواد مخدر وضع شد.
API (رابط برنامه نویسی نرم افزار):
رابط برنامه نویسی یا Application Programming Interface مجموعهای از امور رایج، پروتکلها و ابزار برای ایجاد نرم افزارها است. API ها نحوه تعامل اجزای نرم افزار را تعیین میکنند. برای مثال، مشخص میکنند که از چه اطلاعاتی استفاده شود و چه اقداماتی صورت بگیرد.
Arbitrage (آربیتراژ):
به خرید رمز ارز از یک صرافی که قیمت این ارز در آن پایین است و فروش آنها در صرافی دیگری که قیمت کوین در آن نسبتا بالاتر است، آربیتراژ میگویند. آربیتراژ در واقع سود بردن از اختلاف قیمت یک کالا در دو یا بیش از دو بازار یا صرافی است. معاملهکنندگان آربیتراژ در هر دو بازار حضور دارند تا در یک بازار، کالای مورد نظر را بخرند و آن را در بازار دیگر بفروشند تا سود کسب کنند.
Ashdraked (باخت تمام دارایی):
شرایطی که تمام پول خود را از دست میدهید، مخصوصا هنگامی که با فروش استقراضی بیت کوین این امر صورت میگیرد. این اصطلاح بر اساس داستان یکی از معامله کنندگان رومانیایی است. او هنگامی که قیمت بیت کوین از ۳۰۰ به ۵۰۰ دلار رسید به فروش استقراضی بیت کوین ادامه داد و تمام دارایی خود را از دست داد.
ASIC (اسیک):
مخفف عبارت مدار مجتمع با کاربردهای خاص (Application Specific Integrated Circuit) است. اسیک یکی از تجهیزات ماینینگ است که برای استخراج یک ارز دیجیتال مشخص استفاده میشود. Asicها که اغلب با کارتهای گرافیک مقایسه میشوند، به طور خاص برای اهداف ماینینگ ساخته و خریداری میشوند و به دلیل مورد استفاده خاصی که دارند، کارآیی و صرفه جویی در مصرف انرژی چشمگیری ارائه میدهند.
Ask Price (قیمت درخواستی):
حداقل قیمتی که فروشنده حاضر است برای یک دارایی قبول کند. از قیمت درخواستی بعضا به عنوان قیمت پیشنهادی نیز یاد میشود.
Astroturfing (استروترفینگ):
اقدامی فریبکارانه که در آن هویت فرد مجرم پنهان است و شرایط را طوری ایجاد میکند که به نظر میرسد پیام بازاریابی یا تبلیغاتی مورد نظر از جانب جامعه ارز دیجیتال فرستاده میشود و پشتیبانی و حمایت آن ها را دارد؛ اما اینطور نیست.
Atomic Swap (مبادلات اتمی):
روشی که به کاربران امکان میدهد تا به طور مستقیم یک ارز دیجیتال را به ارز دیجیتال دیگر با بلاک چین متفاوت یا حتی خارج از بلاکچین مبادله کنند، بدون آن که واسطه متمرکزی نظیر صرافی نقشی در این اقدام داشته باشد.
Attestation Ledger (دفترکل اعتباردهی):
دفتر کل امور محاسبات روزانهای است که برای ارائه و جمع آوری مدارک تراکنشها طراحی شده است. معمولا از دفتر کل اعتباردهی برای تایید و اعتباردهی تراکنشهای مالی انجام شده و یا برای اثبات هویت تراکنش یا محصولات استفاده میشود.
B
Bag (بگ):
در فضای کریپتو، کلمه bag به کوینها و توکنهایی که یک فرد به عنوان بخشی از پرتفولیوی خود آنها را نگه داشته، اشاره دارد. به طور معمول، این اصطلاح برای توصیف مقدار قابل توجهی از یک رمز ارز خاص استفاده میشود.
Bagholder (بگ هولدر):
به فردی گفته میشود که یک ارز دیجیتالی را خریده و با وجود این که آن ارز دیجیتالی عملکرد خوبی از خود نشان نداده است، قصدی برای فروش آن ندارد و امیدوار است که با نگهداشتن آن سود قابل توجهی به دست آورد.
Bear (خرس):
به افراد بدبینی که گمان میکنند سرمایه آنها در حال افت قیمت است و دست به فروش سرمایه خود میزنند خرس میگویند.
Bear Trap (تله خرسی):
تله خرسی کاهش سریع قیمت در یک روند صعودی است. تلههای خرسی اغلب قبل از بازگشت سریع به روند صعودی، حمایت های قیمت را شکسته و تریدرها را ترغیب میکنند تا بعد از شکسته شدن سطح پشتیبانی، پوزیشنهای فروش یا Short باز کنند.
BFA/Brute Force Attack (حمله جستجوی فراگیر):
حمله جستجوی فراگیر که به BFA معروف است یکی از روشهای آزمون و خطا است که در آن، نرم افزارهای خودکار، تعداد بسیار زیادی از کلمات عبور یا رمز را تولید و امتحان میکنند تا کد یا پسورد اصلی را به دست آورند.
BIP /Bitcoin Improvement Proposal (پروپوزال بهبود بیت کوین):
این پروپوزال سند فنی است که به جامعه بیت کوین اطلاعات ارائه میدهد و ویژگیهای پیشنهادات جدید، فرآیندها یا شرایطی که بر بیت کوین تاثیرگذار است را شرح میدهد.تغییرات پیشنهادی برای پروتکل به عنوان BIP ثبت میشود. نویسنده BIP مسئول بازخوردها یا اجماعهای مرتبط با پروپوزال خود است.
Bitcoin Core (بیت کوین کور):
بیت کوین کور یک پروژه متن باز است که انتشار و حفاظت از نرم افزار کلاینت بیت کوین به نام Bitcoin Core را کنترل میکند. بیت کوین کورهم شامل نودهای کامل برای تایید تراکنشها و ساخت بلاکها است (که ماینرها آن را دانلود میکنند و با استفاده از آن به ماینینگ میپردازند)، و هم یک کیف پول بیت کوین است.
BitLicense (بیت لایسنس):
بیت لایسنس اصطلاحی است که برای مجوز تجارت و فعالیت ارزهای مجازی استفاده میشود و تحت مقررات طراحی شده برای شرکتها توسط دپارتمان امور مالی شهر نیویورک (NYSDFS) صادر میشود.
Block (بلاک):
بلاکها پروندههایی هستند که دادههای مربوط به شبکه رمز ارز را برای همیشه ثبت میکنند. یک بلاک نگهدارنده تراکنشهای انجام شده در هر مقطع زمانی در بلاک چین است بنابراین، یک بلوک مانند صفحه دفتر یا دفتر ثبت است.
Block Explorer (مرورگر بلاک):
مرورگر بلاک یک رکورد خوانا برای انسان از تراکنشها و فعالیت ماینرها است و میتواند آمارهای مهمی از شبکه بلاک چین یک رمز ارز خاص مانند مشاهده تمام تراکنشهای صورت گرفته در بلاک چین، هش ریت شبکه، رشد تراکنشها و سایر اطلاعات مفید دیگر باشد.
Block Header (هدر بلاک):
هدر بلاک برای شناسایی کردن یک بلاک خاص در کل بلاکچین به کار میرود؛ زیرا هر بلاک دارای هدر منحصر به فرد خود است. هدر بلاک بخشی از هر بلاک است که به عنوان خلاصهای از کل آن بلاک عمل میکند. Block Header تماما از متادیتاهایی مانند زمان و سختی در زمانی که بلاک ماین شده، ریشه مرکل تراکنشهای داخل آن و عدد نانس ساخته شده است. همچنین هش بلاک قبلی نیز در هدر بلاک قرار دارد.
Block Height (ارتفاع بلاک):
تعداد بلاکهای موجود در بلاک چین قبل از بلاک مورد نظر یا به عبارت دیگر، تعداد کل بلاکهای زنجیره تاکنون است.
Block Reward (جایزه بلاک):
پاداش بلاک به تعداد ارزهای دریافت شده توسط ماینر در صورت استخراج موفقیت آمیز بلاک یک رمز ارز اشاره دارد. این پاداش مشوقی برای ماینراست که طی ماینینگ، به طور موفقیتآمیز هش معتبر را محاسبه میکند.
Blockchain (بلاک چین):
بلاک چین یک نوع دیتابیس است و بستری برای ذخیره اطلاعات به حساب میآید. بزرگترین ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم از تکنولوژی بلاک چین استفاده میکنند. blockchain از دو کلمه بلاک (Block) و چین (Chain) تشکیل شده است زیرا اطلاعات در فناوری بلاک چین داخل یک سری بلاکهایی قرار میگیرند که این بلاکها زنجیرهوار به یکدیگر متصل هستند از این رو این تکنولوژی، بلاک چین نامگذاری شده است.
Bollinger Band (باند بولینگر):
ابزاری که توسط بولینگر توسعه یافته است تا به شناخت سیستماتیک و نظاممند الگوی تغییر قیمت کمک کند. باند بولینگر یک شاخص است که از سه خط تشکیل شده است. با افزایش نوسانات، این شاخص به طور خودکار گسترش مییابد و با آرام شدن بازار دچار کاهش میشود.
Bonding Curve (منحنی اتصال):
منحنی اتصال یک مفهوم ریاضی است که برای توصیف رابطه بین قیمت و عرضه یک دارایی استفاده میشود. اساس منحنی پیوند این ایده است که وقتی شخصی یک دارایی را خریداری میکند که به مقدار محدود در دسترس است (مانند بیت کوین)، پس خریدار بعدی باید کمی بیشتر برای آن بپردازد.
Bot (ربات):
بات یا رباتها نرم افزارهای معاملاتی اتوماتیک و خودکاری هستند که بر اساس الگوریتم از پیش تعیین شده سفارشات خرید و فروش و معاملات را با سرعت زیاد انجام میدهند. این برنامهها شما را قادر میسازند تا همه حسابهای مربوط به رمزارزهای خود را در یک مکان مدیریت کنید.
BTM/Bitcoin ATM (دستگاه ATM بیت کوین):
دستگاه خودپرداز بیت کوین یک کیوسک متصل به اینترنت است که به مشتریان امکان میدهد بیت کوین و یا ارزهای دیجیتال دیگری را با پول نقد واریز شده خریداری کنند. به این دستگاههای خودپرداز BTM میگویند.
Bubble (حباب):
شرایطی است که حاضرین در بازار، قیمت را بیشتر از ارزش واقعی دارایی مورد نظر افزایش میدهند که معمولا پس از آن، افت شدید و سریع قیمتها به وقوع میپیوندد.
Bug Bounty (جایزه یافتن باگ):
جایزهای که برای یافتن آسیبپذیری و مشکلات در کدهای رایانهای ارائه میشود. این جایزه اغلب توسط شرکتهای ارز دیجیتال نظیر شرکتهای مرتبط با پروتکلها، صرافیها و کیف پولها ارائه میشود تا آسیب پذیری های بالقوه امنیتی یا باگها مشخص شوند.
Bull Trap (تله گاوی):
تله گاوی افزایش سریع قیمت در یک روند نزولی است. تله گاوی همانند همتای خرسی خود، احساس اشتباه درباره واژگونی قیمت را منتقل میکند. در این حالت یک تله گاوی به گونهای طراحی شده است که تریدرهای خوشبین را به باز کردن پوزیشن خرید یا Long روی دارایی ترغیب کند.
Burn (سوزاندن):
سوزاندن فرآیند حذف دائمی کوینها یا توکنها از گردش و کاهش عرضه کل آنها است. از این اصطلاح هنگامی استفاده میشود که کوین یا توکن به طور دائم غیر قابل استفاده یا خرج کردن شده باشد.
Buy The Dip/ BTFD/ BTD (خرید هنگام افت قیمت):
خرید به هنگام افت قیمت که به اختصار با BTD/BTFD نشان داده میشود، پیشنهادی برای خرید ارز دیجیتال است، زمانی که قیمت افت پیدا کرده است. این عبارت که توسط سرمایه گذاران مورد استفاده قرار میگیرد نشان میدهد آنها معتقدند که حرکت به سمت پایین موقتی است
Buy Wall (دیوار خرید):
دیوار خرید نتیجه یک سفارش خرید بزرگ یا ترکیب چندین سفارش خرید بزرگ است که با همان قیمت در دفتر سفارش یک بازار خاص قرار میگیرند. دیوارهای خرید را یک فرد ثروتمند یا گروهی از بازرگانان یا موسسات ایجاد میکنند. دیوارهای خرید از افت قیمت بازار جلوگیری میکند زیرا مقدار زیادی سفارش با یک قیمت یکسان ایجاد میکند که برای اجرای و انتقال از آن نیاز به پول زیادی است.
Byzantine Fault Tolerance (تحمل خطای بیزانس):
شاخصی از سیستمهای رایانش توزیع شده مقاوم در برابر اشتباه است. در صورتی که اعضا نتوانند اطلاعات صحیح ارسال کنند، دستیابی به اجماع از طریق مکانیزم مشخصی حاصل میشود. برای مثال بیت کوین از این شیوه بهره میبرد و از سیستم گواه اثبات کار استفاده میکند تا در بلاک چین به اجماع دست یابد. این بدان معنی است که حتی اگر برخی از نودها از کار بیفتند یا بد عمل کنند، یک سیستم BFT قادر به ادامه کار است.
Byzantine Generals’ Problem (مشکل عمومی بیزانس):
شرایطی که ارتباط مورد نیاز اجماع در خصوص یک استراتژی بین اعضای گروه قابل اعتماد یا تایید نباشد. مسئله مشکل عمومی بیزانس در سال ۱۹۸۲بعنوان یک معضل منطقی تصور شد که نشان میدهد چگونه گروهی از ژنرالهای بیزانس هنگام تلاش برای توافق در مورد حرکت بعدی خود ممکن است دارای مشکلات ارتباطی باشند. در حوزه ارز دیجیتال، اگر شرکتکنندگان شبکه در خصوص تراکنشهای در حال انجام، اطلاعات اشتباه به سایرین ارسال کنند باعث ایجاد مشکل در شبکه میشوند.
C
Candlestick (کندل استیک):
کندل استیک یک روش گرافیکی و تصویری است که برای نمایش تغییر قیمت در طول زمان استفاده میشود. هر کندل دارای ۴ نقطه اطلاعاتی است؛ قیمت باز شدن، پایینترین قیمت ثبت شده، قیمت بسته شدن، بالاترین قیمت ثبت شده. کندل استیکها یکی از مهمترین المانها در تحلیل تکنیکال هستند.
Cash (پول نقد):
پول نقد شکل فیزیکی ارز نظیر اسکناس و سکه است. به این نوع پولها اصطلاحا پول فیات یا بدون پشتوانه میگویند، که پشتوانه آنها در واقع، دولتها، وضعیت اقتصادی یک کشور، منابع و غیره است.
CBDC (ارز دیجیتال بانک مرکزی):
CBDC مخفف Central Bank Digital Currency است. نوع جدیدی از رمزارزها است که توسط بانک مرکزی صادر میشود و وضعیت قانونگذاری آنها به مقررات یا قانون دولت بستگی دارد.
CDP (موقعیت بدهی وثیقهدار):
CDP، موقعیتی است که با قفل کردن وثیقه در قرارداد هوشمند MakerDAO برای تولید استیبل کوین DAI ایجاد می شود. این سیستم توسط تیم MakerDAO به دنیای مالی غیرمتمرکز معرفی شد و نحوه ایجاد استیبل کوین DAI است.
Central Ledger (دفتر کل مرکزی):
دفتر کل، تحت اختیار آژانس یا سازمان متمرکز نظیر بانک است که تمام تراکنشهای مالی را ثبت میکند. نمونه این دفاتر کل در دنیای بلاکچین، دفتر کل توزیع شده (DLT) است، که تمام تراکنشها و بلاکها در آن ثبت میشوند. در واقع بلاک چین، خود زیرشاخهای از دفتر کل توزیع شده است.
Centralized (متمرکز):
ساختار سازمانی که در آن، یک یا تعداد کمی از نودها، کل شبکه را کنترل میکنند. در دنیای سنتی، تمام سازمانها، بانکها و شرکتهای بزرگی مثل گوگل، متمرکز هستند؛ یعنی تمام دیتاها و اطلاعات در دیتاسنتر این شرکت نگهداری میشود و گوگل به تمام آنها دسترسی دارد.
Centralized Exchange (صرافی متمرکز):
صرافیهای متمرکز (CEX) نوعی از صرافی ارزهای دیجیتال هستند که توسط شرکتی اداره میشود که به صورت متمرکز بوده و یک شخص یا گروه مالک آن است. در حال حاضر معروفترین صرافی متمرکز دنیا، صرافی بایننس است.
Chain Split (جداسازی زنجیره):
اصطلاح دیگری برای هارد فورک (Hard Fork) است. هارد فورک بیشتر اوقات سبب دو شاخه شدن زنجیره بلاکچین میشود و معمولا رمز ارز جدید نیز برای شاخه جدید تعریف می شود؛ هارد فورک زمانی اعمال می شود که آپدیت جدید با نسخه قبلی همخوانی نداشته باشد. از معروفترین فورکها می توان به بیت کوین کش (BCH) و بیت کوین SV اشاره کرد.
Change (بقیه پول):
تراکنشهای بیت کوین از ورودیها و خروجیها در سیستمی به اسم تراکنش خروجی خرج نشده (UTXO) انجام میشوند. زمانی که شما یک بیت کوین ارسال میکنید، در واقع شبکه از UTXOهای تراکنش های دیگر استفاده می کند، تا یک بیتکوین شما را ارسال کند و اگر برای مثال ۱.۲ بیتکوین داشته باشید، تمام آن را در شبکه منتشر میکند و باقیمانده ۰.۲ را به شما باز میگرداند.
Chargeback (هزینه):
تقاضای ارائهدهنده کارت اعتباری برای خرده فروش است، تا از کلاهبرداری یا تراکنش نامناسب اطمینان حاصل شود و پس از تایید به منظور پرداخت یا انتقال پول دریافت میگردد.
Cipher (سایفر یا رمزگذاری):
به الگوریتم رمزگذاری و رمزگشایی اطلاعات گفته میشود. رمزنگاری المان اصلی پولهای دیجیتالی مثل بیت کوین است.
Circulating Supply (موجودی در گردش):
بهترین تخمین از تعداد کوینهایی است که در بازار در گردش هستند و در دست عموم است. موجودی در گردش کوینها در تحلیل فاندامنتال کاربرد فراوانی دارد.
Client (کلاینت):
نرمافزاری که میتواند در رایانه به تراکنشهای بلاک چین دسترسی داشته و آن را پردازش کند. کاربرد رایج کلاینت در کیف پول نرم افزاری ارز دیجیتال است.
Close (قیمت نهایی):
به قیمت بسته شدن یا قیمت نهایی اشاره دارد و مشابه اصطلاح مورد استفاده در بورس است. قیمت نهایی در کندل استیکها نمایان میشود، و در تحلیل تکنیکال کاربردهای زیادی دارد.
Cloud Mining (استخراج ابری):
استخراج با استفاده از توان پردازشی از راه دور است و به وسیله شرکتهای تجهیزات عملیاتی در بعضی از کشورها نظیر ایسلند و چین به کاربران اجاره داده میشود که هزینه نگهداری و مصرف برق است. اصطلاح مورد استفاده دیگر برای ماینینگ ابری، قرارداد ماینینگ است. متاسفانه بیشتر سایتهایی که این نوع استخراج را ارائه می دهند، کلاهبردار هستند.
Co-Signer (یکی از امضا کنندگان):
فرد یا نهادی که کنترل و دسترسی نسبی به کیف پول ارز دیجیتال را دارد. این نوع امضا کنندگان در کیف پولهای چند امضایی وجود دارند، که هر دو نفر (یا بیشتر) از کسانی که به آن والت دسترسی دارند، باید تراکنش ارسالی را امضا کنند؛ در غیر این صورت تراکنش ارسال نمیشود.
Coin (کوین):
کوین، ارز دیجیتالی یا رمزنگاری شده است که میتواند به طور مستقل بر روی بلاک چین خود عمل کند. معروفترین کوینها، بیت کوین، اتریوم و بایننس کوین (BNB) هستند.
Coinbase (کوین بیس):
کوین بیس ابتدا در سیستم بیت کوین طراحی شد و تراکنش اجباری در بلاک است. خروجی آن به همان جایی هدایت میشود که جایزه ماینینگ میرود؛ در واقع تراکنش حاوی پاداش بلاکی است که به ماینری که آن را استخراج کرده ارسال میشود. در سیستم بیت کوین، کوین بیس دارای ورودی به اندازه ۱۰۰ بایت است و میتوان پیام به آن ضمیمه کرد یا برای نانسهای اضافی از آن استفاده کرد.
Cold Storage (ذخیره سازی سرد یا آفلاین):
کیف پول آفلاین ارزهای دیجیتال معمولا شامل کیف پولهای سخت افزاری بدون تصدی، USB ها، رایانههای آفلاین یا کیف پولهای کاغذی هستند. این نوع ذخیره که به آن ذخیرهسازی سرد یا آفلاین میگویند، امنترین نوع نگهداری رمز ارزهاست.
Cold Wallet (کیف پول سرد):
نوعی کیف پول ارز دیجیتال که رمزارزها را بدون اتصال به اینترنت ذخیره میکند. کیف پولهای سخت افزاری مانند لجر (Ledger) و ترزور (Trezor) و کیف پول های کاغذی، معروف ترین کیف پول های سرد هستند. این والتها به اینترنت وصل نیستند؛ بنابراین امنترین روش برای نگهداری ارزهای رمزنگاری شده هستند. البته برای ارسال و دریافت کریپتو، باید این نوع کیف پولها را به اینترنت متصل کرد.
Collateral (وثیقه):
اصطلاح وثیقه کریپتویی با رشد پروژههای دیفای رونق گرفت. وثیقه به معنای کریپتویی است که کاربران به منظور ضمانت برای بازپرداخت مبلغ وام گرفته خود، به پلتفرم ارائه میدهند. این کار شبیه به سیستم بانکی سنتی است، که شما در هنگام وام گرفتن، باید چیزی را نزد بانک گرو بگذارید؛ مانند سند منزل یا اتومبیل) و این وثیقه باید همارزش یا باارزشتر از وامی باشد که دریافت میکنید. زمانی که وام خود را بازپرداخت کردید، درست مانند سیستم سنتی، وثیقه شما آزاد میشود.
Confirmation (تاییدیه):
تراکنش فقط هنگامی تایید میشود که در یکی از بلاکهای بلاک چین وارد شود؛ در این حالت تاییدیه صورت میگیرد. هر بلاک اضافی، به تاییدیه دیگری نیاز دارد. معاملات و مبادلات مختلف به تعداد متفاوتی از تاییدیه نیاز دارند تا تراکنش ارز دیجیتال را انجام شده در نظر گرفت. زمانی که یک تراکنش تاییدیه یا Confirmation دریافت کرد، یعنی تراکنش به مقصد رسیده و در کیف پول قابل نمایش و خرج کردن است.
Consensus (اجماع):
هنگامی که تمام شرکت کنندگان شبکه در خصوص سفارش و محتویات بلاکها و تراکنشهای موجود در بلاکها توافق داشته باشند، اجماع صورت میگیرد. اجماع در رمز ارزها الگوریتمهای مختلفی دارد، که مشهورترین آنها گواه اثبات کار (POW) و گواه اثبات سهام (POS) هستند.
Consortium Blockchain (بلاک چین کنسرسیوم):
بلاک چین خصوصی که در آن، یک کنسرسیوم اطلاعات را بدون دسترس عموم به اشتراک میگذارد، در حالی که متکی به ویژگیهای شفاف و تغییرناپذیر بلاک چین است.
Correction (اصلاحیه):
اصلاحیه نوسان حداقل ۱۰ درصدی و معمولا منفی در قیمت ارز دیجیتال یا بازار است، تا قیمت بیشتر یا کمتر از ارزش ارز دیجیتال را تنظیم کند. المانهای زیادی در اصلاح قیمتها تاثیرگذار هستند؛ مانند اخبار منفی، حباب قیمت (که برخی اوقات باعث اصلاح ۵۰ درصد یا بیشتر میشود)، قانونگذاریها، هک صرافیها یا پلتفرمها و غیره.
CPU/ Central Processing Unit (واحد پردازش مرکزی):
واحد پردازش مرکزی که به آن CPU نیز میگویند، به عنوان مغز رایانه قلمداد میشود و عملیات مختلف در حال اجرا در رایانه را هماهنگ میکند. سرعت کلاک CPU بر حسب گیگاهرتز یا GHz اندازه گیری میشود. از CPU ها در استخراج برخی رمز ارزها استفاده میشود.
Crowdloan (وام جمعی):
وام جمعی یا Crowdloan در شبکههای پولکادات و کوساما استفاده میشود. کراودلونها در پاراچینهای این دو شبکه راهاندازی میشوند. در مجموع ۱۰۰ پاراچین در شبکههای پولکادات و کوساما وجود دارند، که پروژهها برای این که بتوانند این پاراچینها را اجاره کنند، باید در این Crowdloanها برنده شوند. هر پروژه میتواند بین ۶ ماه تا ۲ سال این پاراچینها را اجاره کند و این پروسه از طریق وامهای جمعی انجام میشوند. به کراودلونها حراجی یا مزایده نیز گفته میشود.
Crypto-jacking (کریپتو ربایی):
استفاده بدون اجازه از رایانه فرد دیگر برای استخراج ارز دیجیتال را Crypto Jacking میگویند. هکرها این کار را با استفاده از کلیک کردن فرد قربانی بر روی یک لینک بدکار در یک ایمیل، که شامل کدهای ماینینگ کریپتو است، انجام میدهند. یک روش دیگر نیز آلوده کردن یک وبسایت یا تبلیغ آنلاین با یک کد جاوا اسکریپت است، که به محض این که در مرورگر قربانی بارگذاری شد، به طور خودکار اجرا میشود.
Cryptoasset (دارایی رمزنگاری شده):
دارایی رمزنگاری شده هر دارایی دیجیتالی است که از فناوریهای رمزنگاری برای حفظ عملکرد خود به عنوان ارز یا برنامه غیرمتمرکز استفاده میکند.
Cryptocurrency (ارز دیجیتال):
واسطه دیجیتالی معاملات است که از رمزنگاری قوی بهره میبرد تا تراکنشهای مالی را ایمن کند، ایجاد واحدهای اضافی را کنترل و انتقال دارایی را تایید کند. به طور کلی، به تمام کوین ها و توکن هایی که در بازار وجود دارند، کریپتوکارنسی، رمزارز و یا ارز دیجیتال می گویند.
Cryptographic Hash Function (تابع هش رمزنگاری):
هشهای رمزنگاری، از ورودیهای تراکنش دارای اندازههای مختلف، مقادیر هش منحصر به فرد و با اندازه ثابت تولید میکند. این پیام زمانی که رمزگشایی میشود، میتواند به جای پسورد ذخیره شود و بعدا برای تایید کاربر استفاده شود. الگوریتم SHA-256 مثالی از توابع هش رمزنگاری شده است که بیت کوین و برخی رمز ارزها از این تابع استفاده میکنند؛ توابع رمزنگاری معروف دیگر، شامل ETHASH و Scrypt هستند.
Cryptography (رمزنگاری):
یکی از حوزههای مطالعاتی است و برای ایمنسازی اطلاعات و جلوگیری از خوانش اطلاعات توسط شخص ثالث استفاده میشود. رمزنگاری برای اولین بار، حدود ۴۰۰۰ سال قبل در مصر باستان استفاده شد و سپس، اقوام دیگر نیز از این روش برای ارسال اسناد و مدارک مهم و سری خود استفاده کردند. رمزگذاری در طول زمان پیشرفت کرد و رمزگشایی آن سخت تر و سختتر شد. امروزه برای رمزگشایی برخی الگوریتمهای رمزنگاری، باید توان محاسباتی و هزینه بسیار زیادی مصرف کرد.
Custodial (متصدی / حضانتی):
معمولا به ذخیره سازی کلیدها اشاره دارد. در خصوص کیف پولها یا صرافیها، ابزارهای تصدی به تجهیزاتی گفته میشود که کلیدهای خصوصی توسط ارائه دهندگان سرویسها نگهداری میشود و حساب کاربری ارائه میدهند. زمانی که کلیدهای خصوصی شما در دست یک صرافی یا کیف پول است، اصطلاحا میگوییم که آن صرافی یا والت متصدی کلیدهای شماست. از آنجایی که کلیدهای شما در دست اکسچنجها و این نوع کیف پولها قرار دارد، آنها به داراییهای شما دسترسی دارند و رمز ارزهای شما کاملا امن نیستند؛ به همین دلیل پیشنهاد میشود که داراییهایتان را در صرافیها یا این نوع والتها نگهداری نکنید.
Cypherpunk (سایفرپانک):
فرد فعالی که برای پذیرش گسترده ارز دیجیتال تلاش میکند و از راهکارهای رمزنگاری قوی و فناوریهای بهبود حریم خصوصی برای پیشرفتهای سیاسی و اجتماعی استفاده میکند. سایفرپانکها گروهی هستند متشکل از رمزنگاران، متخصصان کامپیوتر و ریاضیات، که تلاش اصلی آنها در جهت حفظ حریم خصوصی مردم در فضای اینترنت است.
D
DAG (گراف جهتدار غیرمدور):
روشی برای ساختاربندی دادهها که اغلب برای مدل سازی دادهها مورد استفاده قرار میگیرد و به طور فزایندهای به عنوان یک ابزار اجماع در رمز ارزها استفاده میشود.
DAICO (عرضه اولیه مستقل و غیرمتمرکز کوین):
روشی برای تأمین بودجه غیرمتمرکز پروژهها که نوعی حکمرانی را در فرآیند ICO معرفی میکند و به پشتیبانان اجازه میدهد در صورت تحقق برخی شرایط برای بازگشت وجوه خود رای دهند.
Daily (تایم فریم ۲۴ ساعته):
این چارت نیز در تحلیل تکنیکال به کار میرود. در این تایم فریم، کندلها ۲۴ ساعته (روزانه) هستند و پس از پایان این یک روز، کندل بسته شده و کندل جدید باز میشود. می توان با استفاده از این نمودار روند میان مدت رمز ارز را بررسی کرد.
DAO (سازمانهای مستقل غیرمتمرکز):
سازمانی که با قوانین موجود در قراردادهای هوشمند اداره میشود. ایده پشت یک DAO ایجاد شرکت یا سازمانی است که بدون مدیریت سلسله مراتبی میتواند کاملا عملکرد داشته باشد.
dApp (برنامه غیرمتمرکز):
برنامه غیرمتمرکز همانطور که از اسم آن مشخص است برنامهای است که به صورت غیرمتمرکز فعالیت میکند یعنی شخص ثالت و متمرکزی آنها را کنترل نمیکند و و از به کارگیری سیستم مرکزی اجتناب میکند.
Dark Web (دارک وب):
بخشی از محتوای اینترنتی موجود در شبکه اینترنت که توسط موتورهای جستجوگر بررسی نمیشود، شبکههایی که از اینترنت استفاده میکنند اما تنها با نرم افزارها، تنظیمات یا مجوزهای خاصی قابل دسترسی است.
Day Trading (معاملات روزانه):
معاملات روزانه (Day Trading) همانطور که از نامش پیداست، به معاملاتی گفته میشود که در طول یک روز و در بازههای زمانی بسیار کوتاه انجام میگیرد. معاملات روزانه به عنوان خرید و فروش کالای مشخصی در یک روز معاملاتی واحد تعریف میشود. استفاده از آن در هر نوع بازار مالی ممکن است، اما بیشتر در forex و بازار بورس رایج است. کسانی که از معاملات روزانه استفاده میکنند، معمولاً دارای تحصیلات عالی و دارای بودجه خوبی هستند. آنها از لوریج (leverage) و استراتژیهای معاملات کوتاه مدت به مقدار زیاد استفاده میکنند تا از حرکات کوچک قیمت در سهام یا ارزها، بهره ببرند.
DCA / Dollar-Cost Averaging (میانگین هزینه دلار):
میانگین هزینه دلار یک استراتژی است که سرمایهگذار به جای سرمایهگذاری کل مبلغ خود به صورت یکجا، موجودی خود را در فواصل زمانی منظم به بخشهایی با اندازه مساوی تقسیم میکند. این میتواند یک بار در هفته، یک بار در ماه، هر سه ماه یک بار و غیره باشد. DCA برای جلوگیری از تاثیر منفی (به دلیل نوسانات کوتاه مدت بازار) بر روی یک سرمایهگذاری طراحی شده است.
DDoS (حمله محرومسازی از سرویس):
تلاش یک بازیگر مخرب برای ایجاد اختلال در عملکرد یک برنامه، سرور یا شبکه با پر کردن آن از طریق ترافیک است. حمله DDoS یکی از حملههای سایبری است و زمانی اتفاق میافتد که چندین سیستم بهطور همزمان پهنای باند یا منابع سیستم مورد هدف را با بستههای زیاد مورد حمله قرار دهند.
Decentralized (غیرمتمرکز):
غیرمتمرکزسازی به ویژگی سیستمی اشاره میکند که در آن، نودها یا عاملان موجود به صورت توزیع شده فعالیت میکنند تا به هدف کلی دست یابند. در بلاک چین، عدم تمرکز به انتقال کنترل و تصمیم گیری از یک نهاد متمرکز (فرد، سازمان یا گروه آن) به یک شبکه توزیع شده اشاره دارد.
Decentralized Storage (فضای ذخیرهسازی غیرمتمرکز):
این مفهوم به ذخیرهسازی دادهها به شکل آنلاین با تقسیم آنها به تکههای رمزنگاری شده و تخصیص آنها به نودهای مختلف در یک شبکه غیرمتمرکز اشاره دارد. از پیشگامان این حوزه میتوان به پروژههای سیاکوین (Siacoin)، استورج (Storj) و IPFS (سیستم فایل بینسیارهای) اشاره کرد.
Decryption (رمزگشایی):
روند تبدیل دادههای رمزگذاری شده به فرمت قابل خواندن توسط کاربر یا ماشین است.
Defi (امور مالی غیرمتمرکز):
DeFi مخفف Decentralized Finance و به معنی امور مالی غیرمتمرکز است. دیفای، یک اکوسیستم متشکل از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز است که بر روی شبکه بلاکچین راهاندازی شده است. حوزه دیفای به محلی برای سرمایهگذاری و کسب درآمد از فضای ارزهای رمزنگاری تبدیل شده است.
Deflation (رکود):
وقتی سطح کلی قیمت کاهش مییابد تا نرخ تورم منفی شود، به آن رکود گفته میشود. هم چنین، رکود میتواند به سیاست رکودی پولی نظیر بیت کوین اشاره کند که دارای موجودی ثابت کوینها است.
Delisting (حذف کردن از لیست):
دیلیست کردن به معنی حذف کردن یک کوین یا توکن و یا یک جفت ارز دیجیتال از یک صرافی است. دیلیست کردن دلایل مختلفی دارد؛ مثلا ممکن است پروژه سازنده اعلام کند که خودش میخواهد مدیریت رمز ارز خود را بر عهده بگیرد و آن را بفروشد و یا ممکن است یک پروژه کار خود را متوقف کرده باشد، دادگاهی شده باشد، کلاهبردار باشد و غیره.
Depth Chart (نمودار عمق):
گرافی که درخواستهای خرید (پیشنهادات) و درخواستهای فروش را براساس سفارشات محدود بر روی نمودار ترسیم میکند. این نمودار نقطهای را نشان میدهد که در آن بازار به احتمال زیاد معامله را میپذیرد.
Derivative (اوراق مشتقه):
اوراق مشتقه عبارت است از یک اوراق بهادار مالی با ارزشی که به یک دارایی اساسی یا گروهی از داراییها متکی یا ناشی از آنها باشد. رایجترین داراییهای اساسی برای اوراق مشتقه، اوراق قرضه، کالاها، ارزها، نرخ بهره و شاخصهای بازار هستند.
Derivatives Market (بازار اوراق مشتقه):
یک بازار عمومی برای اوراق مشتقه، ابزارهایی مانند قراردادهای آتی یا آپشن، که از اشکال دیگر داراییها مانند ارزهای دیجیتال گرفته شده است.
Deterministic Wallet (کیف پول قطعی):
نوعی کیف پول برای رمزارزها است که در آن کلیدها و آدرسها ازیک سید Seed به دست میآید. تا زمانی که این سید را داشته باشید، میتوانید از کیف پول نسخه پشتیبان تهیه یا آن را بازیابی کنید.
DEX / Decentralized Exchange (صرافی غیرمتمرکز):
یک صرافی همتا به همتا که به کاربران امکان میدهد تا ارزهای دیجیتال و سایر داراییها را بدون دخالت واسطه، خرید و فروش کنند. صرافی غیرمتمرکز ارز دیجیتال بستری است که میتوانیم رمز ارزهای مختلف را بدون نیاز به یک نهاد متمرکز معامله کنیم. کدهای این صرافیها برای همه قابل دسترس است. همهی افراد میتوانند طریقه کارکرد این صرافیها را مشاهده کنند. DEXها از طریق قراردادهای هوشمند فعالیت میکنند، به اینصورت که ابتدا وارد سایت DEX مورد نظرتان میشوید سپس با کیف پولی که در این صرافی برای خودتان میسازید یا اینکه از طریق کیف پولهای خودتان در آنها خرید و فروش رمز ارزها را انجام میدهید.
Difficulty (سختی):
سنجش نسبی اینکه که یافتن بلاک جدید تا چه میزان سخت است. سختی پارامتری است که بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال برای ثابت نگه داشتن متوسط زمان بین بلاکها با تغییر قدرت هش شبکه، از آن استفاده میکنند. در مورد بیت کوین، سختی به صورت دورهای و بر اساس توان هشینگ به کار گرفته شده توسط ماینرها تنظیم میشود.
Difficulty Bomb (بمب سختی):
بمب سختی اصطلاحی است که برای توضیح افزایش سختی استخراج اتریوم به کار میرود. بمب سختی زمانی است که مقدار زمان مورد نیاز برای ایجاد یک بلاک جدید در بلاک چین اتریوم افزایش مییابد. معمولا در هر ۱۰۰.۰۰۰ بلاک اتریوم، بمب سختی ایجاد میشود و باعث افزایش زمان استخراج یک بلاک بین ۱۰ تا ۲۰ ثانیه میشود.
Digital Commodity (کالای دیجیتال):
کالایی در شکل دیجیتال که دارای نوعی ارزش نسبی است. بیت کوین و سایر رمزارزها نمونههایی از کالاهای دیجیتال است.
Digital Currency (ارز دیجیتال):
ارز دیجیتال هر ارز، پول یا دارایی مشابه پول است که اساساً در سیستمهای رایانهای و به شکل دیجیتال است و برخلاف ارزهای فیزیکی سنتی تنها به شکل دیجیتالی وجود دارد. ارز دیجیتال از طریق اینترنت، مدیریت و ذخیره یا مبادله میشود. انواع ارزهای دیجیتال شامل رمزارز، ارز مجازی و ارز دیجیتال بانک مرکزی است.
Digital Identity (هویت دیجیتال):
هویت دیجیتالی اطلاعات موجودی است که توسط سیستمهای رایانهای برای نمایندگی یک عامل خارجی استفاده میشود. آن نماینده ممکن است یک شخص، سازمان، برنامه یا دستگاه باشد. هویت دیجیتال در بلاک چین میتواند غیرمتمرکز باشد و برای تایید هویت به صورت ایمن مورد استفاده قرار گیرد.
Digital Signature (امضای دیجیتال):
امضای دیجیتال یک طرح ریاضی برای تایید صحت پیامها یا اسناد دیجیتالی است. یک امضای دیجیتالی معتبر، در صورت وجود پیش نیازها، دلیل بسیار محکمی برای گیرنده میآورد که معتقد است پیام توسط فرستنده شناخته شده ایجاد شده است (تایید اعتبار) و پیام در انتقال تغییر نکرده است.
Distributed Consensus (اجماع توزیع شده):
توافق جمعی توسط رایانههای مختلف در شبکه است که شبکه را قادر میسازد تا به صورت غیرمتمرکز و بدون مسئول مرکزی و اصلی کار کند. اجماع توزیع شده توافق دادهها را در بین نودهای موجود در یک سیستم توزیع شده تضمین میکند یا سبب توافق در مورد یک پیشنهاد میشود. الگوریتم اجماع مکانیسمی است که از طریق آن یک شبکه بلاک چین به اجماع میرسد.
Distributed Ledger (دفترکل توزیع شده):
دفتر توزیع شده یک پایگاه داده است که به طور مشترک در چندین سایت، موسسه یا جغرافیای مختلف به اشتراک گذاشته میشود و توسط چندین نفر قابل دسترسی است. دفترهای اصلی توزیع شده همان فناوری است که توسط بلاک چین استفاده میشود و این فناوری است که بیت کوین از آن استفاده میکند. دفترکل توزیع شده همانطور که از نامش مشخص است مرکزیت خاصی ندارد و توسط نهاد یا ارگانی مدیریت و کنترل نمیشود. تمامی اطلاعات موجود اعم از دادههای مالی، غیر مالی و سایر دادهها، دیگر داخل یک سرور نگهدارنمیشود، بلکه بین بیشمار سیستم توزیع میشود.
Distributed Network (شبکه توزیع شده):
نوعی شبکه است که توان پردازشی و اطلاعات آن بدون وجود مسئول متمرکز بین نودها پخش شده است و دادهها و برنامهها در آن برخلاف یک مکان به چندین منبع وابسته هستند.
DLT (فناوری دفترکل توزیع شده):
فناوری موجود در دفتر کل توزیع شده است. یک پایگاه داده که توسط چندین شرکت کننده در چندین مکان به اشتراک گذاشته شده است. این فناوری که مبنای ساخت بلاک چین است اغلب اوقات در بافت شرکتی مورد بحث قرار میگیرد.
Dolphin (دلفین):
فردی که مقدار نسبتا زیادی رمز ارز دارد. این شخص هنوز نهنگ نشده است اما از ماهی یا ریز ماهی بودن ارتقا یافته است.
Dominance (سلطه):
سلطه در بازار رمز ارزها نشاندهنده میزان درصد ارزش هر رمزارز در مقابل ارز کل بازار رمز ارزها است. برای مثال سلطه بیت کوین شاخصی است که ارزش بازار بیت کوین را با ارزش بازار مجموع ارزهای دیجیتال دیگر مقایسه میکند. مهمترین نکته در مورد سلطه بیت کوین این است که می تواند به شما کمک کند تا درک کنید که آلتکوینها در برابر BTC روند نزولی دارد یا روند صعودی.
Double Spending (دوبار خرج کردن):
شرایطی که در آن یک رمزارز به طور غیرقانونی بیش از یک بار خرج میشود. دوبار خرج کردن زمانی اتفاق میافتد که یک شبکه بلاک چین مختل شده و ارز رمزنگاری شده اساسا به سرقت رفته باشد. سارق نسخهای از معامله ارزی را برای قانونی جلوه دادن آن ارسال میکند یا ممکن است تراکنش را به کلی پاک کند.
DPoS (گواه اثبات سهام وکالتی):
مکانیزم اجماعی که در آن کاربران میتوانند رای دهند تا تولید بلاکها بر بستر بلاک چین به نود خاصی محول شود. رایها نیز بر اساس سهم هر کاربر است. هدف این مکانیزم برای افزایش کارایی و محافظت از اکوسیستم پروتکلهای اجماع بلاک چین است. از لحاظ عملکرد، بلاک چینهای مبتنی بر گواه اثبات سهام وکالتی نسبت به بلاک چینهای مبتنی بر گواه اثبات کار و گواه اثبات سهام، مقیاسپذیرتر هستند و میتوانند تراکنشهای بیشتری را در یک ثانیه پردازش کنند.
Dumping (دامپ کردن):
یک فروش جمعی بزرگ در بازار است که زمانی اتفاق میافتد که مقادیر زیادی از یک رمز ارز خاص در مدت زمان کوتاهی فروخته شود و منجر به کاهش قیمتها میشود.
Dust Transactions (تراکنشهای داست):
خرده تراکنشهایی که باعث کند شدن شبکه میشود و معمولا از عمد توسط افرادی ایجاد میشود که به دنبال ایجاد اختلال در شبکه هستند.
DYOR (دیور):
کوتاه شده عبارت Do Your Own Research و به معنای خودتان تحقیق کنید است. این عبارت بیانگر این است که حرف بقیه را به راحتی قبول نکنید. DYOR عبارت رایجی است که توسط علاقه مندان به ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرد. با این حال، اختصار توصیهای منحصر به اکوسیستم رمزارزها نیست و معمولا به دلیل سرعت انتشار اطلاعات نادرست در کل اینترنت مورد استفاده قرار میگیرد.
E
EEA (اتحاد سازمانی اتریوم):
اتحاد سازمانی اتریوم (Enterprise Ethereum Alliance) یک سازمان صنعتی است که هدف آن استفاده از فناوری بلاک چین اتریوم به عنوان یک استاندارد باز برای توانمندسازی شرکتها است. EEA چندین شرکت فناوری، موسسه مالی، شرکتهای تازه تاسیس و دانشگاهی را با هدف ترویج استفاده از فناوری اتریوم و ایجاد فرصتهای جدید تجاری در سراسر جهان گروه بندی میکند.
EIP (پروپوزال بهبود اتریوم):
EIP مخفف کلمه Ethereum Improvement Proposal است. EIP یک سند طراحی است که اطلاعات را به جامعه اتریوم ارائه میدهد ، یا ویژگی جدیدی را برای اتریوم یا محیط آن توصیف میکند. پروپوزال بهبود اتریوم استانداردهای پلتفرم اتریوم نظیر مشخصات فنی پروتکل اصلی، API کلاینتها و استانداردهای قرارداد را توضیح میدهد.
ELI5 (طوری یادم بده انگار ۵ سالمه):
در حالی که عبارت "طوری یادم بده انگار ۵ سالمه" (ELI5) حتی قبل از وایت پیپر ساتوشی بوده است اما اکنون با رمزارز و بلاک چین مترادف شده است. این بیشتر به دلیل پیچیدگیهایی است که در بیشتر فرآیندهای پیرامون این فناوری دخیل است. مفهوم ELI5 به این منظور پذیرفته شده است که افراد درگیر در رمزنگاری می توانند مکالمهای را متوقف کنند تا قبل از ادامه بحث جنبه خاصی از فن آوری را با ساده ترین اصطلاحات توضیح دهند. اصل این عبارت به نقل قول معروف آلبرت انیشتین برمیگردد. وی گفت: اگر نمیتوانید کاری را برای کودک شش ساله توضیح دهید، پس خودتان آن را درک نمیکنید.
Emission (انتشار):
انتشار که به آن منحنی انتشار، نرخ انتشار و زمانبندی انتشار نیز میگویند، سرعت ایجاد و عرضه کوینهای جدید است. به عنوان مثال، بیایید نگاهی به بیت کوین بیندازیم. هر۱۰ دقیقه یک بلاک جدید به بلاک چین آن اضافه میشود.
Encryption (رمزگذاری):
رمزگذاری روشی است که از طریق آن میتوان اطلاعات را به صورت کدی در آورد که اطلاعات واقعی آن را پنهان میکند. علمی که پشت رمزگذاری و همچنین رمزگشایی اطلاعات است به کریپتوگرافی معروف است.
Epoch (دوره / ایپاک):
Epoch (بخوانید ایپاک) یک حلقه در کل مجموعه دادههای یک شبکه است. شبکههایی که از ایپاک استفاده میکنند (مانند کاردانو)، دارای Epochهای زیادی هستند؛ زیرا شبکهشان مانند شبکههای عصبی تقسیم شده است. با شروع هر دوره، پارامترهای اساسی مدل مجموعه دادهها تغییر میکند. در نتیجه، الگوریتم یادگیری شبکه در هر ایپاک تغییر میکند. دورهها در شبکههای مختلف متفاوت است؛ کاردانو زمان تایید و پردازش تراکنشها را در ایپاکهای مختلف انجام میدهد و تقریبا هر دوره در شبکه کاردانو، ۵ روز طول میکشد. همچنین در آغاز هر دوره، اسنپشاتی از مقدار آدای سپردهگذاری شده در انتهای دوره قبلی انجام میشود و این مقادیر ثبت میشوند. پس از پایان هر دوره، دوره بعدی بلافاصله شروع میشود.
ERC-20 (استاندارد ERC20 - مربوط به بلاک چین اتریوم):
استانداردی برای اتریوم است و برای توکنهای اجرایی قراردادهای هوشمند استفاده میشود. این استاندارد، فهرست رایجی از قوانین است که تعاملات بین توکنها نظیر انتقال بین آدرسها و دسترسی به اطلاعات را توضیح میدهد. ERC مخفف Ethereum Request for Comment و 20 شناسه پیشنهاد است. این یک استاندارد معمول برای ایجاد توکن در بلاک چین اتریوم است.
ERC-721 (استاندارد ERC721 - مربوط به بلاک چین اتریوم):
استاندارد توکن ERC-721 استاندارد توکن بر روی بلاک چین اتریوم است که ساخت توکنهای غیر قابل تعویض (NFT) را بر روی بلاک چین اتریوم مقدور میکند. درست مانند استاندارد توکن ERC-20 که به ایجاد توکن های قابل جایگزین کمک میکند، ERC-721 متمرکز بر طراحی دارایی غیر قابل جایگزین است.
Escrow (اسکرو):
ابزاری مالی که دارایی یا پول نقد آن توسط شخص ثالث نگهداری میشود در حالی که خریدار و فروشنده معاملهای را انجام میدهند. اسکرو یک توافق قراردادی است که در آن، شخص ثالث پول را برای طرفین اصلی تراکنش دریافت و خرج میکند. خرج کردن این پول بستگی به شرایط مورد توافق از جانب طرفین تراکنش دارد. با استفاده از قراردادهای هوشمند بر بستر بلاک چین میتوان این امر را به صورت خودکار انجام داد.
ETF (صندوق قابل معامله در بورس):
اوراق بهاداری است که شامل سبدی از داراییها نظیر سهام، اوراق قرضه و ارزهای دیجیتال است اما همانند سهام، قابل معامله است. ETFها حتی میتوانند برای ردیابی استراتژیهای خاص سرمایه گذاری نیز ساخته شوند.
Ether (اتر):
اتر (Ether) ارز دیجیتالی است که در شبکه اتریوم از آن استفاده میشود. اتر توسط پروتکل اتریوم و به عنوان پاداش ماینرها برای افزودن بلاک جدید به بلاک چین تولید میشود و تنها ارز مورد قبول در پرداخت کارمزدهای تراکنشها در اتریوم است. بنابراین اتر برای عملکرد شبکه اتریوم نقشی اساسی دارد
EVM / Ethereum Virtual Machine (ماشین مجازی اتریوم):
یک ماشین مجازی کامل تورینگ که اجرای کد را دقیقاً مطابق هدف امکان پذیر میکند. و در واقع زمان اجرای هر قرارداد هوشمند را مشخص میکند. هر نود اتریوم برای حفظ اجماع در بلاک چین از EVM استفاده میکند.
Exchange (صرافی):
صرافیهای ارز دیجیتال، کسب و کارهایی هستند که به مشتریان امکان میدهند تا ارزهای دیجیتال را با پول یا با سایر ارزهای دیجیتال معامله کنند. صرافی یک پلتفرم آنلاین است که رایج ترین روش برای خرید و فروش بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال به حساب میآیند.
F
FA / Fundamental Analysis (تحلیل فاندامنتال):
روشی که در آن با مشاهده و بررسی فناوری، تیم، چشمانداز رشد و سایر مشخصهها، در خصوص ارزش دارایی مورد نظر تحقیق میکنید. بعضی از افراد تحلیل فاندامنتال را به عنوان بخشی از استراتژی سرمایهگذاری به نام سرمایهگذاری ارزش انجام میدهند.
Faucet (فاست):
سیستم کسب درآمد ارز دیجیتال بر بستر وب سایت یا برنامه هاییست که به کاربران به ازای انجام وظایف مشخصی، جایزه میدهد. فاست روشی است که هنگام عرضه اولیه آلتکوین استفاده میشود تا نظر افراد را به کوین مورد نظر جلب کند.
Fiat (فیات یا ارز سنتی):
ارز یا پول فیات، پول رایج قانونی است که توسط دولت و بخشهای آن نظیر خزانهداری فدرال و سیستم بانکداری دولتی نظیر بانکداری ذخیره کسری پشتیبانی میشود. فیات میتواند به صورت پول فیزیکی یا الکترونیکی وجود داشته باشد.
Fiat-Pegged Cryptocurrency (ارز دیجیتال با پشتوانه ارز فیات):
به آن ارز دارای پشتوانه نیز میگویند. این نوع رمز ارزها به صورت کوین، توکن یا داراییهای صادر شده بر بستر بلاک چین است و متصل به ارزهای دولتی است. هر ارز دارای پشتوانه به طور تضمینی، همواره دارای پشتوانه پولی مشخصی تولید میشود.
FinCEN (شبکه اجرای جرائم مالی):
FinCEN دفتر اصلی دپارتمان خزانهداری آمریکاست، که وظیفه جمعآوری و تحلیل اطلاعات درباره معاملات تجاری را بر عهده دارد. هدف این سازمان مبارزه با پولشویی در داخل و خارج از آمریکا، مقابله با جمع آوری سرمایه برای تروریسم و دیگر جرائم مالی است.
Fish (ماهی):
ماهی یا ریزماهی به کسی میگویند که مقدار ناچیزی ارز دیجیتال دارد و اغلب تحت تاثیر نهنگهایی است که بازار را بالا و پایین میبرند.
Flash Loan (وام فلش):
وام فلش نوعی وام است که نیاز به وثیقهگذاری ندارد و در پروتکلهای دیفای مبتنی بر شبکه اتریوم مورد استفاده قرار میگیرد. این وامها از قراردادهای هوشمند استفاده میکنند. اسمارت کانترکتها قوانین خاصی دارند که فقط با همان قوانین کار میکنند. در مورد Flash Loan، قراردادها بدین صورت هستند که وامگیرنده باید وام را برگرداند؛ در غیر این صورت کل پروسه عملیات معکوس میشود، انگار که از اول هیچ اتفاقی نیافتاده است! وام فلش مفهوم بسیار پیشرفتهای است که تنها توسعهدهندگان می توانند از آن استفاده کنند.
Flash Loan Attack (حمله وام فلش):
حمله وام فلش بر روی پروتکلهای دیفای انجام میشود. این حملات بسیار پیچیده هستند و شامل وامگیری یک دارایی از یک پلتفرم و قرار دادن آن وام در یک پلتفرم دیفای دیگر، به منظور وام گیری یک دارایی دیگر است. پس از این پروسههای پیچیده، مهاجم وام اصلی خود را باز میگرداند و مابقی داراییها را نزد خود نگاه میدارد. این کار با هدف خارج کردن داراییهای داخل استخر یک پلتفرم انجام میشود.
Flippening (جابهجا شدن):
شرایطی که طی آن، طرفداران اتریوم امیدوارند تا ارزش بازار اتریوم از ارزش بازار بیت کوین پیشی بگیرد.
Flipping (فلیپینگ):
یکی از استراتژیهای سرمایهگذاری است که طی آن با هدف فروش مجدد برای کسب سود، چیزی را معمولا به صورت کوتاه مدت میخرید. فلیپینگ در مورد ICOها، به استراتژی سرمایه گذاری در توکنها اشاره دارد که طی آن، رمز ارز مورد نظر را قبل از لیست شدن در صرافیها میخرید و سپس در بازار ثانویه و پس از لیست شدن در صرافیها میفروشید.
FOMO / Fear of Missing Out (فومو):
مخفف عبارت Fear of Missing Out به معنای ترس از دست دادن فرصت سرمایه گذاری است. این احساس معمولا در بازارهای صعودی و زمانی که قیمت رمز ارزها افزایش مییابد در سرمایه گذار یا تریدر ایجاد میشود. فومو بسیار خطرناک است و باعث تصمیمات احساسی، خرید در قله و در نهایت ضرر تریدر میشود.
Fork (فورک بلاکچین):
فورک ها یا جداسازی زنجیره، نسخه دیگری از بلاک چین مورد نظر را ایجاد میکند و پس از آن، دو بلاک چین وجود خواهد داشت که همزمان با هم اجرا میشوند. برای مثال میتوان به اتریوم و اتریوم کلاسیک اشاره کرد.
Fractional Stablecoins (استیبل کوینهای خرد یا کوچک):
این نوع استیبل کوینها شکل جدیدی از کوین های باثبات هستند که به صورت الگوریتمی و با پشتوانه یک وثیقه، ارزش خود را یک دلار ثابت نگه میدارند. از این نوع توکنها انواع زیادی وجود دارد؛ اما ایده اصلی یکسان است؛ زمانی که قیمت آن کاهش مییابد، تولید توکن کاهش مییابد و زمانی که ارزش آن افزایش مییابد، عرضه نیز افزایش مییابد، تا قیمت کمترین نوسان و تغییر را داشته باشد.
Front Running (فرانت رانینگ):
این زمانی اتفاق میافتد که شما یک تراکنش را در صف قرار میدهید تا در آینده ارسال شود. فرانت رانینگ بر روی یک بلاک چین معمولا زمانی انجام میشود که یک ماینر که به دیتاهای تراکنشهای در حال انتظار دسترسی دارد، یک سفارش بالاتر قرار میدهد تا بتواند به صورت آربیتراژ از این تراکنشهای در حال انتظار، سودی دریافت کند. این کار در صرافیهای غیرمتمرکزی مانند یونی سواپ نیز انجام می شود. برای مثال در Uniswap، فرانت رانینگ زمانی اجرا میشود که رباتهایی که به دادههای تراکنشهای منتظر تایید دسترسی دارند، میتوانند نسبت به یک معامله در حال انتظار، کارمزد گس بالاتری تعیین کنند؛ بنابراین تراکنش آنها زودتر تایید میشود. در مرحله بعد، یک سفارش با قیمت کمی بالاتر و با کارمزد کمی پایینتر از تراکنش در انتظار معامله گر قرار میدهند. از آنجایی که کاربر کارمزد بالاتری پرداخت میکند، تراکنش او زودتر تایید میشود؛ اما مقدار کوینی که در استخر وجود دارد، همانی است که توسط فرانت رانر ارسال شده است. بنابراین او مجبور میشود که با قیمت تعیینشده رانر توکن را خریداری کند.
FUD / Fear, Uncertainty and Doubt (ترس، عدم اطمینان و شک):
مخفف عبارت Fear, Uncertainty, Doubt و به معنای ترس، عدم اطمینان و شک است. FUD یک استراتژی برای تحت تاثیر قرار دادن ارزهای دیجیتال خاص یا به طور کل بازار ارزهای دیجیتال است. این امر با پخش اطلاعات منفی، گمراهکننده و اشتباه صورت میگیرد. این اصطلاح زمانی در تریدر به وجود میآید، که بازار نزولی است و یا با اصلاح روبرو شده است. معاملهگر در این مواقع معمولا به طور احساسی تصمیم به فروش ارز دیجیتال خود میگیرد تا از ضرر بیشتر خود جلوگیری کند؛ در حالی که در بیشتر مواقع با قیمت پایینتر از چیزی که خریده، میفروشد و با ضرر مواجه میشود.
FUDster (ناشران ترس، عدم اطمینان و شک):
کسی است که اخبار منفی و شایعات را منتشر میکند و باعث ایجاد حس FUD در افراد میشود.
Full Node (نود کامل):
نودهایی که به منظور نظارت و اعمال قوانین خود، کل تاریخچه بلاک چین را دانلود میکنند. ماینرهای انفرادی و استخرهای استخراج بیت کوین از این نوع نودها هستند.
Fully Diluted Market Cap / Fully Diluted Valuation (حجم بازار کاملا رقیق شده):
حجم بازار کاملا رقیق شده به معنی حجم بازار در زمانی است که تمام کوینها یا توکنهای یک پروژه تولید و عرضه شده باشند. مثلا صرافی Uniswap قصد دارد یک میلیارد توکن UNI را در طی ۴ سال آینده به بازار عرضه کند. اگر قیمت هر توکن را ۳ دلار ثابت در نظر بگیریم، حجم بازار کاملا رقیق شده یا FDV آن برابر با ۳ میلیارد دلار خواهد بود. این یک معیار خوب برای سرمایه گذاران بلندمدت است و به آنها دید وسیعتری از میزان قیمت یک رمز ارز خاص میدهد.
Fungible (قابل تعویض):
مفهوم Fungible به قابل تعویض بودن یک رمز ارز اشاره دارد. قابلیت تعویض به معنی قابلیت حفظ کردن ارزش استاندارد کریپتوی مورد نظر است. به علاوه، این رمز ارز باید قابلیت پذیرش یکنواخت را نیز داشته باشد. بدین معنا که تاریخچه این ارز دیجیتال، نباید بر روی ارزش کنونیاش تاثیر بگذارد و قیمت هر واحد از آن یکسان باشد. تمام ارزهای دیجیتال به غیر از NFTها، از این نوع هستند.
Futures (قراردادهای آتی):
قراردادهای آتی، توافق استاندارد و قانونی برای خرید و فروش کالا یا دارایی خاص با قیمت از قبل مشخص شده و در زمان مشخصی در آینده هستند. قراردادهای آتی با قراردادهای رو به جلو، که برای هر معامله قابل شخصیسازی هستند، متفاوتاند. این نوع قراردادها برای پیگیری قیمت نفت، شاخص S&P 500، دلار آمریکا، بیت کوین، گندم و غیره توسط سرمایهگذاران به کار می رود. معمولا پس از اتمام موعد این قراردادها، تاثیر زیادی بر روی بازار مشاهده میشود. همچنین معمولا برای معامله این قراردادها، تریدرها از لوریج یا اهرم استفاده میکنند.
G
Gas (گس):
اصطلاحی است که ابتدا در شبکه اتریوم استفاده شد و به منظور محاسبه کارمزد تراکنشها مورد استفاده قرار میگیرد. گس، سوخت شبکه اتریوم بوده و به منظور محاسبه مقدار توان محاسباتی مورد نیاز برای اجرای یک دستور در شبکه اتریوم مورد استفاده قرار میگیرد.
Gas Limit (حد گس):
گس لیمیت، حداقل گس مورد نیاز برای اجرای یک دستور در پلتفرم اتریوم است. این مقدار توسط کاربر تعیین نمیشود و به حجم محاسبات مورد نیاز برای اجرای یک دستور در پلتفرم محاسباتی شبکه اتریوم بستگی دارد.
Gas Price (قیمت گس):
اصطلاح مورد استفاده در پلتفرم اتریوم بوده و به قیمتی اشاره دارد که تمایل دارید برای تراکنش پرداخت کنید. هرچه قیمت گس بالاتر انتخاب شود، ماینرهای شبکه تمایل بیشتری برای تایید تراکنش شما دارند.
Gavin Wood (گوین وود):
یکی از همبنیانگذاران شبکه اتریوم و توسعهدهنده اصلی زبان برنامهنویسی سالیدیتی در شبکه اتریوم است. او همچنین بنیانگذار شبکه پولکادات است.
Genesis Block (بلاک جنسیس):
اولین بلاک اطلاعات که پردازش، تایید و استخراج شده تا بلاک چین جدید شکل بگیرد. اغلب اوقات به آن، بلاک صفر یا بلاک ۱ نیز میگویند.
Github (گیت هاب):
بستری است که توسعهدهندگان یک شبکه و کدنویسان میتوانند پروژههای خود را به اشتراک گذاشته و به صورت عمومی آن را منتشر کنند.
Gold-Backed Cryptocurrency (ارز دیجیتال با پشتوانه طلا):
کوین یا توکن صادر شده ای است که پشتوانه آن مقدار مشخصی طلا است. برای مثال، یک توکن با پشتوانه طلا به ازای هر یک واحد توکن ۱ گرم طلا در صندوقی به امانت گذاشته و ذخیره میکند. قیمت این توکن همواره برابر با قیمت ۱ گرم طلا خواهد بود.
Golden Cross (تقاطع طلایی):
اصطلاحی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار گرفته و در آن میانگین متحرک با دوره زمانی کوتاهتر، میانگین متحرک با دوره زمانی بالاتر را به سمت بالا قطع میکند.
Governance Token (توکن حاکمیتی):
توکنی است که به منظور رایگیری و تصمیمگیری در مورد برنامه و به طور کلی مدیریت یک شبکه غیرمتمرکز مورد استفاده قرار میگیرد.
GPU (واحد پردازش گرافیکی یا کارت گرافیک):
اصطلاح رایجتر، کارت گرافیک است و یکی از چیپهای رایانه است که تصاویر سهبعدی در رایانهها ایجاد میکند، برخی از شبکههای بلاکچین برای استخراج بلاکها از آن استفاده میکنند.
Group Mining (استخراج گروهی):
اصطلاحی دیگر برای استخر ماینینگ است. گروهی از ماینرها که توان محاسباتی دستگاههای استخراج خود را تجمیع کرده تا در نهایت شانس بالاتری برای استخراج یک رمز ارز داشته باشند.
Gwei (جیوه):
Wei کوچکترین واحد بخش پذیر رمز ارز اتر بوده و جیوه معادل یک میلیارد wei است. کارمزد تراکنش های شبکه اتریوم با واحد Gwei محاسبه میشود.
H
Hacking (هک):
به فرآیند استفاده کردن از یک رایانه برای دستکاری رایانه یا سیستمهای رایانهای دیگر به صورت غیرمجاز، هک کردن گفته میشود. هکرها آثار مخربی در صنعت رمز ارزها دارند؛ آنها سالانه میلیاردها دلار از صرافیها، سرویسهای واسطه و کیف پولهای نرم افزاری کاربران به سرقت میبرند. از معروفترین هکهای تاریخ کریپتو، میتوان به هک صرافیهای Mt. Gox در سال ۲۰۱۴ و بیتفینکس در سال ۲۰۱۹ اشاره کرد. هکرها همچنین از تکنیکهای فیشینگ، ویروسها و بدافزارها نیز استفاده میکنند، تا به سیستم امنیتی قربانیان نفوذ کنند و کلیدهای خصوصی آنها را به سرقت ببرند.
Hal Finney (هال فینی):
هال فینی یک برنامه نویس و رمزنگار بود. او جزو اولین توسعهدهندگان بیت کوین شناخته میشود. نخستین تراکنش بیتکوین بین ساتوشی ناکاموتو و هال فینی انجام شد. فینی اولین توسعهدهندهای بود که در کنار ناکاموتو پروتکل بیت کوین را ارتقا میداد. برخی از افراد تصور میکنند هال فینی همان ساتوشی ناکاموتو است. فینی در سال ۲۰۱۴ به علت بیماری قلبی درگذشت.
Halving (هاوینگ یا نصف شدن پاداش استخراج بلاک):
هاوینگ رویدادی ضد تورمی در بلاک چین است که در آن، پاداش استخراج بلاکهای تایید شده نصف میشود. این کار باعث کاهش میزان عرضه و در نتیجه افزایش قیمت کوین می شود. در بلاکچین بیت کوین، هاوینگ در هر ۲۱۰ هزار بلاک (تقریبا ۴ سال یک بار) صورت میگیرد.
Hard Cap (سقف سرمایه):
هارد کپ به معنی حداکثر مقدار سرمایهای است که یک رمز ارز میتواند در یک رویداد عرضه اولیه، جذب کند. پس از رسیدن به سقف سرمایه، هارد کپ دیگر اجازه جذب سرمایه بیشتر را نمی دهد.
Hard Fork (هارد فورک):
فورک یا جداسازی زنجیره، نسخه دیگری از بلاک چین مورد نظر را ایجاد میکند و پس از آن، دو بلاک چین وجود خواهد داشت که همزمان با هم اجرا میشوند. برای مثال میتوان به اتریوم و اتریوم کلاسیک اشاره کرد. معمولا در فورکهایی که دو شبکه جداگانه ایجاد میشوند، توکن یا کوین جدیدی نیز به وجود میآید؛ مانند بیت کوین و بیت کوین کش. البته در هارد فورک الزاما شاخهها جدا نمیشوند؛ اما در این صورت نیز نودها حتما باید نرم افزار خود را آپدیت کنند. زیرا با نسخه قبلی سازگار نیست. نمونه این نوع فورک، اتریوم ۲ است که بر روی همان شبکه اصلی سوار شده است؛ اما نودها نمیتوانند بدون بروزرسانی نرم افزار خود از آن استفاده کنند.
Hardware Wallet (کیف پول سخت افزاری):
والت سخت افزاری یک دستگاه کوچک و فیزیکی است، که با یک پورت USD به کامپیوتر متصل میشود. این دستگاهها انحصارا برای ذخیره رمز ارزها تولید میشوند. کیف پولهای سخت افزاری دارای یک فضای ایزوله هستند، که کلیدهای خصوصی و عمومی در آنجا ذخیره میشود. هک کردن این کیف پولها بسیار دشوار است و در بین تمام ولتهای کریپتو، بالاترین امنیت را دارند. مشهورترین کیف پولهای سخت افزاری، لجر، ترزور و کیپ کی هستند.
Hash (هش):
به اجرای تابع هش بر روی ورودیهای با اندازه دلخواه میگویند، که خروجی آن طول مشخص و ثابت و به صورت تصادفی است. از هش، نمیتوان هیچ اطلاعاتی را بدون رمزگذاری بازیابی کرد. ویژگی مهم هش این است که زمانی که از الگوریتم یکسانی استفاده شود، خروجی یک سند مشخص نیز همواره یکسان خواهد بود.
Hash Function (تابع هش):
به هر تابعی که اطلاعات با اندازه دلخواه را به اطلاعاتی با اندازه ثابت آدرسدهی کند، تابع هش میگویند. این دیتاها با نام Value یا ارزش شناخته میشوند. این ارزشهایی که از تابع هش خارج میشوند، با نامهای ارزش هش (Hash Value)، کد هش (Hash Code)، دیجی ست (Digiset) یا هش (Hash) شناخته میشوند.
Hash Power / Hash Rate (توان هش یا هش ریت):
واحد اندازهگیری مقدار توان محاسباتی استفاده شده توسط شبکه برای عملکرد ممتد را هش ریت میگویند. هش ریت را با مقادیر کیلوهش بر ثانیه یا kH/s، مگاهش بر ثانیه یا MH/s، گیگاهش بر ثانیه یا GH/s، تراهش بر ثانیه یا TH/s، پتاهش بر ثانیه یا PH/s و اگزاهش بر ثانیه یا EH/s میسنجند. قدرت هش برای کوینهایی که قابل استخراج هستند به کار میرود. مثلا هش ریت یک ریگ ماینینگ، تعداد هش هایی است که در هر ثانیه میتواند تولید کند. جمع قدرت هش در یک شبکه بلاک چینی، مجموع هش ریتی است که تمام دستگاهها در یک زمان مشخص تولید میکنند.
HD Wallet / Hierarchical Deterministic Wallet (کیف پول اچ دی):
سیستمی است که به عبارت بازیابی اصلی اجازه میدهد تا هم آدرسها را تغییر دهد و هم آدرسهای جدید به صورت تصادفی بسازد. در این نوع از کیف پول ها، برای هر تراکنش یک کلید خصوصی جدید نیز ایجاد میشود. در یک کیف پول معمولی، اگر کلید خصوصی گم شود، نمیتوان آن را از روی کلیدها یا آدرس های قبلی مشتق گرفت و بازیابی کرد؛ اما در کیف پولهای HD کلمات سید اولیه وجود دارد (معمولا بین ۸ تا ۲۴ کلمه)، که به عنوان کلید مستر یا اصلی در نظر گرفته میشود و تمام کلیدهای خصوصی دیگر از روی این کلید ساخته میشوند.
Hidden Cap (ظرفیت مخفی):
ظرفیت مخفی، حد نامشخص مقدار پول یا سرمایهای است که تیم توسعهدهنده از سرمایه گذاران در ICO دریافت میکند. هدف ظرفیت مخفی، ایجاد فرصت برای سرمایهگذاران کوچک تر است، بدون آن که سرمایهگذاران بزرگ دقیقا متوجه شوند که کل سرمایه چقدر است و سرمایه گذاری خود را بر اساس آن تنظیم کنند.
HODL (هودل):
نوعی از استراتژی سرمایهگذاری است که سرمایه خود را فارغ از تغییرات قیمت و تغییرات بازار، برای مدت طولانی نگهداری میکنید. این اصطلاح اولین بار به دلیل اشتباه تایپی در یکی از انجمنهای بیت کوین معروف شد.
Hosted Wallet (کیف پول میزبانی شده):
کیف پولی است که کلیدهای خصوصی شما در خودِ کیف پول ذخیره میشود. والت میزبانی شده بیشتر شبیه به اپلیکیشنهای بانکی است؛ شما میتوانید همیشه به داراییهای خود دسترسی داشته باشید، حتی اگر پسورد، کلمات بازیابی و یا موبایل خود را گم کردید. دیگر ولتها این امکانات را ارائه نمیدهند و اگر شما کلیدهای خصوصی خود را گم کردید، دیگر به آنها دسترسی نخواهید داشت.
Hot Storage (ذخیرهسازی گرم یا آنلاین):
به ذخیرهسازی آنلاین کلیدهای خصوصی برای دسترسی سریعتر به ارزهای دیجیتال گفته میشود. تمام کیف پولهای دسکتاپ، تحت وب، موبایل و افزونه مرورگر از نوع گرم هستند.
Howey Test (تست هاوی):
تستی است که توسط دولت آمریکا برای تشخیص اوراق بهادار بودن یا نبودن یک دارایی انجام میشود. اگر یک دارایی طبق تست هاوی اوراق بهادار باشد، قانونگذاریهای مشخصی برای آن انجام میشود و باید در سازمان بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) ثبت شود. هدف این تست این است که تشخیص دهد آیا یک تراکنش، نماینده یک قرارداد سرمایهگذاری برای آیتم مورد نظر هست یا خیر.
HSM / Hardware Security Module (ماژول امنیتی سخت افزار):
ماژول امنیتی سخت افزار یک دستگاه محاسباتی است که دارای یک یا چند چیپ پردازشگر است و برای امن کردن کلیدهای دیجیتالی، رمزگذاری دادهها و ایجاد امنیت زیاد برای احراز هویتهای رمزنگاری شده به کار میرود. HSMها توسط شرکت های بزرگ برای محافظت از دیتاهای تایید شده و تراکنشها استفاده می شود.
Hybrid PoW/PoS (الگوریتم هیبرید یا دوگانه گواه اثبات کار و گواه اثبات سهام):
این الگوریتم از هر دو گواه اثبات سهام و گواه اثبات کار به صورت ترکیبی به عنوان الگوریتم اجماع در شبکه استفاده میکند. هدف این رویکرد، استفاده و گردآوری امنیت اجماع گواه اثبات کار و نظارت و صرفهجویی در مصرف انرژی گواه اثبات سهام در یک الگوریتم است. اتریوم ۲ اکنون در فاز ۰ یا Beacon Chain از این نوع الگوریتم استفاده میکند؛ کاربران هم میتوانند کوینهای اتر را استخراج کنند و هم میتوانند آنها را استیک یا سپردهگذاری کنند.
Hyperledger (هایپرلجر):
هایپرلجر یا بنیاد هایپرلجر یک پروژه حمایتی از بلاک چینهای متنباز و ابزارهای مرتبط با بلاک چین است که در سال ۲۰۱۵ و توسط بنیاد لینوکس شروع به کار کرد. هدف این پروژه، پشتیبانی از توسعههای جمعی دفترکلهای توزیعشده مبتنی بر بلاک چین است. این سازمان بر روی توسعه چهارچوب ها، ابزارها و کتابخانهها برای شرکتهای بزرگی که از تکنولوژی بلاکچین استفاده می کنند، تمرکز دارد.
I
IBO / Institutional Buyout (عرضه اولیه جایزه):
عرضه اولیه جایزه یا IBO فرآیندی با مدت محدود است که طی آن، ارز دیجیتال جدیدی در اختیار عموم قرار میگیرد و در بین کسانی که زمان و مهارت خود را صرف کردهاند تا ارز دیجیتال جایزه بگیرند توزیع میشود. برخلاف ICO که طی آن باید کوین خریداری کنید، در IBO بیشتر به تعهد ذهنی و عملکرد از جانب دریافت کننده نیاز است.
IC (مدار مجتمع):
IC یک تراشه کوچک از جنس سیلیکون است که مجموعهای از قطعات الکترونیکی مانند ترانزیستور، مقاومت یا خازن را در خود جای داده است.
Iceberg Order (سفارش کوه یخ):
به سفارشهایی گفته میشود که در آن، حجم یک سفارش به سفارشهای کوچکتر تقسیم میشود تا مقدار کل اردر اولیه مشخص نشود. به طور مثال اگر به جای یک سفارش ۱۰ بیتکوینی، ۲۰ سفارش نیم بیتکوینی بگذاریم به این کار سفارش کوه یخ گفته میشود.
ICO / Initial Coin Offering (عرضه اولیه کوین):
نوعی فرآیند جذب سرمایه یا فروش عمومی برای شرکتهای نوپا است که در این فرآیند، از فروش اولیه ارز دیجیتال به عنوان ابزار جذب سرمایه استفاده میشود. به دلیل ظهور پروژههای کلاهبرداری و دستکاری در بازار، فرآیندهای ICO مورد انتقاد هستند.
Identification (تعیین هویت):
تعیین هویت یعنی تأیید اینکه شخصی که برای استفاده از یک سرویس ثبت نام می کند ،همان فرد است و کسی در تلاش برای جعل هویت فرد دیگری نیست. در بیشتر موارد این کار با بررسی نام، تاریخ تولد، آدرس، مدارک هویتی و استفاده از عکس و فیلم فرد انجام میشود.
IDO / Initial Dex Offering (عرضه اولیه صرافی غیر متمرکز):
IDO یکی از مدلهای جذب سرمایه و فروش توکن در حوزه دیفای و صرافیهای غیرمتمرکز است. IDO برخلاف روشهای ICO و IEO غیر متمرکز است و کاربرد آن در پروتکلهای دیفای است که برای ساخت سیستمهای مالی نوآورانه و مقیاسپذیر استفاده میشود.
IEO / Initial Exchange Offering (عرضه اولیه صرافی):
IEO یکی از روشهای فروش توکن است که در آن یک صرافی به نمایندگی از یک استارتاپ اقدام به عرضه توکنهای آن استارتاپ میکند.
Immutable (تغییرناپذیر):
مشخصهای که بیانگر عدم تغییر پذیری بهخصوص با گذشت زمان است. تغییر ناپذیری یکی از ویژگیهای شبکه بلاکچین است که باعث میشود تا کسی نتواند بلوکهای زنجیره را دستکاری کند.
Impermanent loss (ضرر ناگهانی):
این اتفاق زمانی میافتد که قیمت توکنهایی که به یک استخر نقدینگی واریز شدهاند تغییر کند و تأمینکننده نقدینگی به دلیل این نوسانات با خطر از دستدادن موقت دارایی خود روبرو شود.
Index (شاخص):
شاخص یا ایندکس، یک ابزار مالی است که از آن برای ردیابی ارزش قیمت دارایی یا یک سبد دارایی معین استفاده میشود.
Infinite Approval (مجوز بینهایت):
یکی از روشهای برنامهنویسی قراردادهای هوشمند است که در این روش شما به پلتفرم، مجوز برداشت تعداد نامحدود توکن از کیف پول خود را میدهید.
Instamine (استخراج فوری یا اینستاماین):
به حالتی گفته میشود که در مدت زمانی کوتاه پس از عرضه، بخش عمدهای از کوینها یا توکنهای قابل استخراج، استخراج شوند. طی این فرآیند ممکن است کوینهای قابل استخراج به طور نابرابر و سریع بین سرمایهگذاران توزیع شود.
Intermediary / Middleman (واسطه):
واسطه به شخص یا نهادی گفته میشود که به عنوان میانجی بین طرفین عمل میکند تا توافق صورت بگیرد.
Interoperability (تعاملپذیری):
تعاملپذیری یا قابلیت همکاری مشترک، مفهومی است که به سازگاری بیشتر بلاکچینها با یکدیگر و فراهم کردن امکان به اشتراک گذاری اطلاعات بین هم تاکید میکند.
Invest (سرمایه گذاری):
سرمایهگذاری زمانی است که شما پول خود را در یک طرح مالی قرار میدهید تا از این طریق سود بهدست آورید.
IoT / Internet of Things (اینترنت اشیا):
اینترنت اشیا (IoT) فناوریای است که با استفاده از آن میتوان دستگاهها، تجهیزات و اشیا محیط پیرامونمان را با اتصال به شبکه اینترنت و توسط اپلیکیشنهای موجود در گوشی و تبلتها کنترل و مدیریت کنیم.
IPFS / InterPlanetary File System (فایل سیستم بین سیارهای):
یک پروژه منبعباز برای توزیع فایل همتا به همتا و غیر متمرکز است که به کاربران کمک میکند تا تجربه بهتری در استفاده از اینترنت داشته باشند. این پروژه با ایجاد یک پروتکل، فرایند ذخیرهسازی و دسترسی به محتوای توزیعشده را تسهیل میکند.
IPO / Initial Public Offering (عرضه اولیه سهام):
به زمانی اشاره دارد که یک شرکت خصوصی برای اولین بار سهام خود را به مردم عرضه میکند.
Isolated Margin (معامله مارجین ایزوله):
نوعی از معاملات مارجین است که در آن معاملهگران میتوانند با محدود کردن مبلغ اختصاصیافته به هر پوزیشن، سرمایه خود را بهتر مدیریت کنند. در این حالت پس از لیکوئید شدن، فرد به همان مقدار تعیینشده ضرر خواهد کرد و نه بیشتر.
Issuance (صدور مجوز):
به فرایند تولید رمزارز جدید گفته میشود که به روشهای مختلف و با توجه به پارامترهای تعیین شده توسط سازندگان رخ میدهد.
Issuance amount (میزان صدور):
این مفهوم به مقدار بیتکوینی که به تازگی صادر شده یا مقداری که در گذشته صادر شده است اشاره دارد. به این بیتکوینها پاداش استخراج گفته میشود. در واقع ماینرهایی که بلوکهای جدیدی تولید میکنند، این بیت کوین را به عنوان پاداش دریافت می کنند. میزان کل بیت کوین صادر شده ۲۱ میلیون است که انتظار می رود در سال ۲۱۴۰ به این عدد برسیم. تاکنون حدود ۱۸ میلیون بیتکوین صادر شده است.
ITO / Initial Token Offering (عرضه اولیه توکن):
مشابه با ICO است اما تمرکز آن بر روی عرضه توکن با کاربرد واقعی در نرمافزارها یا استفاده در اکوسیستم کریپتو است.
J
JAVA (جاوا):
جاوا نام یک زبان برنامه نویسی است که در بسیاری از اپلیکیشنها مورد استفاده قرار گرفته است.
JBA / Japan Blockchain Association (جی بی ای):
JBA مخفف عبارت Japan Blockchain Association و انجمن بلاک چین ژاپن است. تمرکز اصلی این انجمن توسعه تکنولوژی بلاک چین در کشور ژاپن است.
JOMO / Joy of Missing Out (جومو):
جومو مخفف عبارت Joy of missing out و به معنای رضایت از دست دادن فرصت سرمایهگذاری و مفهومی مقابل FOMO است. این اصطلاح اغلب توسط افرادی که در بازار ارزهای دیجیتال معامله نمیکنند و برای ابراز خرسندی خود از درگیر نبودن با نوسانات بازار استفاده میشود. معمولا این اصطلاح هنگامی به کار میرود که قیمتها در حال کاهش است یا یک کلاهبرداری در بازار رخ میدهد. این اصطلاح عموما توسط منتقدین این حوزه استفاده می شود.
K
Keccak (کتچاک):
کتچاک یک تابع هش و یک الگوریتم رمزنگاری است که امنیت بالاتری در مقایسه با الگوریتمهای SHA-1 و SHA-3 دارد.
KYC / Know Your Customer (شناسایی هویت مشتری یا تایید هویت):
این اصطلاح مخفف عبارت Know Your Costumer و به معنای شناخت هویت مشتری یا همان احراز هویت است. برای تایید هویت یک مشتری عموما از پاسپورت، اطلاعات محل سکونت، تلفن تماس و... استفاده میشود.
L
Lambo (لامبو):
لامبورگینی نام تجاری یک شرکت لوکس خودروسازی است. اصطلاحی رایج در میان فعالان بازار ارزهای دیجیتال بوده که معتقدند، بازار ارزهای دیجیتال به قدری رشد خواهد کرد که با فروش رمز ارزهای خود میتوانند یک لامبو گران قیمت خریداری کنند. عموما زمانی که از فردی آینده قیمت یک ارز دیجیتال را سوال میکنند، با نوشتن کلمه Lambo به رشد بسیار بالای آن اشاره میکنند.
Layer 0 (لایه صفر):
هر چیزی که بنیان و اساس یک اکوسیستم مبتنی بر بلاک چین را تشکیل میدهد، به لایه صفر یا لایه بنیادی شناخته میشود. پروتکل و دستورالعملهای شبکه، ارتباطات درون شبکه، سختافزارهای مورد نیاز از جمله پارامترهای این لایه است.
Layer-1 Blockchain (بلاک چین لایه اول):
راهکارهایی برای بهبود مقیاسپذیری لایه اصلی یک شبکه بلاک چین است. یکی از روشهای شناخته شده، تغییر الگوریتم اجماع در شبکه بلاک چین است.
Ledger (دفتر کل):
تمام اطلاعات ذخیره شده در شبکههای بلاک چین در محلی به نام دفتر کل یا لجر آن شبکه ذخیره خواهد شد. این دفتر کل، تمام تراکنشهای شبکه را در خود ذخیره دارد.
Leverage (لوریج / اهرم معاملاتی):
لوریج یا اهرم یک ابزار معاملاتی است که تریدر با استفاده از آن میتواند دارایی خود را چند برابر کرده تا با سرمایه بالاتری در بازار خرید و فروش انجام دهد. در زمان استفاده از لوریج، سود و البته زیان یک معامله، افزایش خواهد یافت.
Light Node (گره لایت / لایت نود):
لایت نود به گرهی در شبکه میگویند که به یک شبکه بلاک چین متصل میشود. این نود صرفا قادر به ذخیره بخشی از اطلاعات ذخیره شده در یک شبکه بلاک چین است و قادر به تایید تراکنشها و ایجاد بلاک جدید در شبکه نیست. کیف پولهای ارز دیجیتال عموما در این دسته قرار میگیرند.
Lightning Network (شبکه لایتنینگ):
شبکه لایتنینگ یک پروتکل لایه دوم در شبکه بیت کوین است که به منظور حل مسئله مقیاسپذیری بیت کوین ارائه شده است. از نظر تئوری این شبکه، تراکنشهای سریع و مقیاسپذیر را بین و در سراسر نودهای شرکت کننده فراهم میکند.
Limit Buy (قیمت خرید):
در این سفارش تریدر قیمت خرید یک ارز دیجیتال را تعیین میکند. تنها در زمانی که قیمت رمز ارز مورد نظر به Limit Buy برسد، معامله انجام میشود.
Limit Order (سفارش لیمیت):
با استفاده از لیمیت اوردر، تریدر میتواند قیمت مشخصی را برای خرید یا فروش یک ارز دیجیتال تعیین کند.
Limit Sell (قیمت فروش):
در این سفارش تریدر قیمت فروش یک ارز دیجیتال را تعیین میکند. تنها در زمانی که قیمت رمز ارز مورد نظر به Limit Sell برسد، معامله انجام میشود.
Liquidity (نقدینگی):
ظرفیت یک ارز دیجیتال برای خرید و فروش آن، بدون آنکه حجم معامله بر قیمت تاثیر بگذارد.
Liquidity Bootstrapping Pool (استخر نقدینگی عمومی):
مدل خصوصیتر و قابلتنظیم یک استخر نقدینگی عمومی است. زمانی که یک توکن جدید به روش IDO عرضه اولیه میشود، از این نوع استخرهای نقدینگی برای تامین سرمایه استفاده میکند.
Liquidity Pool (استخر نقدینگی):
استخر نقدینگی، قرارداد هوشمندی است که توکنها یا رمز ارزها در آن ذخیره شدهاند. این کار به منظور تامین نقدینگی برای صرافیهای غیرمتمرکز مورد استفاده قرار میگیرد.
Liquidity Provider (تامین کننده نقدینگی):
به افرادی گفته میشود که دارایی دیجیتال خود را به یک استخر نقدینگی و به منظور تامین نقدینگی آن استخر ارسال میکنند.
Liquidity Provider Token / LP Token (توکن تامین کننده نقدینگی):
Liquidity Provider Token که به اختصار LP token نیز به آن میگویند، توکنی است که به تامین کننده نقدینگی در ازای دارایی دیجیتالی که به یک استخر ارسال کرده، اهدا میشود. این توکن، نشان دهنده دارایی دیجیتالی است که یک تامین کننده نقدینگی به استخر نقدینگی واریز کرده است.
Listing (لیست شدن):
به فرآیند اضافه شدن یک رمز ارز به لیست معاملاتی یک صرافی ارز دیجیتال Listing میگویند.
Litecoin (لایت کوین):
لایت کوین نام یک شبکه بلاکچین است که توسط چارلی لی در سال ۲۰۱۱ معرفی شده است. رمز ارز این شبکه نیز لایت کوین بوده و نماد آن LTC است.
Liveness (فعال بودن):
این اصطلاح برای شبکههایی به کار میرود که هیچ نهاد متمرکزی قادر به نابودی آن نخواهد بود و انتقال اطلاعات داخل این شبکه در صورت وجود نودها، همواره برقرار خواهد بود.
Long (قرارداد آتی خرید):
قرارداد آتی خرید یک ارز دیجیتال است. این سفارش زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که انتظار داریم قیمت یک ارز دیجیتال در آینده افزایش یابد.
M
MACD (همگرایی-واگرایی میانگین متحرک):
مکدی یک اسیلاتور است که در تحلیل تکنیکال کاربرد گستردهای دارد. این یک ابزار دنبالکننده روند است که از میانگینهای متحرک برای تشخیص مومنتوم (شتاب قیمت) رمز ارزها استفاده میکند. از MACD میتوان برای تشخیص روند بازار، واگرایی، همگرایی، واگرایی مخفی، نقاط ورود و خروج بازار استفاده کرد. این اسیلاتور در اواخر دهه ۱۹۷۰ توسعه داده شده است.
Mainnet (شبکه اصلی):
بلاکچین مستقلی که شبکهی خود، با فناوری و پروتکل خود را اجرا میکند. این شبکه، بلاکچین آنلاینی است که برخلاف شبکههای آزمایشی یا پروژههای در حال اجرا بر بستر سایر شبکههای محبوب نظیر اتریوم، ارزهای دیجیتال یا توکن خود را استفاده میکند.
Mainnet Swap (تغییر شبکه اصلی):
این اصطلاح اشاره به زمانی دارد که یک کوین از یک پلتفرم سومی مانند اتریوم به یک توکن زنجیرهای بومی در شبکه اصلی خود مهاجرت میکند.
Malware (بدافزار):
کدها یا برنامههایی هستند که به طور عمدی طراحی شدهاند تا به سیستم یا شبکه مورد هدف آسیب برسانند.
Margin Bear Position (وضعیت خرسی مارجین):
وضعیتی که در صورت فروش استقراضی یا کاهش مارجین اتخاذ میکنید.
Margin Bull Position (وضعیت گاوی مارجین):
وضعیتی که در صورت خرید استقراضی یا افزایش مارجین اتخاذ میکنید
Margin Call (مارجین کال):
به حالتی گفته میشود که در آن ارزش حساب سرمایهگذار به کمتر از مقدار نگهداری مارجین میرسد. در این حالت صرافی درخواست خواهد کرد که سرمایهگذار پول یا اوراق بهادار بیشتری سپردهگذاری کند تا حداقل مبلغ مورد نیاز برای ادامه معاملات فراهم شود.
Margin Trading (معامله مارجین):
معاملهای که در آن فرد از صرافی مبلغی را قرض میکند تا یک ارز دیجیتالی را معامله کند. این نوع معامله برای افراد کمتجربه ریسک زیادی به همراه دارد زیرا ممکن است با نوسان بازار، تمامی سرمایه خود را از دست دهند.
Market (بازار):
حوزهای که به صورت آنلاین یا آفلاین است و معاملات تجاری در آن انجام میشود. معمولا به بازار، بازار کریپتو میگویند که به مجموع ارزهای دیجیتال و پروژههای فعال در این صنعت اشاره دارد.
Market Capitalization / Market Cap / MCAP (ارزش بازار):
به ارزش کلی یک ارز دیجیتال میگویند. ارزش بازار یکی از روشهای رتبهبندی و کشف میزان ارزشمند بودن یک ارز دیجیتال است. فرمول این شاخص، تعداد سهام ضرب در قیمت سهم است.
Market Maker (سفارشگذار):
در یک پلتفرم معاملاتی به کسی که سفارشی را برای فروش میگذارد سفارشگذار یا بازارساز میگویند
Market Momentum (حرکت بازار):
این مفهوم به توانایی و قدرت بازار برای افزایش یا کاهش مداوم قیمتها اشاره دارد. حرکت بازار تابعی از تغییر قیمت در یک دوره زمانی خاص در مقابل حجم معاملات در آن دوره است. وقتی گفته میشود مومنتوم بازار نزولی است یعنی در یک بازه معین قیمتها در حال کاهش است.
Market Order / Market Buy / Market Sell (سفارش بازار/خرید بازار/فروش بازار):
خرید یا فروش ارز دیجیتال در صرافی و با بهترین قیمت فعلی است. سفارشهای بازار دارای خریداران یا فروشندگانی است که تمایل به انجام معامله دارند. سفارشهای بازار در مقابل سفارشهای محدود قرار دارند که در آن، ارز دیجیتال فقط با قیمت مشخص شده، فروخته میشود.
Market Signal (سیگنال بازار):
سیگنال بازار شواهد یا اطلاعاتی است که خواسته یا ناخواسته به افراد فعال در یک بازار میرسد و میتواند اشارهای به فرصتهای سرمایه گذاری باشد.
Market Taker (سفارشبردار):
در یک پلتفرم معاملاتی به فردی که سفارشی را میخرد سفارشبردار یا گیرنده بازار میگویند.
Masternode (مستر نود):
مستر نود، سروری است که توسط مالک نگهداری میشود و تقریبا مانند نودهای کامل است اما دارای عملکردهای بیشتری نظیر ناشناسکردن تراکنشها، پاککردن تراکنشها و شرکت در رای گیری است. مستر نود ابتدا توسط دش برای جایزه دادن به مالکان این سرورها ارائه شد.
Max Supply (حداکثر موجودی):
این شاخص تعداد کل کوینهایی است که در مدت زمان حضور یک ارز دیجیتال وجود خواهد داشت.
Medium of Exchange (وسیله مبادله):
وسیله مبادله یک ابزار یا سیستم واسطهای است که برای تسهیل فروش، خرید یا حتی تجارت کالا بین افراد مختلف به وجود آمده است.
Mempool (ممپول):
ممپول جایی است که در آن تراکنشهای تایید نشده بیتکوین قرار دارد و منتظر تایید هستند تا وارد بلاک شوند.
Merged Mining (استخراج ترکیبی):
به عمل استخراج همزمان دو یا چند رمزارز در یک زمان مشخص گفته میشود.
Merkle Tree (درخت مرکل):
درخت مرکل برای ساماندهی تراکنشهای معمول و رایج استفاده میشود. در این ساختار، هر نود برگ، دارای برچسب هش بلاک دیتا و هر نود غیر برگ دارای برچسب هش رمزنگاری نودهای کوچکتر از خود است. این ساختار تایید ایمن و کارآمد محتوای بلاکچینها را امکانپذیر میسازند.
MetaMask (متامسک):
متامسک یک کیف پول دیجیتالی آنلاین است که به کاربران امکان مدیریت، انتقال و دریافت رمز ارزها را میدهد ومیتواند به عنوان یک افزونه به مرورگرها متصل شود.
MicroBitcoin (میکرو بیتکوین):
یک میلیونیم بیت کوین یا ۰.۰۰۰۰۰۱ بیت کوین را میکرو بیتکوین میگویند.
Micropayment (پرداخت خرد):
پرداخت خرد یا ریزپرداخت در واقع معامله کوچکی است که به صورت آنلاین انجام میشود و مقدار آن میتواند در حد یک سنت باشد.
Microtransaction (ریزپرداخت):
مدل تجاری که پرداخت های بسیار کم به ازای خرید کالاها یا خدمات دیجیتال نظیر صفحات کتاب های الکترونیکی یا آیتم های بازی های رایانه ای را امکان پذیر میسازد.
Mineable (قابل استخراج):
بعضی از ارزهای دیجیتال دارای سیستمی هستند که از طریق آن، ماینرها با ارزهای دیجیتال تازه ایجاد شده، جایزه دریافت میکنند. دریافت این جایزهها در قبال ایجاد بلاکهای جدید و با در اختیار گذاشتن توان هش ماینرها انجام میگیرد. به ارزهای دیجیتال که چنین قابلیتی دارند و از طریق فرآیند تایید میتوانند کوینهای جدید تولید کنند، ارز قابل استخراج گفته میشود.
Minecraft (ماینکرفت):
ماینکرفت یک بازی ویدئویی سهبعدی است که در آن بازیکنان میتوانند در یک دنیای سه بعدی بلوکهای مختلفی را ایجاد کنند.
Miners (ماینرها):
ماینرها افرادی هستند که در شبکه اقدام به تایید تراکنشها میکنند. آنها با این کار بیتکوین استخراج میکنند. این افراد میتوانند ماینرهای حرفهای یا سازمانهایی با حوزه عملیاتی وسیع یا علاقهمندانی با رایانههای قوی باشند.
Minimum Viable Product / MVP (حداقل محصول قابل عرضه):
MVP محصولی است که دارای ویژگیهای کافی برای جلب مشتری است. این مفهوم به این موضوع اشاره دارد که هر محصولی برای آنکه مورد قبول مشتریان قرار بگیرد باید برخی از ویژگیهای اولیه را داشته باشد در غیر اینصورت با بازخورد مناسبی روبرو نخواهد شد.
Mining (استخراج یا ماینینگ):
فرآیندی که بلاکها به بلاکچین افزوده و تراکنش ها تایید میشوند. کار استخراج یا ماینینگ را ماینرها انجام میدهند.
Mining Contract (قرارداد ماینینگ):
فرایندی است که طی آن کاربران بدون نیاز به سرمایه زیاد یا تجهیزات قوی میتوانند در فرایند ماینینگ مشارکت کنند. کاربران میتوانند ظرفیت ماینینگ را به صورت آنلاین اجاره یا در آن سرمایهگذاری کنند.
Mining Difficulty (سختی استخراج):
سختی استخراج معیاری است برای سنجش میزان سخت بودن ماینینگ یک بلاک است. سختی بالای ماینینگ بدین معنی است که برای استخراج، نیاز به قدرت پردازشی بیشتر برای تایید تراکنش ها وجود دارد. اکنون در بین تمام رمز ارزهای قابل استخراج، بیت کوین بیشترین سختی استخراج را دارد؛ به حدی که حتی با ۵ دستگاه اسیک هم نمیتوان به راحتی بلاکها را استخراج کرد.
Mining Farm (مزرعه استخراج):
در حال حاضر بهدلیل مصرف بالای برق، استخراج بیتکوین بهتنهایی و در مقیاس خانگی بهصرفه نیست، در نتیجه ممکن است چندین نفر با خرید دهها دستگاه مختلف در یک سالن بزرگ به استخراج بیتکوین بپردازند. به چنین مکانی مزرعه استخراج گفته میشود.
Mining Pool (استخر ماینینگ):
بستری که چندین ماینر، توان محاسباتی خود را با یکدیگر ترکیب میکنند تا توان محاسباتی بزرگتری ایجاد کنند و در یافتن بلاک بعدی بلاکچین شانس بیشتری داشته باشند. جایزه ها بر اساس توافقهای مختلف موجود در استخر ماینینگ تقسیم میشود. به استخر ماینینگ، ماینینگ گروهی نیز میگویند.
Mining Reward (جایزه ماینینگ):
جایزهای که حاصل در اختیار گذاشتن منابع محاسباتی برای پردازش تراکنشها است. جایزه های ماینینگ معمولا ترکیبی از کوینهای تازه صادر شده و کارمزد تراکنشها است.
Mining Rig (ریگ ماینینگ):
به رایانهای که برای ماینینگ استفاده میشود ریگ میگویند. ریگ ماینینگ میتواند یک قطعه سختافزاری مخصوص ماینینگ یا رایانهای با قدرت اضافی باشد که برای وظایف دیگری نظیر ماینینگ میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
Minnow (ریز ماهی):
اصطلاحی دیگر برای توصیف ماهی است. ماهی به فردی اطلاق میشود که رمزارزهای بسیار کمی در اختیار دارد. این اصطلاح در مقابل نهنگ قرار میگیرد.
Mint (مینت / تولید):
فرآیند Minting یا تولید در اکوسیستم کریپتو، به معنی تایید تراکنشهایی است که باید به بلاکهای جدید یک شبکه بلاکچینی اضافه شود. مینت در شبکههایی که از الگوریتم گواه اثبات سهام (PoS) استفاده میکنند، به کار میرود. معادل همین واژه در الگوریتمهای گواه اثبات کار (PoW) ماینینگ است. اکنون واژه مینت کردن یا تولید کردن در اکوسیستمهای مختلف کریپتو مانند دیفای، NFT و غیره نیز به کار میرود.
Mixing Service (سرویس ترکیبی):
این سرویس با نام تامبلر Tumbler نیز شناخته میشود و سرویسی برای بهبود حفظ حریم خصوصی و ناشناس بودن تراکنشهای ارز دیجیتال است. این امر با ترکیب ارزهای دیجیتال قابل شناسایی با تراکنش های نامرتبط دیگر انجام میشود و پیگیری آنکه ارز دیجیتال مورد نظر برای چه چیزی استفاده شده است و متعلق به چه کسی است را سختتر میکند.
Mnemonic Phrase (عبارت یادآور):
عبارت یادآور که به آن سید یادآور یا عبارت سید نیز میگویند، فهرستی از ۱۲ یا ۲۴ کلمه انگلیسی است که برای دسترسی یا بازیابی کیف پول مورد استفاده قرار میگیرد. عبارت های یادآور باید از سایر افراد مخفی نگه داشته شود.
Mnemonics (یادآورها):
یادآورها، کمکهای مرتبط با حافظه و دارای سیستمی نظیر حروف یا علائمی هستند که به یادآوری مطالب کمک میکند.
Mobile Wallet (کیف پول موبایلی):
به کیف پولی گفته میشود که روی یک گوشی نصب میشود. به این نوع کیف پولها، والتهای گرم گفته میشود؛ زیرا برای کار کردن به اینترنت متصل میشوند و کلیدهای خصوصی شما در موبایلتان ذخیره میشوند.
Monacoin (موناکوین):
موناکوین یک ارز دیجیتال مخصوص کشور ژاپن است. این ارز در سال ۲۰۱۳ توسط یک توسعهدهنده ناشناس (با نام مستعار Mr. Watanabe) ایجاد شد. این کوین هاردفورکی از لایت کوین است و بر اساس یک میم محبوب اینترنتی ساخته شده است. موناکوین بلاکها را سریعتر از بیت کوین میسازد و دولت کشور ژاپن این رمز ارز را برای تراکنشهای عادی روزانه مردم قانونی کرده است.
Monetary Policy (سیاستهای پولی):
اشاره به سیاستهایی دارد که مقامات یک دولت برای کنترل عرضه پول و نرخ بهره اتخاذ میکنند. سیاستهای پولی بخش تقاضای سیاستهای اقتصادی است، که به معنی اقدامات یک بانک مرکزی برای کنترل عرضه پول و دستیابی به اهداف اقتصاد کلان است.
Money Laundering (پولشویی):
پولشویی روشی است که با استفاده از آن، درآمد حاصل از راههای غیرقانونی را به گونهای نشان میدهند که گویی از راه قانونی به دست آمده است.
Money Transfer License (مجوز انتقال پول):
در قانون آمریکا، سرویس انتقال پول یک نهاد تجاری است که ابزار پرداختی یا خدمات انتقال پول را ارائه میدهد و فرقی ندارد که این پول، ارز فیزیکی، ارز دیجیتال یا سایر واسطههای دیگر باشد. انتقالدهندگان پول در آمریکا، بخشی از گروهی بزرگتر با نام کسب و کارهای سرویس پول یا MSB هستند.
Monthly (تایم فریم ۳۰ روزه):
این تایم فریم در تحلیل تکنیکال به کار میرود. در این تایم فریم، کندلها ۳۰ روزه (ماهیانه) هستند و پس از پایان این یک ماه، کندل بسته شده و کندل جدید باز میشود. می توان با استفاده از این نمودار روند بلندمدت رمز ارز را بررسی کرد.
Moon (ماه):
وضعیتی که در آن، روند صعودی ممتد و ناگهانی در قیمت یک ارز دیجیتال وجود دارد. این اصطلاح اغلب در بین طرفداران یک ارز رایج است.
Moore's Law (قانون مور):
قانون مور میگوید با اینکه هرساله هزینههای ساخت قطعات رایانه از جمله تراشهها کاهش مییابد اما سرعت و توانایی آنها افزایش مییابد. این قاعده را اولین بار گوردون مور از بنیانگذاران شرکت اینتل بیان کرد.
Mt. Gox (صرافی ام تی.گاکس):
صرافی Mt. Gox یکی از اولین وبسایتهایی بود که کاربران در آن میتوانستند به خرید و فروش بیتکوین بپردازند. در سال ۲۰۱۴ و پس از آنکه اعلام شد ۸۵۰ هزار بیت کوین از این صرافی گم یا به سرقت رفته است، صرافی Mt. Gox نیز تعطیل شد. صرافی Mt. Gox در سال ۲۰۰۶ توسط جد مک کیلب تاسیس شد. وی در سال ۲۰۱۱ صرافی Mt. Gox را به مارک کارپلز فروخت.
Multi-sig (چند امضایی یا مالتی سیگ):
آدرسهای چند امضایی با توجه به درخواست بیش از یک کلید برای تایید تراکنش، لایه امنیتی بیشتری ارائه میدهند. کیف پولهای چند امضایی یا Multisig والتهایی هستند که نیازمند دو یا چند کلید خصوصی برای امضای تراکنشها هستند.
N
Network (شبکه):
در کامپیوتر، شبکه شامل دو یا بیشتر از دو کامپیوتر است که به یکدیگر متصل شدهاند و میتوانند فایلهای مختلف را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. در بلاک چین، به مجموعهی نودهایی که در لحظه در بلاکچین فعالیت میکنند، شبکه گفته میشود.
Newb (نوب):
به افراد تازه وارد، مبتدی و کمتجربه در یک حوزه نوب، newbie، noob یا nub گفته میشود. این افراد تازهکار، با دیدن نوسانات بازار رمز ارزها دچار فومو (ترس از دست دادن فرصت سرمایه گذاری) و فاد (ترس، عدم قطعیت و تردید) میشوند و معمولا روی بازار تاثیر شگرفی میگذارند.
Nick Szabo (نیک زابو):
نیک زابو، دانشمند کامپیوتر، دانشمند حقوقی و رمزنگار است که به عنوان خالق بیت گولد (Bit Gold) در سال ۱۹۹۸ و مخترع مفهوم قراردادهای دیجیتالی در ارزهای دیجیتال شناخته میشود. در وایت پیپر بیت کوین، نام نیک زابو ذکر شده اس و برخی از تحلیلگران معتقدند که نیک زابو، همان ساتوشی ناکاموتو است.
No-coiner (فرد بدون کوین):
به فردی گفته میشود که در سبد سرمایهگذاری خود هیچگونه رمز ارزی ندارد و معتقد است که رمزارزها به زودی نابود میشوند. یکی از معروفترین این افراد، وارن بافت سرمایهگذار مشهور است که بیت کوین را تله موش و سراب خوانده بود!
Node (نود):
به هر کامیپوتری که در شبکه بلاکچین فعالیت میکند، یک نود گفته میشود. مثلاً شبکه بیتکوین از هزاران نود کامیپوتری در سراسر جهان تشکیل شده که بیتکوین را تبدیل به یک سیستم اقتصادی توزیعشده و همتابههمتا میکند. نودهای شبکه به چهار دسته تقسیم میشوند: نود کامل (full node)، سوپر نود (supernode)، نود ماینر و نود سبک (lightweight).
Nominators (نامینیتورها - انتخابکنندگان):
نامینیتورها بیشترین تعداد کوین یک شبکه را سپرده گذاری یا استیک میکنند. انتخاب کنندگان از طریق انتخاب تاییدکنندگان یا Validatorها در شبکه فعالیت میکنند و امنیت شبکه را تامین میکنند. این انتخابکنندگان بخشی از پاداشهای ولیدیتورها را دریافت میکنند. این اصطلاح در رمز ارزهایی با الگوریتم اجماع گواه اثبات سهام (PoS) و زیرمجموعههای آن کاربرد دارد.
Non-custodial (غیرمتصدیانه / غیرحضانتی):
به خدماتی گفته میشود که در آن سرمایه یا دارایی توسط پلتفرم یا شخص ثالث (کیف پول یا صرافی) نگهداری نشود. زمانی که شما از صرافی به عنوان کیف پول استفاده میکنید، تمام داراییها و کلیدهای خصوصی شما در اختیار صرافی قرار دارد (که به عنوان متصدی شناخته میشود. اما اگر شما از کیف پولهایی استفاده کنید که کلید خصوصی در اختیار و کنترل خودتان باشد، به این کیف پول غیرمتصدی گفته میشود.
Non-Fungible Token / NFT (توکن غیر قابل تعویض):
توکنهای غیرقابل تعویض، غیر مثلی، غیر قابل معاوضه به رمزارزهایی گفته میشود که هر کدام از آنها منحصر به فرد بوده و قیمت هر توکن با توکن دیگر از نوع خود تفاوت دارد؛ همچنین این توکنها را نمی توان به بخشهای کوچکتر تقسیم کرد. از NFTها در بازیهای بلاک چینی و برای اثبات اصالت و مالکیت داراییهای دیجیتال مانند آثار هنری، موسیقی، املاک و مستغلات و غیره استفاده میشود.
Nonce / Number Used Once (نانس):
Nonce مخفف عبارت Number Used Once به معنی عددی است که فقط یک بار استفاده میشود (عدد یک بار مصرف). در تکنولوژی بلاکچین، نانس به عدد شبهتصادفی گفته میشود که در طول فرآیند استخراج به دست میآید (عدد شبهتصادفی به مجموعهای از ارزشها یا المانها گفته میشود که از نظر آماری تصادفی هستند، اما نقطه آغازین آنها مشخص است و معمولا بارها و بارها تکرار میشوند). به عبارت دیگر، در فرآیند استخراج، ماینرها باید تعداد زیادی تابع هش را با مقادیر نانس مختلفی حل کنند تا به یک جواب معتبر برسند و بلاک را بسازند.
Not Mineable (غیرقابل استخراج):
بعضی از ارزهای دیجیتال فقط از طریق مکانیزم های دیگری نظیر تورم سالانه به دلیل احتکار و جمع آوری آن ارز ایجاد میشوند. به این ارزهای دیجیتال، غیرقابل استخراج میگویند.
O
OCO (سفارشی که سفارش دیگر را لغو میکند):
سفارش شرطی که در آن، دو سفارش برای خرید یا فروش یک ارز دیجیتال به طور همزمان انجام شده است. با توجه به قانون موجود، پذیرش یکی از سفارشات باعث لغو سفارش دیگر میشود.
Off-Chain (برون شبکه):
تراکنشی که در خارج از یک شبکه بلاک چین ثبت و ذخیره شده است. این تراکنش بعدا وارد شبکه خواهد شد.
Off-Ledger Currency (ارز خارج از لجر):
ارز دیجیتالی که خارج از لجر بلاک چین مشخص شده ساخته شده است اما برای آن شبکه مورد پذیرش و استفاده است.
Offline Storage (ذخیره سازی آفلاین):
ذخیرهسازی یک ارز دیجیتال در دستگاه یا سیستمی که به اینترنت متصل نمیشود.
Offshore Account (حساب برونمرزی):
یک حساب کاربری که در کشوری متفاوت از کشور دارنده حساب ایجاد شده است.
On-Ledger Currency (ارز داخل لجر):
ارز دیجیتالی که در لجر بلاک چین ایجاد شده است و در لجر بلاک چین مورد استفاده قرار میگیرد، مانند بیت کوین.
Online Storage (ذخیره سازی آنلاین):
ذخیره سازی ارز دیجیتال در دستگاه یا سیستمی که به اینترنت متصل است. ذخیره سازی آنلاین راحت تر است اما خطر سرقت را افزایش میدهد.
Open Source (متن باز):
متن باز بودن نرم افزارها رویکردی است که افراد پیرو آن به اشتراک گذاری رایگان و آزاد اطلاعات معتقدند.
Open/Close (قیمت ورودی و خروجی):
Open به قیمت اولین معامله یک رمز ارز در یک بازه زمانی مشخص اشاره دارد. Close نیز به قیمت آخرین معامله یک ارز دیجیتال در یک بازه زمانی مشخص را نشان میدهد. این بازه زمانی میتواند از یک دقیقه تا یک سال متفاوت باشد.
Option (آپشن):
آپشن قراردادی است که به خریدار حق خرید یا فروش دارایی یا ابزار مورد نظر را با قیمت مشخص شده میدهد (اما مجبور به انجام آن نخواهد بود). معاملات آپشن در دو دسته آپشنهای آمریکایی و اروپایی وجود دارد. فرق این دو نوع آپشن در آن است که، در نوع اول قبل از منقضی شدن میتوان از این آپشنها استفاده کرد، اما در نوع دوم فقط در تاریخ منقضی شدن قرارداد میتوان آپشنها را به کار برد.
Oracle (اوراکل):
شبکهای که اطلاعات مورد نظر را پیدا و تایید میکند. این شبکه اطلاعات را به قراردادهای هوشمند انتقال میدهد و دنیای واقعی را به بلاک چین متصل میکند.
Oracle Manipulation (دستکاری اوراکل):
دستکاری در یک شبکه اوراکل زمانی رخ میدهد که قرارداد هوشمند یک شبکه اوراکل توسط هکرها مورد نفوذ قرار میگیرد.
Orphan (اورفن):
بلاک معتبر بر بستر بلاک چین که بخشی از زنجیره اصلی نیست. این بلاکها هنگامی به وجود میآیند که دو ماینر همزمان بلاکها را تولید کنند یا هکری درصدد معکوس کردن تراکنشها باشد. به آن، بلاک جدا شده نیز میگویند.
Over the Counter / OTC (فرابورس یا معامله خارج از بازار):
OTC مخفف Over-the-Counter بوده و به معاملاتی میگویند که خارج از دفتر سفارش یک صرافی و به صورت همتا به همتا انجام میشود. معاملات سنگین در بازار ارزهای دیجیتال در این بازار صورت میگیرد.
Overbought (اشباع خرید):
هنگامی که ارز دیجیتال به مقدار بسیار زیادی توسط سرمایهگذاران خریداری شود و قیمت آن افزایش یابد. هنگامی که این موضوع بدون دلیل قانع کنندهای رخ دهد، میگویند ارز دیجیتال مورد نظر بیش از حد خریده شده است و انتظار میرود یک دوره اصلاح قیمت صورت گیرد.
Oversold (اشباع فروش):
هنگامی که ارز دیجیتال به مقدار بسیار زیادی توسط سرمایهگذاران فروخته شود و قیمت آن کاهش یابد. هنگامی که این موضوع بدون دلیل قانع کنندهای رخ دهد، میگویند ارز دیجیتال مورد نظر بیش از حد فروخته شده است و انتظار میرود یک دوره خرید صورت گیرد.
P
P2P /Peer to Peer (همتا به همتا):
مبادلات همتا به همتا زمانی انجام میشود که دو نفر برای خرید یا فروش ارز دیجیتال مستقیماً با یکدیگر در تعامل باشند. در این نوع مبادله، خریداران و فروشندگان در یک وب سایت (که به عنوان صرافی P2P، بازار P2P یا یک پلتفرم P2P نیز شناخته میشود) ثبت نام میکنند و تبلیغات تجاری را برای خرید یا فروش ارز دیجیتال با قیمت مشخص یا در محدوده قیمت مشخص و در یک مکان از پیش تعریف شده ثبت میکنند. فرآیند این مبادله بسیار شبیه خرید اجناس در سایت هایی مثل eBay است که در آن اجناس با تعامل خریدار و فروشنده و در قیمت توافق شده فروخته میشوند؛ با این تفاوت که شما ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم را خرید و فروش میکنید.
P2SH (پرداخت به هش اسکریپت):
پرداخت برای هش اسکریپت (Pay To Script Hash) نوعی ScriptPubKey است که بر اساس اسکریپتی که هش آن درون تراکنش قرار دارد، اجازه خرج کردن بیت کوین را میدهد. (ScriptPubKey اسکریپتی است که نحوه خرج شدن بیت کوین را کنترل میکند؛ بدین صورت که میگوید: برای خرج کردن این بیت کوین، شخص باید امضایی را تولید کند که مربوط به این کلید عمومی است). یک تراکنش P2SH تراکنشی است که ورودیها در ScriptPubKey آن قفل میشوند. برای مثال، اگر آلیس بخواهد به باب ۱ بیت کوین در تراکنش P2SH ارسال کند، هش اسکریپت مورد نیاز برای خرج کردن بیت کوین را نیز در آن قرار میدهد. این اسکریپت میتواند توسط کلید خصوصی باب امضا شود. زمانی که باب بخواهد بیتکوینی که از آلیس دریافت کرده را خرج کند، اسکریپتی که آلیس از هش آن برای ارسال استفاده کرده را بازسازی میکند و تراکنش را با کلید خصوصی خود امضا میکند. این نوع تراکنش ها با عدد ۳ شروع میشوند و انعطافپذیری و حریم خصوصی بهتری را برای کاربران ایجاد میکنند.
Pair (جفت معاملاتی):
در رمز ارزها، "جفت های معاملاتی" یا "جفت ارز دیجیتال" دارایی هایی هستند میتوانند در یک صرافی با یکدیگر مبادله شوند. برای مثال BTC/ETH نشان میدهد که شما میتوانید بیت کوین را با اتر و بالعکس معامله کنید. جفت ارزها همچنین به شما اجازه میدهند که قیمت رمز ارزها را با یکدیگر مقایسه کنید.
Paper Wallet (کیف پول کاغذی):
کیف پول کاغذی یک مکانیزم آفلاین برای ذخیره ارزهای دیجیتال است. این والتها در کنار کیف پولهای سخت افزاری، به عنوان ولت سرد شناخته میشوند. کیف پول کاغذی بر روی یک تکه کاغذ پرینت میشود و شامل کلید خصوصی، عمومی و کدهای QR است که برای ارسال تراکنشها استفاده میشود. از آنجایی که این والتها آنلاین نیستند (بر خلاف کیف پول های گرم) امنیت بیشتری دارند؛ اما در صورت گم شدن، پاره شدن کاغذ، پاک شدن عبارات بازیابی و غیره، کاربران داراییهای خود را از دست خواهند داد. پیپر ولتها در روزهای اولیه بیت کوین محبوب بودند؛ اما امروزه بیشتر کاربران کریپتوکارنسی ها از کیف پول های دیگری برای نگهداری داراییهای خود استفاده میکنند.
Parachain (پاراچین - زنجیره موازی):
زنجیرههای موازی بلاک چینهای مستقلی هستند که به صورت موازی در داخل اکوسیستم پولکادات (شبکههای پولکادات و کوساما) اجرا میشوند. معماری Polkadot شامل نهایتا ۱۰۰ پاراچین متصل به یکدیگر است، که امنیت آنها توسط یک زنجیره رله مرکزی تامین میشود. زنجیرههای موازی میتوانند دیتاها و داراییهای داخل اکوسیستم را با یکدیگر مبادله کنند و با آنها تعامل داشته باشند و همچنین میتوانند با شبکههای خارجی مانند بیت کوین و اتریوم توسط پل یا Bridge ارتباط برقرار کنند. این انعطافپذیری، مشکلاتی مانند امنیت، مقیاسپذیری و قابلیت همکاری را تا حد زیادی برطرف میکند؛ مشکلاتی که بلاک چینهای دیگر با آنها درگیر هستند.
Passive Management / Passive investment (سرمایهگذاری منفعل - مدیریت منفعل):
نوعی استراتژی سرمایهگذاری بلندمدت است که با اصطلاح خرید و نگهداری (Buy and Hold) نیز شناخته میشود. در این سیستم، سرمایهگذار خریدن و فروختن رمز ارز را به حداقل میرساند. به عبارتی دیگر، مدام به خرید و فروش مشغول نمیشود و با نگهداری بلندمدت رمزارز، به دنبال دریافت بیشترین سود از بازار است.
Password Manager (مدیریت رمز عبور):
ابزار یا نرمافزاری است که پسوردهای مورد نیاز کاربران برای ورود به اپلیکیشنها و سرویسهای آنلاین را به منظور راحتی کاربران رمزنگاری و در خود ذخیره میکند. نقطه ضعف نرم افزار مدیریت رمز عبور این است که اگر کاربر در معرض فیشینگ یا هک قرار بگیرد، هکر میتواند به همه اطلاعات کاربر دسترسی پیدا کند.
Payee / Payer (گیرنده وجه):
در هر تراکنش، دو طرف مقابل وجود دارند؛ گیرنده فردی است که در ازای کالا یا خدمات، پول نقد، چک یا رمز ارز دریافت میکند و پرداخت کننده شخصی است که در ازای پرداخت پول نقد، رمز ارز و غیره، کالا یا خدماتی را دریافت میکند. گیرنده و پرداختکننده ممکن است بیش از یک نفر باشند یا یک سازمان یا شرکت باشند.
Peg (معادلسازی قیمت):
Peg به معنی مساوی کردن قیمت یک کریپتو با دیگری است. هدف اصلی توکنهای Peg شده این است که امکان مبادله کوینها و توکنهایی که بر روی بلاک چینهای دیگر هستند را فراهم کنند. این توکنها بیشتر در صرافیهای غیرمتمرکز و پلتفرمهای وام دهی و وام گیری (Lending) به کار میروند. مثلا در شبکه بایننس (Binance Chain) میتوان بیت کوین، اتر، تتر، لایت کوین، XRP، لینک، اتم و غیره (که بلاکچین های جداگانه دارند) را با یکدیگر معامله کرد. این توکنهای معادلسازیشده در شبکه اتریوم نیز وجود دارند که یکی از معروفترین آنها WBTC است. این توکن بیت کوین معادل سازی شده یا Peg شده است.
Permissioned Ledger (دفترکل مجاز):
این یک دفتر کل توزیع شده (DLT) است که برخلاف بلاک چین عمومی، متن بسته (Closed-Source) است و افراد و سازمانها برای دسترسی به آن نیاز به اجازه دسترسی دارند. این دفتر کلها اغلب برای سازمانهایی مناسب هستند که باید اطلاعات محرمانه و خصوصی را دور از دسترس همگان نگهداری کنند. این دفاتر کل با دیتابیس متمرکز متفاوت هستند؛ زیرا همه دادهها با استفاده از رمزنگاری ایمن و امضاهای دیجیتالی تایید میشوند. از نمونههای دفتر کل نیازمند مجوز میتوان به R3، R3i و هایپر لجر اشاره کرد.
Permissionless (بدون نیاز به مجوز):
به سیستمی گفته میشود که هیچ ناظری برای تعیین این که چه کسی و چطور میتواند از آن استفاده کند، وجود ندارد. هر کسی بدون محدودیت میتواند به آن دسترسی داشته باشد. اغلب از آن برای توصیف بلاکچین های عمومی مثل بیت کوین استفاده میشود. در یک بلاکچین بدون نیاز به مجوز، کاربر میتواند آدرس شخصی خود را بسازد و سپس با استفاده از آن، از طریق تایید تراکنشها یا حتی ارسال تراکنش به یک کاربر دیگر، با شبکه تعامل داشته باشد.
Phishing (فیشینگ):
یکی از متداولترین تکنیکهای حملات سایبری است. فیشینگ زمانی اتفاق میافتد که شخصی یا گروهی خود را جای نهاد یا کسبوکار معتبر جای میزنند و با فریب کاربران، اطلاعات مهمی مثل جزئیات کارت اعتباری، نام کاربری و رمز عبور آنها را جمعآوری میکنند. این حملات در دنیای کریپتوکارنسیها نیز بسیار متداول هستند؛ برای مثال، مهاجم می تواند یک وبسایت واقعی را عینا کپی کند و تنها تعدادی از کاراکترهای لینک آن را تغییر دهد تا کاربران متوجه تفاوت این سایت با سایت اصلی نشوند. در این وبسایت مهاجم آدرس کیف پول خود را قرار میدهد و پس از آن که کاربر از این سایت خرید کرد، تراکنش مستقیم وارد کیف پول مهاجم میشود و به سرقت میرود.
Physical Bitcoin (بیت کوین فیزیکی):
شکل فیزیکی بیتکوین است که قابلیت ذخیره بیت کوین در خود را دارد. این کوین ظاهر زیبایی دارد و در پشت آن یک هولوگرام قرار دارد. این کوین فیزیکی از جنس برنج، برنز، نقره و طلا ساخته می شود. کلید خصوصی شما در این کوین فیزیکی و در داخل هولوگرام مخفی میشود. ایده بیت کوین فیزیکی اولین بار در سال ۲۰۱۳ مطرح شد و ایده آن این بود که بتوان بیت کوینهای اصلی را در شکل فیزیکی آنها ذخیره کرد و به صورت دست به دست مانند پول نقد آنها را خرج کرد.
Plasma (پلاسما):
راهکاری برای مقیاسپذیری بلاک چین اتریوم است که با مصرف منابع کمتر، زنجیرهای جانبی ایجاد شود که با زنجیرهی اصلی بلاکچین در ارتباط و تعامل است. پلاسما فریم ورکی است که اجازه میدهد بلاکچینهای کودک (Child) ساخته شوند، که از زنجیره اصلی اتریوم به عنوان لایه حاکم و مورد اعتماد استفاده میکنند. در پلاسما، زنجیرههای Child میتوانند برای موارد استفاده خاص طراحی شوند؛ مخصوصا مواردی که ساختن آنها بر روی اتریوم فعلا امکانپذیر نیست.
Platform (پلتفرم):
به طور کلی، پلتفرم به معنی محیطی است که نرم افزارها میتوانند در آن راهاندازی شوند و توسعه یابند. بیشتر پلتفرمها به کاربران اجازه میدهند تا با دیگر کاربران از طریق اینترنت تعامل داشته باشند. در دنیای رمز ارزها، به صرافیها و پروژههای رمز ارزی که در آنها امور مالی دخیل است، پلتفرم میگویند.
PoA / Proof-of-Authority (گواه اثبات اعتبار):
POA یک مکانیزم اجماع مبتنی بر اعتبار است است که راه حل موثرتر و عملیتری برای شبکههای بلاک چینی (مخصوصا شبکههای خصوصی) فراهم میکند. این مکانیزم اجماع اولین بار در سال ۲۰۱۷ توسط یکی از بنیانگذاران اتریوم به نام گوین وود (Gavin Wood) معرفی شد. این الگوریتم ارزش اشخاص را افزایش میدهد؛ بدین معنی که تاییدکنندگان بلاکها کوینهای خود را سپردهگذاری یا استیک نمیکنند؛ بلکه از اعتبار خود برای تایید تراکنشها استفاده میکنند. POA از ولیدیتورهای محدودی تشکیل شده و مقیاسپذیری بسیار بالایی دارد. این ولیدیتورها از قبل توسط مدیران شبکه انتخاب میشوند.
PoB / Proof-of-Burn (گواه اثبات سوزاندن):
این الگوریتم به منظور جلوگیری از قابلیت دو بار خرج کردن (Double Spending) در رمز ارزها طراحی شده است. POB از قاعده سوزاندن کوینها پیروی میکند. این مکانیزم به ماینرها اجازه میدهد تا رمز ارزهای خود را بسوزانند، تا بتوانند در ازای ارزهای سوزانده خود، بلاک جدید تولید کنند. به بیانی دیگر، سوزاندن کوین مانند ریگ ماینینگ است (مجموعهای از کارتهای گرافیک، که با آنها با استخراج رمز ارزها میپردازند). یعنی ماینر کوینهای خود را میسوزاند تا یک ریگ ماینینگ مجازی خریداری کند (ریگ ماینینگ در اینجا مثال است). این کار به او قدرت بیشتری برای استخراج بلاکها میدهد؛ هر چه کوینهای بیشتری توسط ماینر سوزانده شود، قدرت ماینینگ او نیز بیشتر میشود.
Ponzi Scheme (طرح پانزی):
طرح پانزی یک روش کلاهبرداری در سرمایه گذاری است که سود بسیار زیاد و ریسک بسیار کم وعده میدهد. در این نوع طرحها، سودها از طریق پولهای سرمایه گذاران جدید تامین میشود و به سرمایه گذاران قدیمی داده میشود. پروژههای پانزی تمام تمرکز خود را بر روی جذب مشتریان جدید میگذارند؛ زیرا برای پرداخت سود به مشتریان، آنها نیازمند مشتریان جدید هستند. زمانی که جذب سرمایهگذار جدید دشوار شد و یا درخواست مشتریان فعلی برای برداشت پولهایشان زیاد شد، شرکتهای پانزی از هم میپاشند و سرمایه مردم را به غارت میبرند.
Portfolio (پورتفولیو یا سبد سهام کریپتو):
مجموعه ارزهای دیجیتال یا داراییهای کریپتویی که توسط شرکت سرمایه گذاری، صندوق پوشش ریسک، سازمانهای مالی یا اشخاص نگهداری میشود. سبد سهام نرمافزاری است که لیست رمز ارزهای خریداری شده را نشان میدهد و کاربر میتواند میزان سود یا ضرر خود را ببیند. پورتفولیو به عنوان یک ابزار تحلیلی عمل میکند. بسیاری از سیستمهای پورتفولیو قیمتهای لحظهای کریپتوها را از صرافیهای مختلف نشان میدهند.
PoS / Proof-of-Stake (گواه اثبات سهام):
گواه اثبات سهام نوعی الگوریتم اجماع است که یک نود، میتواند بر اساس میزان دارایی استیک کرده (سپرده گذاری کرده) خود بلاکها را تولید کند یا تراکنشها را تایید کند. بدین معنی که نود هر چقدر کوین بیشتری استیک کند، قدرت تولید بلاک و تایید تراکنش او در شبکه بیشتر خواهد شد. گواه اثبات سهام نسبت به گواه اثبات کار (PoW) انرژی بسیار کمتری مصرف میکند و ریسک کمتری نیز دارد.
Post-Mine (پست ماین):
توسعهدهندگان در حین عرضه رمز ارزها به بازار و پیش از استخراج عمومی، کوینهای جدید میسازند. این کار به تیم توسعهدهنده فرصت تولید کوینهای جدید خارج از فضای رقابتی را میدهد. مثل کاری که بیت کوین گلد (BTG) انجام داد و بین تاریخ عرضه و تاریخ شروع ماینینگ، ۱۰۰ هزار کوین BTG تولید کرد.
PoW / Proof-of-Work (گواه اثبات کار):
مشهورترین مکانیزم اجماع بلاک چین، که شامل حل کردن مسائل سخت محاسباتی برای تایید تراکنشها و ایجاد بلاکهای جدید توسط نود یا گروهی از نودها است. گواه اثبات کار بیتکوین مشخص میکند کدام نودها حق تایید بلاک روی شبکه بیتکوین را دارند. این مکانیزم از دستگاههایی استفاده میکند که انرژی زیادی مصرف میکنند و زمانی که ماینرهای بیشتری به شبکه ملحق میشوند، این مصرف انرژی بیشتر هم میشود. بیت کوین معروفترین شبکهای است که از الگوریتم PoW استفاده میکند.
Pre-mine (پیش استخراج):
هنگامی که بخشی از موجودی اولیه کوین یا کل آن، پیش از عرضه عمومی یا همزمان با آن، تولید میشود. پیش استخراج توسط اعضای سازنده پروژه انجام میشود. دلایل مختلفی برای این کار وجود دارد؛ کوینها پیش استخراج میشوند تا برای پرداخت هزینههای توسعه کوین در آینده استفاده شوند. پس از Premining، پروژهها معمولا در یک رویداد عرضه اولیه (ICO) فروش توکن خود را انجام میدهند و یا از توکنهای از پیشاستخراجشده، برای ایردراپ کردن بین مشارکت کنندگان (برای جذب مخاطبان بیشتر) استفاده میکنند.
Pre-sale (پیش فروش):
در برخی از پروژههای کریپتو پیش از عرضه عمومی کوینها، آنها را به علاقمندان با قیمت مشخصی به فروش میرسانند. با این کار هم بودجه کافی برای اتمام پروژه تامین میشود و هم سرمایهگذاران آلت کوینی به دست میآورند که ممکن است در آینده بسیار ارزشمند شود. در پیش فروش، معمولا قیمت رمز ارز بسیار پایینتر از قیمت عرضه عمومی است؛ اما شرایطی مانند وایت لیست (یعنی فهرستی از کاربران واجد شرایط. این شرایط ممکن است شامل احراز هویت باشد) یا حداقل مقدار خرید (مثلا ۱۰ هزار دلار) نیز وجود دارد.
Price Action (پرایس اکشن - رفتار قیمت):
در تحلیل تکنیکال، پرایس اکشن به نوسانات قیمت یک دارایی روی نمودار گفته میشود. تریدرها برای پیش بینی آینده از پرایس اکشن و آنالیز نمودار به منظور جستجوی اشکال، روندها و الگوها در ساختار بازار (Market Structure) استفاده میکنند. در پرایس اکشن هیچ گونه اندیکاتور یا اسیلاتوری استفاده نمیشود و تنها متکی به خطوط حمایت و مقاومت، سطوح فیبوناچی، امواج الیوت و کندل استیکهاست. معمولا این نوع تحلیل دقیقترین سیگنالها را به تریدر میدهد.
Price Impact (تاثیر قیمت):
تاثیر قیمت اصطلاحی است که برای توضیح ارتباط بین سفارش ورودی و تغییر قیمت دارایی (به خاطر این معامله) به کار میرود. این اصطلاح معمولا در صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) استفاده میشود؛ زیرا این پلتفرمها از استخرهای نقدینگی استفاده میکنند. اگر بخواهیم یک معامله بزرگ انجام دهیم، به دلیل کم شدن نقدینگی از استخرهای دکسها، تاثیر قیمت زیادی ایجاد میشود و اگر سفارش خیلی بزرگ باشد، صرافی اجازه ترید را نمیدهد. بنابراین هر چه تعداد مبادلات در دکسها بیشتر باشد، تاثیر قیمت نیز بیشتر خواهد بود.
Prisoner's Dilemma (معمای زندانی - دوراهی زندانی):
یکی از سناریوهای اصلی در نظریه بازی (Game Theory)، معمای زندانی است. دوراهی زندانی به موقعیتی گفته میشود که دو فرد با یکدیگر همکاری نمیکنند و به صورت انفرادی کار می کنند؛ حتی اگر بهترین تصمیم برای هر دو نفر، همکاری با یکدیگر باشد. به تعریفی دیگر، این یک تناقض در تصمیم گیری است که در آن، دو فرد هر کدام به دنبال سود شخصی خود است و هیچ کدام خروجی بهینهای تولید نمیکنند؛ اما فکر میکند که اگر با دیگری همکاری کند، نتیجه بدتری خواهد داشت. این اصطلاح در بسیاری از جنبههای اقتصادی وجود دارد.
Private Blockchain (بلاکچین خصوصی):
نوعی شبکه بلاکچین است که تنها یک سازمان واحد، اختیار شبکه را به عهده دارد. پلتفرمهای بلاکچین خصوصی معمولاً برای استفاده در شبکه داخلی یک شرکت یا تشکیلاتی خاص تولید میشوند. بر خلاف شبکه بلاک چین عمومی، بلاکچین خصوصی، غیرمتمرکز نیست و البته کسی هم به آن دسترسی ندارد، مگر این که از طرف مدیر تشکیلات یا شرکت تایید شده باشد. این نوع بلاک چین ها نوعی از دفتر کل مجاز (Permissioned Ledger) هستند. این دفتر کلها اغلب برای سازمانهایی مناسب هستند که باید اطلاعات محرمانه و خصوصی را دور از دسترس همگان نگهداری کنند.
Private Key / Secret Key (کلید خصوصی / کلید پنهان):
کلید خصوصی به رشتهای از ارقام و حروف گفته میشود که هنگام ساخت آدرس کیف پول تولید شده و مانند رمز عبور یا کد دسترسی عمل میکنند. کلید خصوصی نوعی رمزنگاری است که به کاربران اجازه دسترسی به رمز ارزهایشان را میدهد. بنابراین اگر کسی به کلید خصوصی فرد دسترسی پیدا کرد، میتواند داراییهای او را خرج کند. کاربران برای خرج کردن کریپتوهای خود، یک کلید عمومی و کلید خصوصی مربوط به آن را وارد میکنند.
Private Sale (فروش خصوصی توکن):
یک روش جذب سرمایه است که پروژههای جدید رمز ارزهای خود را به سرمایه گذاران میفروشند. این روش با نام عرضه اولیه کوین (ICO) نیز شناخته میشود. معمولا سه فاز برای جذب سرمایه پروژهها وجود دارد: فروش خصوصی، پیش فروش و فروش عمومی. فروش خصوصی زمانی است که توکنها هنوز وارد بازار نشدهاند. برای این نوع فروش، معمولا یک سری پیش نیازها برای سرمایه گذاران وجود دارد؛ مثلا ممکن است نیاز به تماس ویدیویی یا مصاحبه با سرمایه گذار باشد و یا سرمایه گذار نیاز به احراز هویت داشته باشد. اما در عوض، او توکن را با قیمتی بسیار پایین خریداری میکند و بنابراین، پتانسیل کسب سود او افزایش مییابد.
Programmability (قابلیت برنامه ریزی):
به قابلیت نرمافزار یا دستگاه سختافزاری برای اجرای دستورالعملهای کدنویسی شده گفته میشود. نمونههای بلاک چینهای قابل برنامه ریزی، اتریوم، کاردانو، ترون و نئو هستند و بلاک چینهای غیر قابل برنامه ریزی نیز شامل بیت کوین، لایت کوین، مونرو و دش هستند. اتریوم بزرگترین بلاکچین قابل برنامه ریزی است؛ زیرا بسیاری از پروژههای جدیدی که متکی به قراردادهای هوشمند هستند، بر روی شبکه اتریوم راه اندازی شدهاند.
Progressive Web Application / PWA (وب اپلیکیشن پیشرو):
وب اپلیکیشنهای پیشرو نوعی جدید از توسعه نرم افزار است، که از ترکیب صفحات وب معمولی (یا سایتها) و اپلیکیشنهای موبایل ساخته شده است. این مدل اپلیکیشن، تلاشی است برای ترکیب امکانات مرورگرهای مدرن وب و مزایای تجربه کاربری اپهای موبایل. PWAها درست مانند وبسایت ها از آدرس URL استفاده میکنند و کاربران را به داخل اپلیکیشن هدایت میکنند. در همه دستگاهها و مرورگرها قابل استفاده هستند. وب اپلیکیشنهای پیشرو را میتوان بدون نصب یا دانلود اپ استفاده کرد. چند نمونه از معروفترین PWAها اینستاگرام، پینترست و اوبر هستند.
Proof-of-Developer / PoD (گواه اثبات توسعه دهنده):
گواه اثبات توسعه دهنده پروسهای است که به دنبال متصل کردن یک پروژه بلاک چینی با توسعه دهنده (ها) واقعی آن است. این فرآیند باعث جلوگیری از در دست گرفتن پروژه (مخصوصا در بخش سرمایه پروژه) توسط کلاهبرداران میشود. این مکانیزم برای اولین بار در سال ۲۰۱۴ برای رمز ارزها و عرضه اولیه کوین توسط پروژههای کریپتویی مطرح شد. این مفهوم در زمانی ایجاد شد که پامپ و دامپ آلت کوینها و کلاهبرداریهای ICOها شایع شده بود و کلاهبرداران کدهای پروژه های موجود را کپی و پیست میکردند و با فروش آنها، کسب درآمد میکردند. در طی PoD، توسعهدهندگان باید اثبات کنند که سازندگان واقعی پروژه هستند.
Proof-of-Replication / PoRep (گواه اثبات تکثیر):
PoRep یک سیستم اثبات تعاملی است که در آن، اثباتکننده از ادعای قابل تایید عمومی خود دفاع میکند. این ادعا به معنی منابع منحصر به فرد برای ذخیره یک یا چند نسخه قابل بازیابی از یک فایل است. این مکانیزم در شبکه فایل کوین به کار میرود. برای ثبت نام و ایجاد یک "بخش" در شبکه فایل کوین، این بخش باید مهر یا امضا شود. مُهر کردن، یک پروسه سنگین محاسباتی است که تکثیر منحصر به فردی از دیتاها را تولید میکند. به این پروسه محاسبات، PoRep میگویند.
Proof-of-Spacetime / PoSt (گواه اثبات زمان مکانی):
این الگوریتم بسیار نزدیک به گواه اثبات ظرفیت (PoC) است و برخی مواقع با گواه اثبات فضا (Proof of Space) یا گواه اثبات ذخیره سازی (Proof of Storage) نیز شناخته میشود. الگوریتم PoSt به مشارکتکنندگان شبکه اجازه میدهد تا ثابت کنند که یک فضای ذخیرهسازی را در طی یک بازه زمانی مشخص، به شبکه اختصاص دادهاند.
Protocol (پروتکل):
پروتکلها مجموعه قوانینی هستند که به دادهها اجازه میدهند تا بین کامپیوترها به اشتراک گذاشته شوند. در بلاک چینها، این پروتکلها هستند که ساختار شبکه را تعیین میکنند. برای مثال، پروتکل بیت کوین اثبات کرده که پول دیجیتالی میتواند در فضای اینترنت به صورت امن مبادله شود. هر رمز ارزی که در دنیا وجود دارد، پرتکل خاص خود را دارد که نحوه عملکرد آن را تعریف میکند. البته پروتکلها تنها محدود به رمز ارزها و بلاکچین نیستند؛ آنها همچنین نحوه عملکرد اینترنت در انتقال دیتاها از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر را نیز تعیین میکنند. برای مثال، ایمیل مبتنی بر مجموعهای از پروتکلهاست.
Pseudo random Number (عدد شبه تصادفی):
مجموعهای از ارزشها یا المانهاست که از نظر آماری تصادفی هستند، اما نقطه آغازین آنها مشخص است و معمولا بارها و بارها تکرار میشوند. اعداد شبه تصادفی ارزشها را برای فرایندهایی که نیاز به تصادفی بودن دارند، فراهم میکند؛ مانند سیگنالهای تست یا همگامسازی ارسال و دریافت در یک انتقال طیف گسترده. این "شبه تصادفی" خوانده میشود؛ زیرا الگوریتم میتواند توالی را تکرار کند؛ اما انتخاب اعداد کاملا تصادفی نیست. این اعداد توسط کامپیوترها تولید میشوند و کاملا تصادفی نیستند؛ زیرا زمانی که یک رایانه به صورت درست کار میکند، چیزی به نام "تصادفی" در آن وجود ندارد. بنابراین برای تولید چیزی که قابل پیش بینی نباشد، کامپیوترها از الگوریتمهای ریاضیاتی خاص برای تولید اعداد استفاده میکنند.
Pseudonymous (نام مستعار):
نام مستعار به معنی فعالیت با نام متفاوت یا جعلی مانند ساتوشی ناکاموتو است. فعالیت با نام ناشناس، به منظور حفظ حریم شخصی و امنیت در فضای اینترنت انجام میشود. به علاوه، کلاهبرداران و هکرها نیز با نامهای ناشناس فعالیت میکنند تا به راحتی شناسایی نشوند. همچنین فعالیت کاربران در شبکه بیت کوین نیز با نام مستعار است؛ چرا که کاربر و حساب او، با رشتهای حروف و اعداد شناسایی میشوند. البته شبکه بیتکوین کاملا ناشناس نیست و از طریق پیگیری و دنبال کردن آدرسها، میتوان به هویت واقعی افراد پی برد.
Public Address (آدرس عمومی):
آدرس عمومی، نسخه هش شده کلید عمومی است؛ هر کلید عمومی ۲۵۶ بیت و آدرس عمومی (آدرس کیف پول ما)، ۱۶۰ بیت است. کلید عمومی برای اطمینان از این که شما مالک آدرس خود هستید به کار میرود. شما میتوانید برای دریافت ارز دیجیتال، آدرس عمومی را برای پرداختکننده بفرستید.
Public Blockchain (بلاک چین عمومی):
اگر کسی بخواهد یک بلاک چین کاملا باز مانند بیت کوین بسازد، که به هر کسی اجازه فعالیت در شبکه را بدهد، میتواند به سراغ بلاکچین عمومی برود. بلاکچین عمومی هیچ محدودیتی برای هیچ کس ندارد. هر کسی که اتصال اینترنت داشته باشد، میتواند به این نوع شبکهها دسترسی داشته باشد و شروع به تایید و ارسال تراکنشها کند. معمولا این شبکهها برای ساخت و تایید بلاکهای جدید، مشوقهایی برای کاربران در نظر میگیرند. کاربران در هر زمانی میتوانند پروتکل را دانلود کنند و برای این کار نیازی به اجازه یا مجوز از هیچ کس ندارند.
Pump and Dump Scheme/ P&D (طرح پامپ و دامپ):
طرح پامپ و دامپ نوعی کلاهبرداری و دستکاری قیمت است و زمانی اتفاق میافتد که فرد با افراد با فروش ناگهانی کوین های خود قیمت آن را دامپ کنند (ریزش ناگهانی قیمت) و سپس دوباره شروع به خرید آنها در کف قیمت کنند. این خرید زیاد باعث پامپ شدن قیمت (افزایش ناگهانی و سریع قیمت) میشود و کلاهبرداران چندین برابر سود دریافت میکنند. پس از دریافت سود، دوباره کوینها را فروخته و قیمت را دامپ میکنند و این چرخه میتواند مدام تکرار شود. البته در زمان خرید، این افراد میتوانند اطلاعات نادرستی از این رمز ارز منتشر کنند و مردم را برای سرمایهگذاری جذب کنند و با پامپ و دامپ، پول آنها را از چنگشان خارج کنند. همچنین اگر بیشتر از ۵۱ درصد کوین یا توکن مورد نظر در دست یک یا چند نفر باشد، آنها میتوانند قیمت را دستکاری کنند.
Q
QR Code (کد کیو آر):
برچسب قابل خواندن برای ماشین که به صورت اطلاعات کدگذاری شده که در الگوی سیاه و سفید است. در ارزهای دیجیتال، اغلب از این کد برای به اشتراکگذاری آسان آدرس کیف پول یا سایر اطلاعات استفاده میشود.
Quantum Computing (محاسبات کوانتومی):
رایانهای که برای پردازش از مکانیک کوانتوم استفاده میکند. سرعت پردازش داده با استفاده از این کامپیوتر بسیار سریعتر از کامپیوترهای فعلی است.
Quorum (حدنصاب):
حداقل تعداد اعضای یک گروه یا مجمع است که باید در هر یک از جلسات حاضر باشند تا تصمیمات این گروه اعتبار داشته باشد.
R
Race Attack (حمله ریس):
زمانی که دو تراکنش به طور همزمان و برای یک ارز دیجیتال روی شبکه ارسال شود و فرد به دنبال دو بار خرج کردن آن ارز دیجیتال است، این نوع حمله صورت گرفته است.
Radio Frequency Identification (شناسایی فرکانس رادیویی):
شناسایی فرکانس رادیویی یا به اختصار RFID نام یک تکنولوژی است که به کمک طیفهای مختلف امواج رادیویی به منظور ارسال و دریافت دیتا استفاده میشود.
Raiden (شبکه رایدن):
راهکار مقیاس پذیری خارج از زنجیره که هدف آن، امکان پذیر کردن پرداخت آنی، با کارمزد کم و مقیاس پذیر بر بستر بلاک چین اتریوم است. این شبکه مشابه با شبکه لایتنینگ در بیت کوین است.
Ransomware (نوعی بدافزار):
نوعی بدافزار است که هدف نهایی آن گمراه کردن قربانی و سو استفاده از آن است.
Rebase (بازتنظیم):
نوعی توکن که به گونهای طراحی شده که براساس تغییرات قیمتی، عرضه آن نیز تغییر خواهد کرد. در این دارایی، عرضه توکن قابل تنظیم و قابل تغییر بوده و ثابت نیست.
Regulated (تنظیم شده):
تنظیم گری به معنی تعیین چارچوب و قوانین برای تحت کنترل قرار دادن یک حوزه، مثلا حوزه رمز ارزها، است. این کار توسط دولتها و نهادهای حاکمیتی برای کنترل صنایع صورت میگیرد.
REKT (رکت):
کوتاه شده کلمه wrecked بوده و بیانگر ضرر زیاد در معامله است. این مفهوم تقریبا همارز کلمه لیکویید شدن در بازار است.
Relay Chain (زنجیره رله):
Relay Chain زنجیره مرکزی شبکه بلاکچین پولکادات است. این زنجیره به عنوان قلب اکوسیستم پولکادات نیز شناخته میشود.
Replay Attack (حمله مجدد):
زمانی که یک عامل مخرب، ارتباط میان فرستنده و گیرنده پیام را قطع کند، این حمله امنیتی رخ داده است.
Replicated Ledger (دفترکل کپی شده):
کپی از دفترکل توزیع شده در شبکهای که در دسترس تمام جامعه آن شبکه ارز دیجیتال است.
Resistance (مقاومت):
به قلههای قیمتی در نمودار یک ارز دیجیتال میگویند. با رسیدن قیمت به این سطح، انتظار میرود توقفی در روند صعودی صورت بگیرد.
Reverse Indicator (اندیکاتور معکوس):
به فردی گفته میشود که شما از او به عنوان اندیکاتوری برای خرید و فروش یک ارز دیجیتال استفاده میکنید به نحوی که او سیگنال فروش هر ارز دیجیتالی را داد، شما برعکس اقدام به خرید آن ارز دیجیتال کنید؛ زیرا تمام پیشبینیهای او برعکس اتفاق میافتد.
Ring CT (تراکنش محرمانه حلقوی):
Ring Confidential Transaction یا تراکنشهای محرمانه حلقوی بوده که مقدار ارز دیجیتال منتقل شده در تراکنش را مخفی نگه میدارد. رمز ارز مونرو اینگونه عمل میکند.
Ring Signature (امضای حلقوی):
امضای حلقوی یک ابزار رمزنگاری است که به منظور ناشناس ماندن کاربران در زمان ارسال تراکنش استفاده میشود. این فناوری در رمز ارزهای حریم خصوصی مانند مونرو مورد استفاده قرار میگیرد که در آن ردیابی گیرنده و فرستنده یک تراکنش برای یک فرد خارجی را دشوار میسازد.
Road Map (نقشه راه):
مسیر توسعهی یک پروژه از ابتدا تاکنون و اهداف آتی آن پروژه در قالبی گرافیکی به نام Road Map ارائه میشود.
ROI / Return on Investment (بازگشت سرمایه):
کوتاه شده عبارت Return on Investment و به معنای بازگشت سرمایه است و نسبت بین سود خالص سرمایهگذاری به سرمایه اولیه در یک سرمایهگذاری است.
RSI / Relative Strength Index (شاخص قدرت نسبی):
RSI مخفف عبارت Relative Strength Index و یکی از اندیکاتورهای محبوب در تحلیل تکنیکال است. از این اندیکاتور برای محاسبه مومنتوم بازار استفاده میشود.
Rug Pull (کلاهبرداری راگ پول):
این عبارت اشاره به نوعی کلاهبرداری در حوزه ارزهای دیجیتال دارد که توسعهدهندگان یک پروژه آن را به حال خود رها کرده و با سرمایهی سرمایهگذران آن پروژه فرار میکنند.
S
SAFU / Secure Asset Fund for Users (صندوق دارایی امن برای کاربران):
این صندوق (SAFU)، نوعی صندوق بیمه اضطراری است که در تاریخ ۳ جولای ۲۰۱۸ (۱۲ تیر ماه ۱۳۹۷) توسط صرافی بایننس ایجاد شد. در بیانیه رسمی بایننس، هدف از ایجاد این صندوق محافظت از دارایی کاربران در شرایط سخت و اضطراری ذکر شده است. از اواسط سال ۲۰۱۸، بایننس ده درصد از درآمد فی معامله خود را به این صندوق واریز میکند. این صندوق برای امنیت بیشتر در کیف پولی مجزا و سرد نگهداری میشود. SAFU که حروف اختصاری ابتدای نام این صندوق است به واسطه وجود میمی (meme) در فضای ارزهای دیجیتال اینچنین انتخاب شده است. چانگپنگ ژائو، مدیرعامل صرافی بایننس، در ماه می ۲۰۱۸ (اردیبهشت ۱۳۹۷) در جریان قطعی این سایت به دلیل بروز رسانی دورهای، در توییتی به کاربران این صرافی اطمینان خاطر داد که «داراییشان امن است» (funds are safe). کاربری به نام بیزوناتچی، چندی بعد ویدیویی منتشر کرد که عنوان آن به اشتباه "funds are safu" درج شده بود. این موضوع زمینهساز تولد این میم در فضای رمزارزها شد.
Satoshi Nakamoto (ساتوشی ناکاموتو):
نام مستعار فرد یا گروه خالق پروتکل بیت کوین و نرمافزار Bitcoin-Qt در سال ۲۰۰۹. هویت ساتوشی ناکاموتو تایید نشده است و مشخص نیست کدام فرد یا گروه پشت این ایده بوده است.
SATS (ساتوشی):
کوچکترین واحد بیت کوین به ارزش ۰.۰۰۰۰۰۰۰۱ بیت کوین (هر ۱ بیت کوین = ۱۰۰ میلیون ساتوشی) است. تراکنشهای کوچکتر از ۵۴۶ ساتوشی «گرد و خاک» (dust) نامیده میشوند و معمولا توسط ماینرها پردازش نمیشوند.
Scalability Problem (مشکل مقیاسپذیری):
مشکل مقیاسپذیری به محدودیت تعداد تراکنشهای یک شبکه بلاکچین در ثانیه اشاره دارد. با شلوغ شدن شبکه، هزینه انتقال نیز بالا میرود.
Scalability Solution (راهحل مقیاسپذیری):
به راههایی که در صدد حل مشکل مقیاسپذیری شبکههای بلاکچین هستند، اطلاق میشود. به عنوان مثال میتوان از رولآپها، شاردینگ، آپتیمیسم و لایتنینگ به عنوان چند نمونه نام برد.
Scamcoin (ارز کلاهبردار):
به ارزی که در راستای طرحی کلاهبردارانه از جانب توسعهدهندگانش به عنوان «روشی سریع برای ثروتمند شدن» طراحی و ایجاد شده است، اصطلاحا ارز کلاهبردار گفته می شود.
Scammer (کلاهبردار):
به فردی که در فعالیتهای مجرمانه و اغفالکننده مشارکت فعال دارد، گفته میشود.
Scrypt (اسکریپت):
نوعی الگوریتم رمزنگاری است که اولین بار توسط کالین پرسیوال (Colin Percival) توسعه یافت. از این الگوریتم در برخی از رمزارزها که از اثبات گواه کار (PoW) بهره میبرند، به جای الگوریتم رمزنگاری شا-۲۵۶ استفاده میشود. از معروفترین رمزارزهایی که از این روش استفاده میکنند میتوان به لایتکوین و دوجکوین اشاره کرد. از این روش برای کاهش وابستگی ماینینگ به ایسیکها (ASIC) استفاده شده است. هدف از این امر، افزایش مشارکت در شبکه و بهرهوری بیشتر در مصرف انرژی است.
SEC / Securities and Exchange Commission (کمیسیون بورس و اوراق بهادار):
یکی از آژانسهای مستقل دولت فدرال ایالات متحده است که مسئول اعمال قوانین فدرال، پیشنهاد وضع قوانین جدید و نظارت بر صنعت اوراق قرضه، بورس، بازار معاملات آتی و اختیار، صرافیها و سایر فعالیتهای مرتبط است.
Second-Layer Solutions (راهکارهای لایه دوم):
مجموعه راهکارهایی که بر بستر بلاکچین عمومی ایجاد شدهاند تا مقیاس پذیری و کارایی بلاکچین به ویژه در ریزتراکنشها را افزایش دهند. مثالهایی از این راهکارها شامل مواردی همچون: شبکه لایتنینگ، پلاسما، TrueBit و… است.
Secure Element (عنصر امن):
عنصر امن نوعی تراشه سختافزاری است که به منظور جلوگیری از دسترسی غیرمجاز، برای اجرای مجموعه محدودی از برنامهها، پشتیبانی از دسترسی کنترل شده و ذخیره اطلاعات محرمانه طراحی شده است. عناصر امن در اشکال مختلفی موجود هستند. آنها امروزه در کیف پولهای سختافزاری، گوشیهای هوشمند جدید و سامانههای نهفته (Embedded Systems) به کار میروند.
Security Token (توکن بهادار):
توکن بهادار فرم دیجیتال اوراق بهادار سنتی است. یکی از معروفترین این نوع توکنها، توکن بیکپ (BCap) است.
Seed (سید / عبارت بازیابی):
عبارات بازیابی یا عبارتهای یادآور (mnemonic phrase) مجموعهای از کلمات هستند که میتوان از آن کلید خصوصی را به دست آورد و برای بازیابی و دسترسی به کیفهای پول دیجیتال استفاده میشود.
Segregated Witness/ SegWit (سگویت):
طرحی برای بهبود مشکل «چکشخواری تراکنشها» (transaction malleability) در بیتکوین. این طرح که در پیشنهاد شماره ۱۴۱ بهبود بیتکوین (BIP 141) مطرح شد، امضاهای دیجیتال را از هش تراکنش حذف کرد و آن را با شاهد (Witness) جایگزین کرد و این بدین معنی بود که دیگر از اطلاعات امضای دیجیتال در ساخت شناسه تراکنش (Transaction ID) استفاده نمیشد. دیگر تغییری که به واسطه سگویت به وجود آمد، تغییر روش محاسبه حداکثر اندازه بلوک بود؛ متغیری به اسم وزن بلوک تعریف شد که برابر است با «اندازه پایه * ۳ + اندازه کلی» که در آن اندازه پایه، حجم بلوک به بایت بدون درنظر گرفتن هرگونه دادههای مربوط به شاهد است و اندازه کلی، حجم بلوک به بایت با در نظر گرفتن اندازه پایه و دادههای شاهد است. این مساله از نظر تئوری میتواند منجر به افزایش حداکثر حجم بلوک تا نزدیک به ۴ مگابایت شود، اما در عمل شواهد نشان میدهد که عدد نهایی نزدیک به ۱.۷ مگابایت است.
Selfish Mining (سلفیش ماینینگ):
سلفیش ماینینگ یا ماینینگ خودخواهانه شرایطی است که در آن ماینر بلاک جدیدی استخراج میکند اما آن را در دسترس سایر ماینرها قرار نمیدهد. اگر این ماینر بتواند سریعتر از سایر ماینرها، بلاکهای بعدی را پیدا کند، میتواند بزرگترین زنجیره عمومی را ایجاد کند، سایر بلاکهای پیدا شده را باطل کند و توان انجام حمله داشته باشد.
Sell Wall (دیوار فروش):
شرایطی که در آن، یک سفارش محدود فروش بزرگ یا چندین سفارش محدود فروش در سطح قیمتی مشخصی گذاشته شدهاند. این شرایط گاهی اوقات توسط معامله کنندگان مورد استفاده قرار میگیرد تا تاثیر مشخصی بر بازار بگذارند و از افزایش ارزش ارز دیجیتال به بیش از ارزش مورد نظر جلوگیری کنند، به طوری که با انجام سفارش، عرضه از تقاضا پیشی میگیرد.
Semantic Web (وب معنایی):
وب معنایی جنبشی است که توسط تیم برنرز لی، خالق پروتکل www (وب جهانگستر) خلق شده است و در صدد فراهم کردن چارچوبی مشترک برای اشتراک داده برای استفاده در بخشهای مختلف است. به گفته برنرز لی، هدف غایی این جنبش در نهایت این است که بتواند امکانی به وجود آورد که ماشینها و کامپیوترها بتوانند به نیابت از ما، بر روی دادهها پردازش انجام دهند.
Sentiment (احساس [بازار]):
احساسات بازار اشاره به رفتار کلی جامعه فعالان کریپتوکارنسی به این حوزه یا سرمایهگذاران یک بازار خاص مالی نسبت به آن بازار دارد. برخی اعتقاد دارند وقتی احساسات بازار بیش از حد امیدوارانه (در بازار گاوی) یا بیش از حد نومیدانه (در بازار خرسی) میشود، میتوان انتظار داشت تا روند جاری بشکند.
Settlement Layer (لایه تسویه):
لایهای است که ستونهای کل اکوسیستم بر آن بنا شده است. شبکه کاردانو به طور مشخص به شکل لایهای بنا شده است و اطلاعات لایه تسویه آن در دفتر کلی مجزا که شامل موجودی حسابها است نگهداری میشود.
SHA-256 (الگوریتم شا-۲۵۶):
تابع هش رمزنگاری است که امضای ۲۵۶ بیتی برای متن تولید میکند و در گواه اثبات کار بیت کوین استفاده میشود. SHA مخفف عبارت Secure Hash Algorithm و به معنای الگوریتم هش ایمن است. SHA-256 یکی از الگوریتمهای SHA-2 است که توسط سازمان امنیت ملی ایالات متحده (NSA) طراحی شده است.
Shard (شارد):
بخشی از شبکه بلاکچین که هر کدام دادههای خود را دارا هستند. به هر یکی از این بخشها، شارد گفته میشود.
Shard Chain (زنجیره شارد):
در دنیای ارزهای دیجیتال، با تقسیم بلاکچین به زنجیره شاردهای مختلف، میتوان ترافیک شبکه و سرعت تراکنشها را بالا برد.
Sharding (شاردینگ):
شاردینگ یک رویکرد مقیاسپذیری است که با تفکیک بلاکچین به بخشهای مختلف به نام شارد (shard) که شامل سابقه تراکنشها و وضعیتهای شبکه است، پردازش موازی را ممکن میسازد.
Sharpe Ratio (نسبت شارپ):
این نسبت در سال ۱۹۶۶ توسط ویلیام شارپ پیشنهاد داده شد. این نسبت ابزاری برای سرمایهگذاران فراهم میسازد تا نرخ بازگشت سرمایه را بررسی نمایند. این نسبت برابر است با (نرخ بهره بدون ریسک منهای میانگین بازده پورتفولیو) تقسیم بر (انحراف معیار استاندارد بازده پورتفولیو).
Shielded Transaction (تراکنش محافظتشده):
تراکنش محافظتشده در واقع تراکنشی است که بین دو آدرس حفاظتشده صورت میگیرد. در شبکهای مانند زیکش (ZCash) دو نوع آدرس وجود دارد: آدرسهای عادی که متناظر با آدرسهای عمومی شبکه بیتکوین است و هرگونه تراکنش بین این آدرسها و اطلاعات مربوط به آن توسط اکسپلوررهای شبکه قابل مشاهده است. اما در تراکنش بین نوع دوم آدرسها که حفاظتشده نام دارند، آدرس طرفین، مبلغ انتقال و یادداشت (ممو - memo) همراه انتقال از دید بقیه پنهان میماند. حتی گیرنده تراکنش نیز از آدرس فرستنده مطلع نمیشود و تنها مبلغ تراکنش و یادداشت را، در صورت وجود، مشاهده خواهد کرد.
Short (فروش استقراضی):
تکنیک معاملاتی که در آن، معاملهکننده با این انتظار که قیمت دارایی کاهش خواهد یافت، آن دارایی را قرض میگیرد تا بفروشد. سپس با قیمت کمتر، دارایی موردنظر را میخرد تا قرض خود را بازگرداند و از اختلاف قیمت فعلی سود کسب کند.
Side Chain (زنجیره جانبی):
دفتر کلی مجزا در بلاکچین است که به موازات بلاکچین اصلی اجرا میشود و در آن مسیر دو طرفهای بین زنجیره اصلی و جانبی وجود دارد. این امر به زنجیره جانبی امکان میدهد تا به صورت مستقل از زنجیره اصلی فعالیت کند و از پروتکل یا مکانیزم خود استفاده کند.
Signal (سیگنال):
اعلانی برای خرید یا فروش یک دارایی. سرویسهایی برای دنبال کردن و کپی کردن سیگنالها و خرید و فروشهای معاملهگران وجود دارد که میتوان از eToro به عنوان مثال نام برد.
Signature (امضا):
امضای دیجیتال سازوکاری ریاضی است که به واسطه آن مالکیت برای شبکه محرز میشود. تراکنشی که امضاء نداشته باشد یا امضاء نادرستی داشته باشد توسط شبکه رد میشود. بلاکچین طوری ساخت یافته است که تنها کسانی که کلید خصوصی را در اختیار داشته باشند بتوانند در آن تراکنش انجام دهند. در واقع کلید خصوصی یگانه راه اثبات مالکیت شما برای شبکه بر محتویات کیف پولتان است.
Silk Road (سیلک رود):
در لغت به معنی «جاده ابریشم». نام بازار سیاه آنلاینی بود که در فوریه ۲۰۱۱ (اسفند ۱۳۸۹) افتتاح شد و در دارک وب و از طریق سرویس تور قابل دسترسی بود. این سایت محلی برای خرید و فروش مواد مخدر، اسلحه و کالاهای قاچاق بود. تا تاریخ جولای ۲۰۱۳ (تیر ماه ۱۳۹۲) ۹۶۰۰۰۰ کاربر ثبت شده در این سایت به فعالیت میپرداختند. فعالیت این سایت در مهر ۱۳۹۲ با دستگیری موسس و مدیر آن، راس ویلیام اولبریکت، توسط FBI خاتمه یافت. در سیلک رود از بیتکوین برای مبادلات مالی استفاده میشد و در زمان دستگیری، تعداد ۱۴۴۰۰۰ بیتکوین از اولبریخت ضبط شد که در مزایدهای در سال ۲۰۱۵ به فروش گذاشته شد.
SIM-Swap (کلاهبرداری تعویض سیمکارت):
در این نوع از کلاهبرداری، کلاهبردار با جمعآوری اطلاعات شخصی قربانی و استفاده از آن در کنار مهندسی اجتماعی، هویت قربانی را جعل میکند و شرکت اپراتور تلفنهمراه را قانع میکند که گوشی هوشمندش به سرقت رفته یا قصد ترابرد خط تلفن خود را دارد. پس از پورت خط تلفن قربانی به خط موردنظر هکر، او میتواند وارد بسیاری از سرویسهایی شود که از تلفنهمراه برای فرستادن رمز یکبار مصرف استفاده میکنند.
Simplified Payment Verification / SPV (تایید ساده پرداخت):
روشی که اولین بار در وایتپیپر بیتکوین توسط ساتوشی ناکاموتو به آن اشاره شد و تکنیکی است که به گرهها اجازه میدهد بدون دریافت تمامی بلاکچین، از وجود تراکنشی در بلاکچین اطمینان حاصل کنند. این مساله آن را به روشی ایدهآل برای کلاینتهای سبک (خصوصا کیف پولهای موبایلی) بدل میکند.
Slippage (لغزش / اسلیپیج):
اجرای سفارش در حال انتظار (خصوصا در دکسها) با نرخی متفاوت (بدتر یا بهتر) از نرخ مورد انتظار یا مشخص شده توسط کاربر. لغزش عموما به دلیل نوسان بازار رخ میدهد. در بسیاری از دکسها شما می توانید مقدار درصد لغزش از قیمت مورد انتظارتان را مشخص کنید. راه دیگر برای جلوگیری از وقوع لغزش، ثبت سفارش محدود خرید یا فروش است که البته بیشتر در صرافیهای متمرکز در دسترس است.
Slot (اسلات):
در شبکه کاردانو، تراکنشها توسط رهبران اسلات دورهها (Epoch Slot Leader) تایید میشوند. اینها استخرهای استیکینگ هستند که برای ۵ روز زمان Epochها انتخاب میشوند. لیدرهای اسلات مسئول ساختن بلاکهای جدید کاردانو و تایید آنها هستند و در ازای این کار، پاداش دریافت میکنند. شبکه کاردانو زمان را در Epochهایی که از اسلاتها تشکیل شدهاند، تقسیم میکند. زمان در این اسلاتها ثابت است؛ به زبان ساده، میتوان گفت که اسلات شبیه به تغییر شیفت در یک کارخانه است. زمان اسلاتها ۱ ثانیه است؛ اما این مدتزمان قابل تنظیم است و پس از آپدیتهای شبکه، میتواند تغییر کند. انتخاب لیدر اسلات، به صورت سیستم لاتاری است؛ هر نودی که مقدار استیکینگ بیشتری داشته باشد، شانس بیشتری برای انتخاب شدن به عنوان رهبر دارد.
Smart contract (قرارداد هوشمند):
قرارداد هوشمند یک پروتکل رایانه ای است که هدف آن تسهیل، تایید یا اجرای قرارداد بر بستر بلاکچین بدون دخالت شخص ثالث است. در واقع نوعی قرارداد است که در صورت محقق شدن شرایط ذکر شده در آن، به شکل اتوماتیک اجرا میشود. این نوع از قراردادها، ابتدا در شبکه اتریوم توسعه یافت و اکنون بسیاری از شبکههای مختلف بلاکچین از انواع متفاوت آن استفاده میکنند.
Smart Contract Audit (حسابرسی/بررسی قرارداد هوشمند):
بررسی قرارداد هوشمند نوعی کنترل امنیتی بر روی قراردادهای هوشمند است که توسط متخصصان امنیت صورت میگیرد تا اطمینان حاصل شود که کدهای قراردادها فاقد باگ یا آسیبپذیریهای امنیتی هستند.
Smart Drop (اسمارت دراپ / ایردراپ هوشمندانه):
اسمارت دراپ نوعی ایردراپ ارز دیجیتال است که در آن، شما باید کاری را انجام دهید تا رمز ارز به شما پاداش داده شود. برای مثال، ممکن است شرایط یک کریپتو برای اسمارت دراپ این باشد که شما مطالب آن را در توییتر، اینستاگرام، تلگرام، فیسبوک و غیره به اشتراک بگذارید و یا پستهای تبلیغاتی این رمز ارز را لایک کنید و در بخش کامنت های آن چند نفر را تگ کنید.
Smart Token (توکن هوشمند):
توکنی است که علاوه بر انتقال ارزش همانند توکنهای عادی، تمامی اطلاعات لازم برای اجرای تراکنش را به همراه خود دارد. پروتکل بانکور (Bancor) اولین نوع از این توکنها را ایجاد کرد. توکن بومی این پروتکل BNT نام دارد.
sMPC / Secure Multi-Party Computation (محاسبات چند عامله امن):
محاسبات چند عامله امن (sMPC) بخشی از علم رمزنگاری است که اجازه میدهد یک محاسبه بین چند قسمت توزیع شود و هیچیک از طرفین نتواند به دادههای دیگر بخشها دسترسی داشته باشد. در بلاکچین این بدین معنی است که گرهها میتوانند با کمک یکدیگر یک تابع را محاسبه کنند و ورودیها را از دید بقیه، دور نگاه دارند.
Snapshot (اسنپ شات / عکس فوری):
در مفهوم سنتی اشاره به وضعیت یک سیستم کامپیوتری یا دستگاه ذخیرهسازی در یک لحظه مشخص از زمان دارد. در دنیای کریپتوکارنسی، این مفهوم به وضعیت دفتر کل یک شبکه در ارتفاع بلوکی خاص اشاره دارد. برای مثال در هارد فورک بیتکوین کش از شبکه اصلی بیتکوین، لازم بود تا عکسی فوری از وضعیت شبکه در بلوک شماره ۴۷۸۵۵۸ گرفته شود. هر آدرسی که در این بلوک دارای موجودی بود، به همان مقدار در شبکه بیتکوین کش دارای موجودی شد.
Soft Cap (حداقل سرمایه اولیه):
حداقل مقدار سرمایه ای که ICO در صدد جذب آن است. گاهی اوقات اگر ICO نتواند این مقدار سرمایه را جذب کند ممکن است لغو شود.
Soft Fork (سافت فورک):
بهروزرسانی پروتکل که فقط تراکنشهای معتبر قبلی، نامعتبر میشوند. این نوع بروز رسانیها «پس سازگار» (backward compatible) است. یعنی وضع قوانین جدید باعث نمیشود که قوانین گذشته شکسته شوند. در مثالی مرتبط با شبکه بیتکوین؛ نودهایی که کلاینتهای خود را بروز نکرده باشند، بلوکهایی که توسط نودهای بروز ایجاد شدهاند را معتبر مییابند.
Software (فورک [در توسعه نرم افزار]):
فورک نرمافزار که به آن فورک پروژه نیز میگویند، هنگامی است که توسعهدهندگان، از فناوری یک پروژه نرمافزاری موجود استفاده میکنند و آن را تغییر میدهند تا پروژه جدیدی ایجاد کنند. برای مثال لایت کوین فورک نرمافزاری بیتکوین است.
Source Code (کد منبع / سورس کد):
مجموعهای از دستورات و عبارات که به یکی از زبانهای برنامهنویسی نوشته شدهاند و تعیین میکنند که یک نرمافزار چگونه عمل خواهد کرد.
Spam (اسپم):
به صورت سنتی به نامههای الکترونیکی که برای تعداد زیادی از آدرسها (برای مختل کردن شبکه یا با مقاصد تبلیغاتی و…) فرستاده میشود، اطلاق میشود. اما در دنیای رمزارزها به تراکنشهای خردی که به تعداد زیاد برای مختل کردن شبکه فرستاده میشود، اشاره دارد.
Speculate / Speculator / Speculation (گمانهزنی):
این واژه به معنی "گمانهزنی" است و تفاوت آن با "سرمایه گذاری" میزان ریسک، ریوارد و بازه زمانی یا تایم فریم است. گمانهزن کسی است که به دنبال سود زیاد در مدت زمان کوتاه و البته ریسک زیاد است. این نوع سرمایه گذاران، خیلی به دنبال فاندامنتالهای یک پروژه نیستند و زمان زیادی روی تحقیق اختصاص نمیدهند. تفاوت مهم دیگر، مدت زمان نگهداری است؛ افرادی که سرمایه گذار بلندمدت هستند، تا چند ماه یا حتی چند سال یک دارایی را نگه میدارند؛ در حالی که سرمایه گذاران گمانهزن، به دنبال کسب سود در زمان کوتاه هستند
Spoon (اسپون):
در لغت به معنی «قاشق» - مقایسه با مفهوم فورک با معنی لغوی «چنگال». نوعی از فورک است که در شبکه جدید، موجودی حساب قبلی کاربران حفظ میشود. البته توکنی جدید و متفاوت از توکن بومی شبکهای که از آن منشق شده است، ایجاد میشود. یکی از تفاوتهای اسپون و هارد فورک در انگیزه ایجاد آن است؛ در هارد فورک، هدف عموما تصاحب بخشی از سهم بازار رمزارزی است که از آن انشعاب صورت گرفته، در حالی که در اسپون هدف تکمیل پروژه از لحاظ فنی است. برای مثال شبکه کازموس (Cosmos) اسپونی از شبکه اتریوم است. توکن این شبکه (اتم - ATOM) متفاوت از اتر است.
Spot (اسپات):
قرارداد یا تراکنش خرید یا فروش ارز دیجیتال برای تسویه، پرداخت و تحویل آنی ارز دیجیتال در بازار است.
Spot Market (بازار نقدی):
بازاری عمومی که در آن، ارزهای دیجیتال با تسویه آنی معامله میشوند. این بازار در مقابل بازار آتی قرار دارد که در آن، تسویه پس از مدتی مشخص و در زمان آینده انجام میشود.
Spread (اسپرد):
اسپرد تعاریف و اشکال مختلفی در بازارهای مالی دارد. رایجترین نوع آن که Bid-Ask Spread است، اشاره به تفاوت قیمت دارایی وقتی که شما آن را به بازارساز می فروشید و زمانی که او آن را از شما میخرد دارد. برای مثال در یک صرافی سنتی، قیمت خرید ارز الف ۸۰۰۰ واحد است و قیمت فروش همان ارز ۸۱۰۰ واحد. اسپرد در این حالت ۱۰۰ واحد است.
Spyware (جاسوسافزار):
نوعی از بدافزارها که هدف آن جمعآوری (و ارسال) اطلاعات از دستگاه الکترونیکی قربانی است.
Stablecoin (استیبل کوین):
ارز دیجیتالی با نوسان قیمت بسیار کم که بعضی اوقات به عنوان ابزاری برای متنوع کردن پورتفولیو استفاده میشود. به عنوان مثال، برخی استیبل کوینها ارزهایی دیجیتال با پشتوانه طلا یا دلار هستند. از روشهای مختلفی برای ثابت نگه داشتن قیمت استیبلکوینها استفاده میشود؛ استفاده از پشتوانه ارزهای فیات یا دیگر داراییهای گرانبها همچون طلا و نفت، یکی از این راههاست.
Staking (استیکینگ \ سپردهگذاری):
در الگوریتمهای گواه اثبات سهام (PoS) نودهای شبکه با قفل کردن مقدار حداقلی مشخصی از کوینها یا توکنهای خود، بدل به تاییدکنندگان (validators) شبکه میشوند و به ازای ایجاد بلوکهای جدید شبکه پاداش دریافت میکنند.
Staking Pool (استخر استیکینگ):
ایده این استخرها مشابه استخرهای ماینینگ است. در این استخرها، تاییدکنندگان مختلف شبکه با تجمیع قدرت مالی خود به جای استیکینگ انفرادی (solo staking)، به شانس خود برای دریافت پاداش شبکه میافزایند. پاداشهای هر استخر با توجه به سیاستها و قراردادهای اولیه هر کدام، بین اعضاء تقسیم میشود.
Stale Block (بلاک کهنه):
بلاکی که با موفقیت استخراج شده اما وارد بلاک چین نشده زیرا بلاک دیگری با ارتفاع شبکه برابر، زودتر به زنجیره اضافه شده است.
State Channel (کانال وضعیت):
راهکار مقیاسپذیری لایه دومی که تراکنشهای داخل زنجیره را کاهش میدهد، تراکنشها را خارج از زنجیره اصلی انتقال میدهد و پس از چند تراکنش خارج از زنجیره، اجازه ارتباط شرکتکنندگان (گرهها، کاربران و حتی سرویسها) با زنجیره اصلی را میدهد.
Stellar Lumens (استلار لومنز):
استلار لومنز (با نشان XLM) دارایی دیجیتال و شبکهای با دفتر کل توزیعشده است که توسط بنیاد توسعه استلار (Stellar Development Foundation) به وجود آمده است. هدف از ایجاد این شبکه فراهم آوردن دسترسی به ابزارهای مالی در سراسر جهان، با استفاده از سیستم پرداختی ساده و مقرون به صرفه است. ابتدا این شبکه بر اساس شبکه ریپل بنا شده بود، اما با توسعه پروتکل اجماع مخصوص خود (با نام: پروتکل اجماع استلار SCP)، اکنون از آن استفاده می کند.
STO / Security Token Offering (عرضه اولیه توکن بهادار):
نوعی عرضه اولیه عمومی که در آن توکن بهادار به فروش میرسد.
Stop Loss (حد ضرر):
پس از ورود به موقعیت باز در یک معامله، معاملهگر میتواند با تعیین و مشخص کردن این دستور، به کارگزاری اعلام کند که در صورت رسیدن قیمت به حد مشخص شده در دستور حد ضرر، به صورت خودکار معامله را ببندد و از زیان بیشتر معاملهگر جلوگیری کند. به شکل متضاد، حد سود (Take Profit) را هم میتوان تعیین کرد.
Store of Value (ابزار ذخیره ارزش):
دارایی زمانی بدل به ابزاری برای ذخیره ارزش میشود که بتوان از آن در آینده به راحتی برای مبادله استفاده شود، به راحتی قابل ذخیره باشد (به راحتی فاسد یا نابود نشود) و در هنگام بازیابی مطابق انتظار عمل کند (ارزش آتی آن به شکلی قابل ملاحظه کمتر از ارزش فعلی نباشد). ارزها، برخی داراییها و گروهی از کالاها (خصوصا فلزات گرانبها) در طول تاریخ به عنوان ابزاری برای ذخیره ارزش استفاده شدهاند. برخی اعتقاد دارند بیتکوین در سالهای اخیر به ابزار نوینی برای ذخیره ارزش تبدیل شده است.
Stress Test (تست فشار):
آزمونی است که توسط توسعهدهندگان شبکه برای سنجش قدرت تحمل فشار در مقابل سیل تراکنشها (رجوع به مدخل: اسپم) انجام میشود. آنها در این آزمون، با اجرا کردن اسکریپتها، آن وضعیت را شبیهسازی می کنند.
Substrate (سابستریت):
سابستریت نام فریمورک توسعه اپهای تحت وبی است که توسط شرکت پریتی تکنولوژیز (Parity Technologies) توسعه یافته است. این فریمورک به توسعهدهندگان اجازه میدهد تا با راحتی بیشتری دست به خلق سیستمهای غیرمتمرکز زنند.
Supply Chain (زنجیره تامین):
زنجیره تامین، شبکهای از افراد و شرکتهایی است که در خلق و توزیع یک محصول یا خدمت نقش دارند.
Support (حمایت):
«حمایت» اصطلاحی در تحلیل تکنیکال است و اشاره به سطوح قیمتی دارد که در هنگام ریزش قیمت، از پایین آمدن جلوگیری میکند. دلیل این امر معمولا وجود فشار شدید خرید در آن محدوده قیمتی است.
Symbol (نشان):
نشان یا تیکر (Ticker)، حروف اختصاری یکتایی است که نشانگر ارزها یا توکنهای دیجیتال در بازارهای مالی است. برای مثال نشان بیت کوین BTC و نشان اتر ETH است.
T
TA (تحلیل تکنیکال/تحلیل روند):
روش ارزیابی شامل تحلیل آماری فعالیت های بازار نظیر قیمت و حجم معاملات میباشد. از نمودارها و سایر ابزارها برای شناسایی الگوها و اخذ تصمیمات سرمایه گذاری استفاده میشود.
TA / Technical Analysis (تحلیل تکنیکال):
TA شامل تحلیل آماری فعالیتهای بازار مانند قیمت و حجم معاملات است. در این نوع تحلیل از نمودارها و سایر ابزاها برای شناسایی الگوها و روندها برای سرمایه گذاری استفاده میشود. در تحلیل تکنیکال از اطلاعات تاریخی قیمت برای پیش بینی قیمت آینده استفاده می شود. برخی از عناصر TA کندل استیک ها، خطوط روند، انواع اندیکاتورها، سطوح فیبوناچی، امواج الیوت و غیره هستد.
Taint (تینت):
مقدار درصدی یک رمز ارز در یک حساب، که از یک حساب دیگر قابل ردیابی است. تینت اغلب برای تشخیص مقدار کوینهای تقلبی یا به سرقت رفته از کیف پول کاربر به کار میرود. از Taint برای ردیابی فعالیتهای غیرقانونی در فضای کریپتو نیز استفاده میشود.
Taker (سفارش بردار):
تیکر کسی است که تصمیم میگیرد سفارشی قرار دهد که سریعا با سفارش موجود در دفتر سفارش تطبیق پیدا کند. به عبارتی دیگر، افرادی که دارایی خود را با قیمت بازار به سرعت میخرند یا میفروشند، Taker نامیده میشوند.
Tangle (تنگل):
یکی از انواع دفاتر کل توزیع شده (DLT) است که انحصارا برای اینترنت اشیا طراحی شده و توسط شبکه آیوتا (IOTA) توسعه یافته است. آیوتا به جای بلاک چین از تنگل استفاده میکند. تنگل با استفاده از گرافهای جهتدار غیرمدور (DAG)، که فقط در یک جهت ایجاد میشوند و تکرار نمیشوند و در مقابل محاسبات کوانتومی مقاوم هستند، ایجاد شده است. هدف اصلی بنیاد آیوتا، پشتیبانی از توسعه و استانداردسازی دفاتر کل توزیع شده جدید مانند تنگل است. این سیستم برای تراکنشهای ریز بدون کارمزد طراحی شده، تا به رشد اکوسیستم دستگاههای اینترنت اشیا کمک کند.
Tank (تانک):
اصطلاحی است که از بازارهای مالی سنتی نشات گرفته و به معنی عملکرد به شدت منفی اقتصادی یک دارایی بهخصوص است؛ بنابراین زمانی که قیمت یک دارایی به سرعت در حال ریزش است، میگویند این دارایی در حال Tanking است.
Testnet (شبکه آزمایشی):
بلاک چین جایگزینی که توسط توسعهدهندگان برای آزمایش مورد استفاده قرار میگیرد. کوینهای تستنت مجزا از کوینهای اصلی هستند و ارزش واقعی ندارند. شبکه آزمایشی برای توسعهدهندگان برنامهها یا پروژههای جدید برای تست استفاده میشود، بدون نگرانی از این که زنجیره اصلی شکسته شود.
TGE / Token Generation Event (رویداد تولید توکن):
رویداد تولید توکن (TGE) یک حرکت بیزینسی و فنی است، که مدت زمان مشخصی دارد. این رویداد به معنی تولید رمز ارز جدید در شبکههای بلاک چینی و راهاندازی بازار آنهاست. TGE معمولا به شکل پیشفروش، فروش عمومی، فروش خصوصی و ICO وارد بازار میشود.
This is Gentleman (پیام خبر خوش همینه بزرگوار):
در اصل این پیام، به دلیل اشتباه نوشتن جمله This is it, gentlemen ایجاد شد و امروزه برای اعلام اخبار خوب و مثبت به کار میرود. مثلا اگر قیمت بیت کوین افزایش می یابد، می گویند This is Gentlemen!
Throughput (توان عملیاتی):
توان عملیاتی معیاری برای برای تشخیص تعداد عملهای انجام شده در یک بازه زمانی مشخص است. در فضای بلاک چین، توان عملیاتی بدین معنی است که یک بلاکچین چقدر سریع میتواند تراکنشها را پردازش کند. این توان معمولا بر حسب تعداد تراکنش بر ثانیه (TPS) محاسبه میشود؛ اما ممکن است بر حسب تعداد تراکنش در دقیقه (TPM) یا ساعت (TPH) نیز محاسبه شود. برای مثال، توان عملیاتی شبکه ویزا، بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ تراکنش در ثانیه است، در حالی که شبکه بیت کوین تنها می تواند بین ۳ تا ۱۰ تراکنش را در ثانیه پردازش کند.
Ticker (تیکر):
مخففی برای شناسایی منحصر به فرد ارزهای دیجیتال است. برای مثال، علامت مخفف بیت کوین BTC، تیکر بیت کوین کش BCH، علامت اختصاری اتریوم ETH و مخفف لایت کوین LTC است.
Timelock / Locktime (تایم لاک / قفل زمانی):
شرایطی برای تراکنش که فقط در زمان یا بلاک مشخصی از بلاک چین پردازش شود. تایم لاک یا قفل زمانی نوعی قرارداد هوشمند است که از خرج شدن برخی بیت کوینها تا زمان مشخص در آینده جلوگیری میکند. تایم لاک همچنین میتواند برای قفل کردن چند ماهه یا چند ساله بیت کوینها به منظور سرمایهگذاری بلندمدت استفاده شود. به علاوه، اگر ماینها تصمیم بگیرند برای مدت مشخصی کوینهای خود را قفل کنند و همه آنها ناگهان در یک زمان یا یک بلاک خاص خرج شوند، کارمزد شبکه به شدت افزایش مییابد و ماینرها از تایید تراکنشها درآمد بیشتری دریافت میکنند.
Timestamp (برچسب زمانی):
برچسب زمانی دادهای است که در هر بلاک، با یک سریال منحصر به فرد ذخیره میشود. کاربران میتوانند با استفاده از Timestamp لحظه دقیق ماین شدن یک بلاک و تایید آن توسط شبکه بلاک چین را مشاهده کنند. برچسب زمانی به صورت فوری، از میانگین تایماستمپهای دریافت شده از تمام نودهای آن شبکه محاسبه میشود. این کار برای همگامسازی و هماهنگی تمام نودهای شبکه، تا بیشترین حد امکان انجام میشود.
Tipset (تیپ ست):
تیپ ست اصطلاحی است که اغلب برای تعریف سیستم غیرمتمرکز ذخیرهسازی در بلاک چین فایل کوین به کار میرود. مکانیزم اجماع Filecoin بر خلاف بیت کوین، بر روی تیپ ستها ساخته شده است؛ این یک سیستم مبتنی بر انتخابات است و اجازه میدهد چندین ماینر به عنوان رهبر در یک دوره انتخاب شوند. این بدین معناست که فایل کوین (یا دیگر سیستمهای ذخیرهسازی مشابه) بیش از یک ماینر Storage برای ساختن بلاکها در یک دوره داشته باشد، که این باعث افزایش توان عملیاتی شبکه میشود.
TLT (تفکر بلندمدت):
طرز تفکری است که در آن، شما چشم انداز سرمایه گذاری بلندمدت چندین ماهه و چندین ساله به یک رمز ارز خاص دارید. برای سرمایه گذاری بلندمدت، شما باید با تحلیل فاندامنتال کاملا ارز دیجیتال مورد نظر خود را بسنجید و سپس اقدام به خرید و نگهداری بلندمدت کنید.
Token (توکن):
توکن به رمز ارزهایی گفته میشود که بلاک چین خاص خود را ندارند و از شبکه دیگر کوینها مثل اتریوم استفاده میکنند. توکنها میتوانند به منظور سرمایهگذاری، ذخیره ارزش یا خرید و فروش دیگر محصولات و خدمات مورد استفاده قرار گیرند.
Token Lockup (قفل کردن توکن):
قفل کردن توکن یا مدت زمان واگذاری توکن، به معنی مدت زمانی است که یک کوین یا توکن اجازه معامله یا انتقال را ندارد. معمولا قفل کردن داراییها به عنوان یک استراتژی برای حفظ بلندمدت ارزش یک دارایی به کار میرود؛ هولدرها ممکن است تمام داراییهای خود را به یکباره بفروشند و باعث ریزش شدید قیمت شوند. قفل کردن باعث جلوگیری از فروش تمام رمز ارزها توسط هولدرها و در نتیجه حفظ قیمت دارایی میشود.
Token Sale (فروش توکن):
به معنای فروش توکنها در ازای یک رمز ارز دیگر است. این اصطلاح همچنین برای عرضه اولیه کوین (ICO) نیز به کار میرود.
Token Swap (مبادله توکن):
صرافیهای زیادی در بازار کریپتوکارنسیها وجود دارند که به کاربران اجازه خرید و فروش رمز ارزها را میدهند؛ اما با وجود نقدینگی و تعداد جفتهای معاملاتی محدود در هر صرافی، کاربران نمیتوانند مستقیما دو توکن مورد نظر خود را ترید کنند. تمرکز برخی صرافیها بر روی این مشکل است و برای حل این مشکل، چندین صرافی را جمعآوری و یکپارچه میکنند و نقدینگی خود را از آنها تامین میکنند. نتیجه نهایی این است که کاربران میتوانند بهراحتی و مستقیم رمز ارزهای مورد نظر خود را معامله کنند، بدون این که نیاز به پرداخت کارمزد اضافی داشته باشند. برخی سرویسهایی که Token Swap را ارائه میدهند، کیف پول متامسک و صرافیهای Shapeshift و Airswap هستند.
Tokenize (توکنیزه کردن):
توکنیزه کردن اصطلاحی است که تنها در دنیای بلاکچین و رمز ارزها وجود دارد. این فرآیندی است که در آن، داراییهای دنیای واقعی به یک دارایی دیجیتال به نام توکن تبدیل میشوند. این توکنها معمولا بر روی بلاک چین عمل میکنند و از طریق الگوریتمها و قراردادهای هوشمند کنترل میشوند. داراییهای مختلفی میتوانند توکنیزه شوند؛ مثلا املاک و مستغلات، آثار هنری، سهام یک شرکت یا کارخانه و غیره. به عبارتی، هر چیزی میتواند توکنیزه شود.
Tor / The Onion Router (تور):
تور که در ابتدا با نام The Onion Router شناخته میشد، یک شبکه غیرمتمرکز است که با رمزگذاری ترافیک اینترنت و عبور از طریق چندین سرور مختلف قبل از رسیدن به مقصد نهایی خود، باعث ناشناسی میشود. این شبکه همچنین از دامنه مخصوص به خود که با نام Onion شناخته میشود، استفاده میکند. کاربران میتوانند به سایتها و سرویسهایی دسترسی داشته باشند، که تنها از طریق شبکه Tor امکانپذیر است؛ معروفترین نمونه از این سرویسها، دارک وب است. تور همچنین توسط خبرنگاران، اکتیویستها، آژانسهای قانونگذاری، سرویسهای اطلاعاتی و افرادی که میخواهند ناشناس بمانند، استفاده میشود.
Total Supply (موجودی کل):
عرضه کل به تعداد کوینها یا توکنهایی میگویند که اکنون تولید یا استخراج شدهاند. این شامل تمام کوینهای از قبل ماین شده، قفل شده و گم شده هستند. به عنوان یک قانون، عرضه کل یک رمز ارز میتواند بالاتر یا مساوی با عرضه در گردش (Circulating Supply) باشد. به علاوه، Total Supply با Max Supply تفاوت دارد. حداکثر عرضه شامل تعداد کوینهایی که در آینده تولید خواهند شد نیز میشود؛ اما کل عرضه این را شامل نمیشود. تریدرهای حرفهای به عرضه کل به عنوان یک معیار اصلی برای تحلیلهای خود توجه میکنند. هر چه مقدار کل عرضه یک ارز رمزنگاری شده بیشتر باشد، ارزش و قیمت آن کمتر خواهد بود.
Trade Volume (حجم معاملات):
تعداد کوینهایی است که در طول زمان (معمولا ۲۴ ساعت) معامله شدهاند. به عبارتی دیگر، حجم معاملات ۲۴ ساعته نشان میدهد که چه ارزشی از یک رمز ارز در طول یک روز خرید و فروش شده است. برای مثال، بیت کوین در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۰، در طول ۲۴ ساعت به ارزش بیش از ۴۷ میلیارد دلار معامله شده است.
Trading Tournaments (مسابقات ترید):
مسابقات ترید یکی از محبوبترین و بهترین روشها برای دریافت سود از نگهداری رمز ارزهاست. این مسابقات، رویدادهای منحصربهفرد معاملاتی است که توسط صرافیهای اوراق مشتقه و اسپات سازماندهی میشود؛ این صرافیها به تریدرها امکان میدهند تا دانش خود در زمینه بازار رمز ارزها را بسنجند و متناسب با دانش خود، پاداش دریافت کنند.
Transaction Fee (کارمزد تراکنش):
هزینه استفاده از بلاک چین برای انجام تراکنش است. هر زمانی که شما یک رمز ارز را از یک آدرس به آدرس دیگر ارسال میکنید، باید کارمزد شبکه را پرداخت کنید. برای مثال اگر شما کوین اتر انتقال میدهید، این فی از همان اتر کم میشود؛ اما اگر توکنهای شبکه اتریوم را ارسال میکنید، باید مقداری کوین اتر برای پرداخت کارمزد داشته باشید، در غیر این صورت تراکنش ارسال نمیشود. اما اگر از صرافی کوین یا توکن خود را خارج میکنید، از همان رمز ارز (مهم نیست چه ارزی باشد) کسر میشود. هر صرافی نیز فی خود را دریافت میکند و کارمزد هر صرافی با صرافی دیگر تفاوت دارد.
Trustless (بدون نیاز به اعتماد به شخص یا نهاد):
یکی از ویژگیهای بلاک چین است که هیچ کدام از مشارکتکنندگان نیازی به شناخت یا اعتماد به یکدیگر یا به شخص ثالث برای انجام عملیات ندارد. در یک محیط بدون نیاز به اعتماد، هیچ فرد یا نهادی وجود ندارد که سیستم را اداره و مدیریت کند؛ بلکه بدون نیاز به شناخت مشارکت کنندگان، اجماع در این سیستمها صورت میگیرد.
Tumbler (تامبلر):
نام دیگر خدمات میکس کردن یا ترکیب کردن در کریپتو است. در این سیستم، رمز ارزهایی که از راههای کلاهبردارانه به دست آمده و قابل پیگیری هستند، با رمز ارزهای تمیز میکس میشوند تا رد منبع اولیه این داراییها را گم کنند و کسی نتواند آن را ردیابی کند. تامبلرها برای ناشناسی بیشتر ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین به وجود آمدند؛ زیرا بلاک چین شفاف است و میتوان تمام تراکنشها را در آنجا مشاهده کرد.
Turing-Complete (تورینگ کامل):
تورینگ کامل به ماشینی گفته میشود، که با داشتن زمان و فضای ذخیرهسازی کافی، میتواند هر مسئله ریاضیاتی را حل کند و میزان پیچیدگی آن مهم نیست. این اصطلاح معمولا برای توضیح زبانهای برنامهنویسی مدرن (که بیشتر آنها تورینگ کامل هستند) مانند ++C، پایتون، جاوا اسکریپت و غیره به کار میرود.
TX (تراکنش):
TX مخفف Transaction به معنی تراکنش است. یک تراکنش به معنی انتقال ارزش بین کیف پولهای مختلف است. این تراکنشها در بلاک چین ذخیره میشوند و کیف پولها تنها رابطی برای دسترسی به این تراکنشها و داراییها هستند. برای انتقال تراکنشها ما نیاز به کلیدهای عمومی و خصوصی برای امضای تراکنش داریم. کیف پولها این کلیدها را نگهداری میکنند. این امضا به شبکه اثبات میکند که ما مالک آن داراییهای بهخصوص هستیم.
Txid (آی دی تراکنش):
ID تراکنش به زبان ساده، شماره شناسایی یک تراکنش است. شما میتوانید با وارد کردن txid خود در مرورگرهای بلاک چینهای مختلف، اطلاعات زیادی درباره تراکنش خود به دست آورید. مانند تاریخ تایید، وضعیت تایید، تعداد تاییدیهها، مقدار رمز ارز ارسالی، شماره بلاک، کارمزد تراکنش و غیره.
U
uBTC (میکرو بیت کوین):
یک واحد بیت کوین شامل یک میلیون میکرو بیت کوین است. به عبارتی، میکرو بیتکوین ۰.۰۰۰۰۰۱ بیت کوین است. از آنجایی که بیت کوین میتواند به بخشهای بسیار کوچک تقسیم شود، برای سادگی کار، به جای گفتن ۱ میلیونم بیت کوین، میگویند ۱ میکروبیتکوین برای شما ارسال کردم.
UI / User Interface (رابط کاربری):
رابطی است که تعاملات بین انسان و ماشینها را اجرا میکند و چگونگی تعامل کاربر با ماشین را تعیین میکند. از آنجایی که کسب و کارها به شدت وابسته به اینترنت، اپلیکیشنهای تحت وب و برنامههای موبایلی شدهاند، شرکتها برای جذب مشتریان، سعی میکنند رابطهای کاربری موثر و زیبایی ایجاد کنند که کاربران و مشتریان تجربه خوبی از استفاده از آنها داشته باشند.
Unbanked (افرادی که حساب بانکی ندارند):
این اصطلاح به افرادی گفته میشود که هنوز به خدمات بانکی دسترسی ندارند. این افراد اکثرا قشر حاشیهای جوامع هستند و بنابراین توسط نهادهای اقتصادی جامعه رد میشوند. Unbanked همچنین به افرادی گفته میشود که انتخاب کردهاند که از خدمات بانکی یا دیگر سازمانهای مالی استفاده نکنند.
Unconfirmed (تایید نشده):
زمانی که یک تراکنش هنوز به بلاک چین اضافه نشده، میگوییم که تراکنش هنوز تایید نشده و در مرحله Pending یا در حال انتظار است. تراکنشها زمانی که ارسال میشوند، وارد ممپول (Mempool) میشوند و تا زمانی که یک ماینر آن را تایید نکرده، در حالت تاییدنشده باقی میماند.
Unit of Account (واحد محاسبه):
یکی از ویژگیهای پول است، که مقایسه و ارزیابی ارزش چیزهای مختلف را امکان پذیر میکند. در اصل، یک واحد محاسبه، معیاری است برای ارزیابی ارزش. این مفهوم در ارزهای فیات، رمز ارزها و هر بازار دیگری که به ما اجازه مقایسه ارزش چیزهای مختلف را میدهد، به کار میرود.
Unpermissioned Ledger (دفترکل بدون مجوز):
در بلاک چینهای دارای مجوز، کنترل دسترسی برخی عملکردها در اختیار تنها تعدادی از مشارکت کنندگان مشخص قرار دارد. به همین دلیل، این بلاک چینها با زنجیره بلاکهای عمومی و خصوصی تفاوت دارند. اما برخی بلاکچینها بدون مجوز هستند؛ برای مثال، شبکه بیت کوین به هر کسی اجازه میدهد که با تبدیل شدن به یک نود کامل (Full Node) در شبکه مشارکت کند. هر کسی میتواند نقش Read-Only یا فقط خواندن را در شبکه داشته باشد، و یا میتواند تغییرات قانونی در شبکه (مانند افزودن بلاک جدید یا داشتن یک کپی از کل بلاکچین) اعمال کند. چنین شبکههایی که به همه افراد اجازه مشارکت میدهند، با نامهای باز، عمومی یا بدون مجوز شناخته میشوند.
UTC / Coordinated Universal Time (ساعت هماهنگ جهانی):
UTC مخفف Coordinated Universal Time به معنی ساعت هماهنگ جهانی است. UTC زمان استانداردی است که ساعت تمامی کشورها طبق آن تنظیم میشود. UTC جانشین ساعت گرینویچ (GMT) است.
Utility Token (توکن کاربردی):
توکنهای کاربردی رمز ارزهایی هستند که به منظور کمک به مردم برای استفاده از چیزی ساخته شدهاند. کاربرد این توکنها محدود به یک اکوسیستم خاص است که برای آن طراحی شده است. برای مثال، شرکت Uber میتواند توکن کاربردی خود را طراحی کند، که مردم میتوانند برای پرداخت هزینه سفرهای خود با اتومبیلهای این سیستم، آن را پرداخت کنند.
UTXO / Unspent Transaction Output (خروجی خرج نشده تراکنش):
مفهوم UTXO به معنی مقدار بیت کوینی است که پس از اجرای یک تراکنش باقی مانده است. هر تراکنش با کوینهایی که از تراکنشهای قبلی باقی مانده، انجام میشود؛ یعنی از آن به عنوان ورودی تراکنش جدید استفاده میشود. در یک تراکنش پذیرفته شده در شبکه بیت کوین، تنها UTXOها میتوانند به عنوان ورودیهای یک تراکنش استفاده شوند. خروجی تراکنشهای خرج نشده، به صورت موازی و مستقل پردازش میشوند.
V
Validator (تایید کننده):
ولیدیتورها در بلاک چینهای گواه اثبات سهام (PoS) افرادی هستند که در تایید بلاکها مشارکت میکنند. تایید کننده شبیه به یک بانکدار است که تمام تراکنشهای ورودی را تایید میکند. در یک شبکه گواه اثبات سهام، تراکنشها تنها در صورتی تکمیل میشوند که توسط یک ولیدیتور تایید شده باشند.
Vanity Address (آدرس ونیتی):
آدرس هایونیتی، آدرسهایی هستند که در بیت کوین کاربرد دارند. این آدرسها توسط کاربران شخصیسازی شده و با پارامترهای خاصی، ساخته میشوند. کاربران میتوانند نام خود یا برند خود را در بخشی از این آدرسها قرار دهند. این باعث میشود که آدرس آنها شخصیتر و قابل شناساییتر باشد، البته امنیت آنها نیز حفظ میشود.
Vaporware (پوچ افزار):
به پروژه ارز دیجیتالی که هرگز توسعه نمییابند و یا کاربرد مشخصی ندارند، پوچ افزار گفته میشود. البته از این اصطلاح به اشتباه برای پروژههایی که هنوز در مرحله توسعه هستند نیز استفاده میشود.
Venture Capital (سرمایه گذاری پر ریسک):
سرمایه گذاری خطرناک که به آن VC نیز گفته میشود، شکلی از سرمایهای است که سرمایه گذاران سازمانی برای کسب و کارهای استارتاپی و کارآفرینان فراهم میکنند. این کار معمولا برای گسترش رشد این بیزینسها انجام میشود. این نوع سرمایه گذاریها معمولا از شرکتهای VC، بانکهای سرمایه گذاری، افراد ثروتمند و دیگر بنیادهای اقتصادی انجام میشود.
Verification Code (کد تایید):
کدی است که به دستگاه دوم فردی که میخواهد وارد حساب صرافی خود شود، ارسال میشود تا هویت او را تایید کند. این مفهوم برای تایید هویت دو عاملی (2FA) استفاده میشود.
Virgin Bitcoin (بیت کوین خام):
این اصطلاح به هر بیت کوینی گفته میشود که تازه استخراج شده و هنوز برای هیچ تراکنشی از آن استفاده نشده است.
Virtual Machine (ماشین مجازی):
یک سیستم کامپیوتری شبیهسازی شده یا یک سیستم توزیعشده است که برای تکرار کردن ویژگیهای معماری یک کامپیوتر طراحی شده است. برای مثال، ماشین مجازی اتریوم (EVM) یک استک مجازی و قدرتمند است که در داخل هر نود کامل اتریوم تعبیه شده است. EVM مسئول اجرای بایت کد قراردادهاست؛ قراردادها ابتدا با زبان برنامهنویسی سالیدیتی نوشته میشوند و سپس با بایت کدهای ماشین مجازی اتریوم ترکیب میشوند.
Vitalik Buterin (ویتالیک بوترین):
ویتالیک بوترین سازنده اتریوم، دومین رمزارز بزرگ از نظر حجم بازار در دنیاست. بوترین همچنین یکی از بنیانگذاران مجله بیت کوین (Bitcoin Magazine) است. او توسعه شبکه اتریوم را از سال ۲۰۱۵ به همراه گوین وود (Gavin Wood) و جوزف لوبین (Joseph Lubin) آغاز کرد. ویتالیک در کل دنیای کریپتوکارنسیها فرد معروف و شناخته شدهای است؛ او در سال ۱۹۹۴ در روسیه به دنیا آمد و در دوران کودکی به همراه خانواده به کانادا مهاجرت کرد.
Vladimir Club (باشگاه ولادیمیر):
اصطلاحی است که برای تعریف شخصی که ۱ درصد از ۱ درصد (۰.۰۱ درصد) از کل عرضه یک رمز ارز را در اختیار دارد. این اصطلاح برای اولین بار در سال ۲۰۱۲ در فروم BitcoinTalk مطرح شد و برای بیت کوین به کار رفت. یک کاربر به نام ولادیمیر پیشنهاد داد که در اختیار داشتن ۱ درصد از ۱ درصد کل عرضه بیت کوین ایده خوبی است. پس از این که او این مقدار بیتکوین را خرید، این اصطلاح نیز به وجود آمد. عرضه کل بیت کوین ۲۱ میلیون است؛ بنابراین کسی که بیش از ۲۱۰۰ بیتکوین داشته باشد، عضوی از باشگاه ولادیمیر محسوب میشود.
Volatility (نوسان):
برای هر رمز ارزی که قیمت آن با حرکات بزرگ رو به بالا یا پایین مواجه میشود، میگوییم که این کریپتو دچار نوسان شده است. یکی از بهترین مثالها برای این واژه، اکتبر ۲۰۱۷ و دسامبر ۲۰۱۸ است، که بیت کوین به بالاترین قیمت آن زمان خود یعنی حدود ۲۰ هزار دلار رسید. نوسان قیمت BTC در آن زمان ۸ درصد بود، که نوسان زیادی محسوب میشود.
Volume (حجم معاملات):
مقدار ارز دیجیتالی که در بازه زمانی مشخص، برای مثال ۲۴ ساعت اخیر معامله میشود. حجم معاملات میتواند جهت و نوسان ارز دیجیتال و همچنین پیش بینی از قیمت آینده و میزان تقاضای آن را نشان دهد. حجم معاملات اندیکاتور بسیار مهمی برای تریدرهاست، تا میزان سوددهی یک رمز ارز در آینده را تشخیص دهند.
W
Wallet (کیف پول):
کیف پول ارز دیجیتال یک کیف پول ایمن دیجیتالی است که برای ذخیرهسازی، ارسال و دریافت ارز دیجیتال استفاده میشود. درست مانند نگهداری سکه و اسکناس که نیاز به کیف پول دارید، برای نگهداری رمز ارزها نیز نیاز به کیف پول دارید. والتهای کریپتو انواع و سایزهای مختلفی دارند؛ برخی از آنها تنها از یک رمز ارز مثل بیت کوین پشتیبانی میکنند و برخی دیگر نیز چندین ارز دیجیتال را پشتیبانی میکنند. کیف پول ارز دیجیتال به دو نوع سرد و گرم تقسیم میشود؛ ولتهای سرد شامل کیف پول های سخت افزاری و کاغذی هستند که امنیت بالایی دارند و کیف پولهای گرم آنهایی هستند که به اینترنت متصلاند. تمام ولتهای موبایل، تحت وب، دسکتاپ و افزونه مرورگر از این نوع هستند.
Wash Trade (واش ترید):
نوعی دستکاری بازار که در آن، سرمایه گذاران با خرید و فروش همزمان یک ارز دیجیتال خاص، فعالیتهای مصنوعی در بازار ایجاد میکنند. واش تریدینگ که گاهی به آن تجارت شستشو نیز میگویند، پروسهای است که برای مثال، یک صرافی با خود معامله میکند تا نقدینگی خود را بزرگتر جلوه کند و یا ارزش یک دارایی را دستکاری کند. صرافیها به دلیل اقتصاد قوی که دارند، قادر به چنین دستکاریهایی هستند.
Watchlist (واچ لیست):
یکی از ویژگیهای وبسایت های ردیابی رمز ارزهاست که با استفاده از آن، کاربران میتوانند فهرستی از ارز دیجیتال های محبوب خود را ایجاد کنند. میتوانید کوینهایی که میخواهید از تغییرات قیمت، حجم بازار، معاملات ۲۴ ساعته و غیره آنها باخبر شوید را در واچ لیست خود اضافه کنید.
WBTC (بیت کوین مبتنی بر شبکه اتریوم):
از آنجایی که شبکههای بیت کوین و اتریوم با هم متفاوت است و نمیتوان بین این دو شبکه تعامل برقرار کرد، بیت کوین را به صورت یک توکن Peg شده (معادل سازی قیمت) در شبکه اتریوم ایجاد کردهاند تا بتوان از آن برای کاربردهای دیگر شبکه اتریوم نیز استفاده کرد. مثلا از WBTC میتوان در سیستمهای وامدهی و وامگیری کریپتو (Lending)، استخهای نقدینگی صرافیهای غیرمتمرکز و غیره استفاده کرد.
Weak Hands (ویک هندز):
اصطلاحی برای تمایل سرمایه گذار به فروش ارز دیجیتال، با مشاهده اولین نشانه کاهش قیمت است. این مورد بیشتر در تریدرها و سرمایهگذاران تازه وارد دیده میشود، که به دلیل آشنایی نداشتن با ماهیت بازارهای مالی، با دیدن مقداری کاهش قیمت، سریعا یک بخش یا کل رمز ارز خود را میفروشند تا ضرر بیشتری نبینند.
Weak Subjectivity (نقش ضعیف):
این مفهوم به نیاز تعدادی نود خاص برای تکیه به دیگر نودها، برای تشخیص وضعیت فعلی یک بلاک چین گواه اثبات سهام اشاره دارد. به بیانی دیگر، نقش ضعیف زمانی به کار میرود که چندین مسیر از جنسیس بلاک (اولین بلاک ساخته شده در یک زنجیره بلوک) تا بلوک فعلی وجود دارد و همه آنها میتوانند معتبر باشند. بسته به مسیری که یک بلاکچین برای آن طراحی شده، نودها همیشه نمیتوانند سریعا تشخیص دهند که کدام زنجیره فعال است؛ بنابراین با دنبال کردن دیگر نودها، وارد زنجیره فعال میشوند. این اصطلاح اولین بار توسط ویتالیک بوترین خالق اتریوم به کار رفت.
Web 1.0 (وب نسل اول):
نسخه اولیه وب است، که دادهها به صورت صفحات فقط خواندنی (Read-Only) متصل به هایپرلینکها بودند. این نسخه به عنوان وب فقط خواندنی نیز شناخته میشود. در وب ۱ صفحات شخصی وب مشترک بودند و شامل پیج ای استاتیک بودند که بر روی سرورهای ISP و یا سرویسهای رایگان وب میزبانی میشدند. در نسخه اولیه وب، تبلیغات بر روی وب سایتها ممنوع بود.
Web 3.0 (وب نسل سوم):
وب ۳ نسل جدید خدمات اینترنتی است و از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین پیشرفته برای اتصال برنامههای مبتنی بر وب به یکدیگر استفاده میکند. وب نسل سوم باعث شخصیتر شدن فضای اینترنت میشود؛ زیرا محتوای مورد علاقه کاربران را سریعتر از نسخههای قبلی خود به آنها نمایش میدهد. وب ۳ شامل الگوریتمهای جستجو با استفاده از هوش مصنوعی، واقعیت مجازی (VR)، واقعیت تقویت شده (AR) و آنالیز دیتای پیشرفته است.
Weekly (تایم فریم ۷ روزه):
در تحلیل تکنیکال به کار میرود. در این تایم فریم، کندل ها ۷ روزه (هفتگی) هستند و پس از پایان این یک هفته، کندل بسته شده و کندل جدید باز میشود. میتوان با استفاده از این نمودار روند میان مدت و بلندمدت رمز ارز را بررسی کرد.
Wei (وی):
کوچکترین واحد کوین اتر است. هر اتر شامل ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ وی (هزار میلیون میلیارد وی) است. این بخشپذیری درست مانند ساتوشی در شبکه بیت کوین است.
WETH / Wrapped Ether (اتر مبتنی بر استاندارد ERC20):
این یک توکن ERC20 است که نماینده کوین اتر با نسبت ۱ به ۱ است. این توکن به کاربران اجازه میدهد که اتر را در پلتفرمهای غیرمتمرکز، با دیگر توکنهای ERC20 ترید کنند. برای مثال، اگر بخواهید در پلتفرم یونی سواپ اتر را با یک توکن ERC20 مبادله کنید، ابتدا اتر شما تبدیل به WETH میشود و سپس تبدیل به توکن مورد نظر شما میشود.
Whale (نهنگ):
اصطلاحی برای توصیف سرمایهگذارانی است که مقدار بسیار زیادی کریپتو دارند؛ مخصوصا کسانی که سرمایه آنها به اندازهای است که میتوانند بازار را دستکاری کنند. این اصطلاح برای سرمایه گذاران سازمانی و صرافیها نیز استفاده میشود. بزرگترین افراد نهنگ در بازار بیت کوین، ساتوشی ناکاموتو با حدود ۱ میلیون بیت کوین و برادران وینکلواس (Winklevoss) با دارایی حدود ۱۲۰ تا ۱۷۰ هزار بیت کوین هستند. از سرمایهگذاران سازمانی نیز شرکتهای تسلا و مایکرواستراتژی صدها هزار بیتکوین در اختیار دارند.
When Lambo (لامبورگینی چه زمانی است؟):
این اصطلاح توسط طرفداران بیت کوین در روزهای اولیه به وجود آمدن بیت کوین ابداع شد. لامبورگینی یکی از گرانقیمتترین اتومبیلهای دنیاست که تقریبا ۲۱۱۰۰۰ دلار قیمت دارد. طرفداران بیت کوین اعتقاد دارند که بیت کوین روزی به این قیمت خواهد رسید. بسیاری از ثروتمندان حوزه رمز ارزها، لامبورگینی را به عنوان نمادی از موفقیت خود در این بازار خریداری کردهاند.
When Moon (ماه چه زمانی است؟):
واژه ماه نقش بسیار مهمی در فرهنگ کریپتو بازی میکند. زمانی که فردی میپرسد ?When Moon بدین معناست که او احتمالا یک تریدر عجول است و به دنبال رمز ارزهایی میگردد که قیمت آنها قرار است به ماه برسد (یعنی افزایش چندین برابری داشته باشد). این اصطلاح در سال ۲۰۱۷ معروف شد، که قیمت بیت کوین به حدود ۲۰۰۰۰ دلار رسید.
Whiskers (ویسکرها):
خطوطی که از بدنه کامل یک کندل استیک بر روی نمودار گسترش مییابند و تمام محدودههای High و Low (به بالاترین و پایینترین قیمت یک دارایی بر روی نمودار میگویند) در داخل یک تایم فریم مشخص را نشان میدهند. به ویسکر ویک (Wick) یا سایه (Shadow) نیز میگویند.
Whitelist (وایت لیست / لیست سفید):
لیست سفید معنیهای متفاوتی در دنیای کریپتوکارنسیها دارد. کاربرانی که در یک شرکت رمز ارزی، در لیست پستی ثبت نام میکنند، اغلب از طرف شرکت از آنها درخواست میشود که ایمیلهای شرکت را در وایت لیست خود قرار دهند. این کار برای جلوگیری از قرار گرفتن ایمیلهای شرکت در بخش Spam کاربران است. همچنین لیست سفید اغلب در بخش ICOها و یا آدرسهای برداشت کریپتو به کار می رود. سرمایهگذارانی که میخواهند در ICOها شرکت کنند، معمولا پس از ارائه مدارک شخصی خود، در وایت لیست قرار میگیرند.
Whitepaper (مقاله سفید / وایت پیپر):
وایت پیپرها هدف و تکنولوژی پشت یک پروژه را توضیح میدهند. آنها معمولا شامل وضعیت، نمودارها و دلایل قانع کنندهای هستند که سرمایه گذاران را مجاب به خرید رمز ارز مربوطه میکند. ارائه مقاله سفید یک مرحله اساسی برای یک استارتاپ کریپتویی، برای اثبات حرفهای و قانونی بودن پروژه است و همچنین به سرمایهگذاران کمک میکند تا تفاوتهای پروژه با رقبای خود را درک کنند.
Wick (سایه کندل استیک):
خطی بر روی نمودار کندل استیک است که برای تشخیص میزان نوسان قیمت یک دارایی به کار میرود. هر کندل از ۴ قسمت تشکیل شده؛ باز شدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایینترین قیمت. این بالاترین و پایینترین قیمت به صورت سایه نشان داده میشود. از ویکها میتوان برای میزان قدرت خریداران و فروشندگان نیز استفاده کرد. همچنین هرچه سایهها کوتاهتر باشند، روند قیمتی قدرتمندتر خواهد بود.
Y
Yield Farming (ییلد فارمینگ / کشت سود):
ییلد فارمینگ یک اصطلاح پیچیده است. به زبان ساده، کشت سود شامل تلاش برای دریافت بیشترین سود ممکن از رمز ارزهاست. ییلد فارمینگ یکی از زیرشاخههای امور مالی غیرمتمرکز (Defi) است و شامل وام دادن دارایی دیجیتال یا قفل کردن کریپتو در استخر نقدینگی است. برخی پروتکلهای غیرمتمرکز به عنوان پاداش، توکنهای حاکمیتی به مشارکت کنندگان اعطا میکنند. سرمایهگذاران در این روش کسب درآمد، معمولا رمز ارزهای خود را در بین پروتکلهای دیفای انتقال میدهند تا بیشترین سود را دریافت کنند.
YTD / Year to Date (از ابتدای سال تاکنون):
مخفف عبارت Year to Date و به معنای از ابتدای سال تا این تاریخ یا تا امروز است. مثلا اگر فردی در تاریخ ۱۲ می ۲۰۲۱ از شما بپرسد که توسعه بیت کوین به صورت YTD چگونه بوده است، میخواهد بداند که توسعه بیتکوین از اول ژانویه ۲۰۲۱ تا امروز چقدر پیشرفت داشته است.
Z
Zero Confirmation Transaction (تراکنش بدون تایید):
اصطلاحی دیگر برای تراکنش تایید نشده است. بدین معنی که تراکنش هنوز در بلاکچین ثبت و تایید نشده، و باید منتظر باشید تا یک ماینر تراکنش شما را از ممپول بردارد و آن را تایید کند.
Zero Knowledge Proof (گواه اثبات دانایی صفر):
گواه اثبات با دانش صفر، یک طرف (اثبات کننده) را قادر میسازد تا به طرف دیگری (تایید کننده) که ارزش تراکنش X را میداند، مدرکی مبنی بر انجام شدن تراکنش یا رویداد را، بدون مشخص کردن اطلاعات دیگر تراکنش ارائه دهد. ZKP یک طرح رمزنگاری است که توسط ۳ محقق دانشگاه MIT یعنی سیلویو میکالی (Silvio Micali)، شافی گلدواسر (Shafi Goldwasser) و چارلز رکاف (Charles Rackoff) در دهه ۱۹۸۰ مطرح شد.
ZK-SNARKs (نوعی از گواه اثبات با دانش صفر):
ZK-SNARKs نوعی از اثبات هستند که یک نفر میتواند اطلاعاتی مانند کلید خصوصی را طوری تایید کند، که هیچ اطلاعاتی از این دیتا افشا نشود و هیچ گونه تعاملی بین اثبات کننده و تایید کننده ایجاد نشود. این نوع اثبات اجازه استفاده از کلید خصوصی، قبل از ایجاد یک تراکنش جدید را میدهد. ZK-SNARKs در برخی پروتکلها مانند رمز ارز Zcash به کار میرود و باعث ناشناسی افراد در هنگام ارسال و دریافت این رمز ارز میشود.